خدمات تلفن همراه
قرآن تبيان- جزء 21 - حزب 41 - سوره عنکبوت - صفحه 402
نرم افزارهای رایگان تلفن همراه
بازی و سرگرمی
قرآن
مفاتیح
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
اوقات شرعی
مسائل شرعی
گنجینه معنوی
آشپزی
مناسبت ها
الحان قرآن
صحیفه نور امام خمینی ره
پنل عضویت
وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَأُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
46 - «جدال» در لغت به معناى به هم تابيدن است. به گفتگوهاى دو نفر كه با هم درگيرى
لفظى پيدا مىكنند تا بر يكديگر پيروز شوند، جدال مىگويند.
«جدال احسن» به گفتگويى گفته مىشوند كه همراه آن طعنه، استهزا، ناسزا و اهانت نباشد،
بلكه بر اساس استدلال و محبّت و با انگيزههاى اصلاحى باشد. از كلمهى (قولوا) بعد از
سفارش به جدال احسن، استفاده مىشود كه اين لحن آيه، خود نمونهى جدال احسن است.
امام صادق (عليه السلام) نمونه جدال احسن را آيات آخر سورهى يس معرّفى فرمودند كه شخصى
استخوان پوسيدهاى را پودر كرد و گفت: «مَن يحيى العظام» كيست اين را زنده كند!؟ قرآن
پاسخ داد كه «قل يسحييها الّذى انشاءها اوّل مرّه» همان كه اوّل به آن روح داد بعد هم آن را
زنده مىكند. <45> 1- گفتگو با غير مسلمان نيز بايد با بهترين شيوه باشد. (لا تجادلوا اهل الكتاب الاّ
بالّتى هى احسن)
2- جدالى مورد پذيرش است كه محتواى آن و شيوه و الفاظش احسن باشد.
(بالّتى هى احسن)
3- تبادل نظر و گفتگوى صحيح ميان مكتبها، فرهنگها و امّتها مورد قبول
اسلام است. (بالّتى هى احسن)
4- مخاطبانِ خود را بشناسيم و با هر دسته به نوعى مناسب برخورد كنيم. زيرا
براى ستمگران، منطق، گفتگو و نرمش كارساز نيست. (الاّ الّذين ظلموا)
5- همهى مخالفان اسلام، ستمگر نيستند. (الاّ الّذين ظلموا منهم)
6- در گفتگوها، قبل از اظهار عقيده و نظر، آنچه را كه مورد اتفاق است مطرح
كنيم. (الهنا و الهكم واحد)
7- ايمان به تنهايى كافى نيست، تسليم و اطاعت نيز لازم است. (آمنّا... نحن له
مسلمون)
وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ فَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاءِ مَن یُؤْمِنُ بِهِ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الْکَافِرُونَ
47 - «جحود»، نفى چيزى است كه دل مىپذيرد و يا پذيرش چيزى كه دل نفى مىكند. 1- قرآن، پيروان همهى اديان پيشين را به اسلام دعوت مىكند. (فالّذين آتيناهم
الكتاب يؤمنون به)
2- هدايت گرى الهى حتمى و لازم است، گرچه همهى مردم هدايت پذير نباشند.
(انزلنا - و مِن هؤلاء مَن يؤمن به)
3- كسانى كه با قرآن آشنا مىشوند ولى آن را نمىپذيرند، گرفتار نوعى كفرند. (و
ما يجحد بآياتنا الاّ الكافرون)
وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ
48 - 1- به خواندن و نوشتن خود مغرور نشويم، گاهى به ارادهى الهي، يك فرد اُمّى و
درس نخوانده، فرهنگ بشريّت را عوض مىكند. (و ما كنتَ تتلوا)
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد.
2- يكى از دلايل حقّانيّت قرآن، امّى بودن پيامبر اسلام است. (و لا تخطّهُ...)
3- هوشيارى و جلوگيرى از سوءاستفاده و بهانه تراشى مخالفان لازم است. (اذاً
لارتاب المبطلون)
4- نزول قرآن بر پيامبر امّى كه خواندن و نوشتن نمىداند، از راههاى اتمام
حجّت خداوند بر مردم است. (اذاً لارتاب المبطلون)
5- رها كردن حقّ و به سراغ زمينههاى شك و ترديد رفتن، نشانهى بيمارى و
انگيزههاى ناصحيح انسان است. (لارتاب المبطلون)
بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ
49 - از مقايسهى آيه 47 كه تنها كافران را منكر آيات الهى مىداند، (و ما يجحد باياتنا الاّ
الكافرون) و اين آيه كه تنها ظالمان را منكر آيات مىداند، (و ما يجحد باياتنا الاّ
الظالمون) مىتوان استفاده نمود كه كفر، نوعى ظلم و يا بالعكس است.
حدود بيست حديث در كتب تفسيرى وارد شده كه مراد از (اوتوا العلم)، در اين آيه امامان
معصوم: هستند. 1- گرچه بعضى آيات قرآن متشابه است، ولى مجموعهى آيات آن، روشن و
روشنگر است. (آياتٌ بيّنات)
2- نشانهى علم واقعي، پذيرش آيات روشن الهى است. (فى صدور الّذين اوتوا
العلم)
3- گرچه انسان براى رسيدن به مقصود، مأمور به تلاش و كوشش است، لكن
علم، هديهى الهى است. (اوتوا العلم)
4- آيات قرآن، بر دل اهل علم مىنشيند و اين گروه هستند كه حقانيّت آن را با
تمام وجود درك مىكنند. (الّذين اوتوا العلم)
5- نمونهى روشن ظلم، ظلم فرهنگى و انكار نابجاست. (و ما يجحد باياتنا الاّ
الظلمون)
6- آنچه را كه انسان مىفهمد، اگر انكار كند، نوعى ظلم است. (الاّ الظالمون)
وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ
50 - مردم از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) معجزات مادّى مىخواستند (مانند عصاى موسي، يد بيضا و...)
غافل از آن كه معجزه هر عصرى بايد متناسب با همان عصر باشد، لذا معجزهى خاتم انبيا
از جنس سخن و كلام است. به راستى با وجود معجزهاى همچون قرآن، تقاضاى معجزهى
ديگر ناسپاسى نيست ؟ 1- بهانه جويى افراد لجوج، تمام شدنى نيست. (با ديدن انواع معجزه، باز هم
معجزهى ديگرى مىخواهند.) (لولا انزل)
2- پيامبر در برابر بهانه جويان مقاومت مىكرد و به آنان پاسخ مىداد، زيرا معجزه
كارى حكيمانه و الهى است نه بازيچهى بهانه جويان. (قل انّما الايات عند الله)
3- هشدار و انذار، به دليل غفلت زدايي، قوىتر و مؤثّرتر از بشارت و اميد است.
(انّما انا نذير) و نفرمود: «انّما انا بشير»
4- هشدار انبيا، صريح و شفّاف است. (نه با كنايه و ابهام و تعريض) (مبين)
أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
51 - در آيهى قبل خوانديم كه كافران، از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) معجزههايى شبيه معجزهى حضرت
موسى و عيسى درخواست مىكردند؛ اين آيه، پاسخ آنهاست. 1- قرآن، كتابى جامع و كامل است و همهى نيازهاى معنوى را به نوعى پاسخ داده
و تأمين مىكند. (اولم يكفهم)
2- هم پيامبرِ خدا، «رحمه للعالمين» <46> است و هم كتابش. «(رحمهً» نكره و با تنوين
آمده، كه نشانهى بزرگى و عظمت آن است)
3- قرآن، مايهى، رحمت و دورى از غفلت است. (لرحمهً و ذكري)
4- شرط دريافت رحمت و پذيرش تذكّرات الهي، ايمان است. (لقوم يؤمنون)
قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
52 - اين آيه، موجب تسلّى خاطر براى پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) و تهديدى براى بهانه جويان لجوج و
سرسخت است، زيرا خداوند بر آنچه ميان پيامبر و كافران مىگذرد، گواه است و به حساب
همه چيز مىرسد. 1- اگر استدلال با مخالف سودى نداشت، بحث را قطع كنيد و او را به خدا
واگذاريد. (قل كفي)
2- خداوند با نزول قرآن و بشارت آمدن پيامبر اسلام در كتابهاى آسمانى
پيشين، صداقت پيامبر را تأييد كرده و بر آن گواهى مىدهد. (شهيدا)
3- خداوند، به همه چيز آگاه است، پس لجاجت و بهانه تراشى چرا!؟ (يعلم ما فى
السموات...)
4- رها كردن ايمان و معنويّت و دلبستگى به غير او، قدم گذاردن در راه كفر،
باطل، پوچى و انحراف مىباشد كه سرانجامش خسارت واقعى است. (آمنوا
بالباطل... هم الخاسرون)
5- كافران، زيانكاران واقعى اند. (كفروا بالله اولئک هم الخاسرون)
صفحه : 402
بزرگتر
کوچکتر
بدون ترجمه
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
تصویر
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
46 - «جدال» در لغت به معناى به هم تابيدن است. به گفتگوهاى دو نفر كه با هم درگيرى لفظى پيدا مىكنند تا بر يكديگر پيروز شوند، جدال مىگويند. «جدال احسن» به گفتگويى گفته مىشوند كه همراه آن طعنه، استهزا، ناسزا و اهانت نباشد، بلكه بر اساس استدلال و محبّت و با انگيزههاى اصلاحى باشد. از كلمهى (قولوا) بعد از سفارش به جدال احسن، استفاده مىشود كه اين لحن آيه، خود نمونهى جدال احسن است. امام صادق (عليه السلام) نمونه جدال احسن را آيات آخر سورهى يس معرّفى فرمودند كه شخصى استخوان پوسيدهاى را پودر كرد و گفت: «مَن يحيى العظام» كيست اين را زنده كند!؟ قرآن پاسخ داد كه «قل يسحييها الّذى انشاءها اوّل مرّه» همان كه اوّل به آن روح داد بعد هم آن را زنده مىكند. <45> 1- گفتگو با غير مسلمان نيز بايد با بهترين شيوه باشد. (لا تجادلوا اهل الكتاب الاّ بالّتى هى احسن) 2- جدالى مورد پذيرش است كه محتواى آن و شيوه و الفاظش احسن باشد. (بالّتى هى احسن) 3- تبادل نظر و گفتگوى صحيح ميان مكتبها، فرهنگها و امّتها مورد قبول اسلام است. (بالّتى هى احسن) 4- مخاطبانِ خود را بشناسيم و با هر دسته به نوعى مناسب برخورد كنيم. زيرا براى ستمگران، منطق، گفتگو و نرمش كارساز نيست. (الاّ الّذين ظلموا) 5- همهى مخالفان اسلام، ستمگر نيستند. (الاّ الّذين ظلموا منهم) 6- در گفتگوها، قبل از اظهار عقيده و نظر، آنچه را كه مورد اتفاق است مطرح كنيم. (الهنا و الهكم واحد) 7- ايمان به تنهايى كافى نيست، تسليم و اطاعت نيز لازم است. (آمنّا... نحن له مسلمون)
47 - «جحود»، نفى چيزى است كه دل مىپذيرد و يا پذيرش چيزى كه دل نفى مىكند. 1- قرآن، پيروان همهى اديان پيشين را به اسلام دعوت مىكند. (فالّذين آتيناهم الكتاب يؤمنون به) 2- هدايت گرى الهى حتمى و لازم است، گرچه همهى مردم هدايت پذير نباشند. (انزلنا - و مِن هؤلاء مَن يؤمن به) 3- كسانى كه با قرآن آشنا مىشوند ولى آن را نمىپذيرند، گرفتار نوعى كفرند. (و ما يجحد بآياتنا الاّ الكافرون)
48 - 1- به خواندن و نوشتن خود مغرور نشويم، گاهى به ارادهى الهي، يك فرد اُمّى و درس نخوانده، فرهنگ بشريّت را عوض مىكند. (و ما كنتَ تتلوا) نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد. 2- يكى از دلايل حقّانيّت قرآن، امّى بودن پيامبر اسلام است. (و لا تخطّهُ...) 3- هوشيارى و جلوگيرى از سوءاستفاده و بهانه تراشى مخالفان لازم است. (اذاً لارتاب المبطلون) 4- نزول قرآن بر پيامبر امّى كه خواندن و نوشتن نمىداند، از راههاى اتمام حجّت خداوند بر مردم است. (اذاً لارتاب المبطلون) 5- رها كردن حقّ و به سراغ زمينههاى شك و ترديد رفتن، نشانهى بيمارى و انگيزههاى ناصحيح انسان است. (لارتاب المبطلون)
49 - از مقايسهى آيه 47 كه تنها كافران را منكر آيات الهى مىداند، (و ما يجحد باياتنا الاّ الكافرون) و اين آيه كه تنها ظالمان را منكر آيات مىداند، (و ما يجحد باياتنا الاّ الظالمون) مىتوان استفاده نمود كه كفر، نوعى ظلم و يا بالعكس است. حدود بيست حديث در كتب تفسيرى وارد شده كه مراد از (اوتوا العلم)، در اين آيه امامان معصوم: هستند. 1- گرچه بعضى آيات قرآن متشابه است، ولى مجموعهى آيات آن، روشن و روشنگر است. (آياتٌ بيّنات) 2- نشانهى علم واقعي، پذيرش آيات روشن الهى است. (فى صدور الّذين اوتوا العلم) 3- گرچه انسان براى رسيدن به مقصود، مأمور به تلاش و كوشش است، لكن علم، هديهى الهى است. (اوتوا العلم) 4- آيات قرآن، بر دل اهل علم مىنشيند و اين گروه هستند كه حقانيّت آن را با تمام وجود درك مىكنند. (الّذين اوتوا العلم) 5- نمونهى روشن ظلم، ظلم فرهنگى و انكار نابجاست. (و ما يجحد باياتنا الاّ الظلمون) 6- آنچه را كه انسان مىفهمد، اگر انكار كند، نوعى ظلم است. (الاّ الظالمون)
50 - مردم از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) معجزات مادّى مىخواستند (مانند عصاى موسي، يد بيضا و...) غافل از آن كه معجزه هر عصرى بايد متناسب با همان عصر باشد، لذا معجزهى خاتم انبيا از جنس سخن و كلام است. به راستى با وجود معجزهاى همچون قرآن، تقاضاى معجزهى ديگر ناسپاسى نيست ؟ 1- بهانه جويى افراد لجوج، تمام شدنى نيست. (با ديدن انواع معجزه، باز هم معجزهى ديگرى مىخواهند.) (لولا انزل) 2- پيامبر در برابر بهانه جويان مقاومت مىكرد و به آنان پاسخ مىداد، زيرا معجزه كارى حكيمانه و الهى است نه بازيچهى بهانه جويان. (قل انّما الايات عند الله) 3- هشدار و انذار، به دليل غفلت زدايي، قوىتر و مؤثّرتر از بشارت و اميد است. (انّما انا نذير) و نفرمود: «انّما انا بشير» 4- هشدار انبيا، صريح و شفّاف است. (نه با كنايه و ابهام و تعريض) (مبين)
51 - در آيهى قبل خوانديم كه كافران، از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) معجزههايى شبيه معجزهى حضرت موسى و عيسى درخواست مىكردند؛ اين آيه، پاسخ آنهاست. 1- قرآن، كتابى جامع و كامل است و همهى نيازهاى معنوى را به نوعى پاسخ داده و تأمين مىكند. (اولم يكفهم) 2- هم پيامبرِ خدا، «رحمه للعالمين» <46> است و هم كتابش. «(رحمهً» نكره و با تنوين آمده، كه نشانهى بزرگى و عظمت آن است) 3- قرآن، مايهى، رحمت و دورى از غفلت است. (لرحمهً و ذكري) 4- شرط دريافت رحمت و پذيرش تذكّرات الهي، ايمان است. (لقوم يؤمنون)
52 - اين آيه، موجب تسلّى خاطر براى پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) و تهديدى براى بهانه جويان لجوج و سرسخت است، زيرا خداوند بر آنچه ميان پيامبر و كافران مىگذرد، گواه است و به حساب همه چيز مىرسد. 1- اگر استدلال با مخالف سودى نداشت، بحث را قطع كنيد و او را به خدا واگذاريد. (قل كفي) 2- خداوند با نزول قرآن و بشارت آمدن پيامبر اسلام در كتابهاى آسمانى پيشين، صداقت پيامبر را تأييد كرده و بر آن گواهى مىدهد. (شهيدا) 3- خداوند، به همه چيز آگاه است، پس لجاجت و بهانه تراشى چرا!؟ (يعلم ما فى السموات...) 4- رها كردن ايمان و معنويّت و دلبستگى به غير او، قدم گذاردن در راه كفر، باطل، پوچى و انحراف مىباشد كه سرانجامش خسارت واقعى است. (آمنوا بالباطل... هم الخاسرون) 5- كافران، زيانكاران واقعى اند. (كفروا بالله اولئک هم الخاسرون)
ترتیل استاد سعد الغامدی صفحه : 402
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 21 - حزب 41 - سوره عنکبوت - صفحه 402
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا
مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مراثی (نوحه) توسط حاج محمدرضا طاهری بمناسبت محرم الحرام از سایت راسخون با عنوان شب 6 : کجایی عموجان مرا در این غوغا دریاب
سخنرانی توسط مرحوم حجت الاسلام فلسفی درباره حضرت رسول صلی الله علیه و اله از سایت راسخون با عنوان پیامبر و عبادت در مسجد الحرام
ادعیه (دعاخوانی) توسط حاج ملا باسم کربلایی بمناسبت رمضان المبارک درباره دعای سحر از سایت تبیان با عنوان دعای سحر
تلاوت توسط استاد محمد اللیثی درباره 21 - انبیاء از سایت الکعبه با عنوان الانبیاء 47-112
مناجات توسط حاج مهدی سماواتی از سایت عقیق با عنوان مناجات خوانی
اذان توسط استاد مصطفی اسماعیل از سایت تبیان با عنوان گلبانگ اذان
مدایح (به شادی ) توسط حاج سعید حدادیان بمناسبت جمادی الثانی درباره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از سایت شهید آوینی با عنوان تو ای جمادی دوم سلام بر ماهت سال 91
ترتیل توسط استاد سعود ابراهیم شریم درباره 96 - علق از سایت mp3quran.net با عنوان قرآن کریم سوره علق - حفص از عاصم
ندبه انتظار توسط حاج محمدرضا طاهری بمناسبت محرم الحرام درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از سایت راسخون با عنوان حاج محمدرضا طاهری - شب سوم محرم 96 - عالم بدون تو تماشایی ندارد (مناجات)
درس حوزوی توسط آیت الله العظمی جوادی آملی درباره دین از سایت راسخون با عنوان توضیح ادامه بحث از خارج بدون تطبیق با متن
کتاب صوتی توسط امام خمینی (ره) از سایت راسخون با عنوان کتاب صوتی چهل حدیث امام خمینی ره - حدیث شماره 03
کلیپ سخنان توسط استاد رائفی پور درباره امام علی علیه السلام از سایت فاراقلیط با عنوان مقام امام علی علیه السلام
در باره ما
|
تماس با ما
|
نظرخواهی
خدمات تلفن همراه
مر
ا
جعه: 93,471,767