خدمات تلفن همراه

قرآن تبيان- جزء 23 - حزب 45 - سوره یس - صفحه 442


وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنزِلِینَ
28 - در آيات قبل ماجراى مردى بيان شد كه به تنهايى به حمايت از پيامبران الهى قيام كرد و
فرياد زد و در اين راه شهيد شد. اين آيه در مقام بيان هلاكت کفّار سرسختى است كه انبيا را
تكذيب كردند و اين مرد خدا را كشتند.
«خامد» از «خمود» يعنى خاموش شدن شعله آتش و در اينجا مراد هلاكت و مردن است. 1- فرشتگان مأموران قهر يا مهر الهى هستند و فرود آمدن يا نيامدن آنها به امر
خداوند است. (ما انزلنا... جند من السماء)
2- قهر الهى ناگهانى است، غافل نباشيم. (صيحه واحده)
3- گاهى بخاطر ريختن خون يك مؤمن بى گناه و يك مجاهد و مبلّغ دينى، مردم
يك منطقه نابود مى‌شوند. (هم خامدون)
4- ابر قدرت‌هايى كه ديروز مى‌گفتند: (لنرجمنكم و ليمسّنكم منا عذاب اليم) امروز با
يك صيحه نابود شدند. (هم خامدون)

إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ
29 - در آيات قبل ماجراى مردى بيان شد كه به تنهايى به حمايت از پيامبران الهى قيام كرد و
فرياد زد و در اين راه شهيد شد. اين آيه در مقام بيان هلاكت کفّار سرسختى است كه انبيا را
تكذيب كردند و اين مرد خدا را كشتند.
«خامد» از «خمود» يعنى خاموش شدن شعله آتش و در اينجا مراد هلاكت و مردن است. 1- فرشتگان مأموران قهر يا مهر الهى هستند و فرود آمدن يا نيامدن آنها به امر
خداوند است. (ما انزلنا... جند من السماء)
2- قهر الهى ناگهانى است، غافل نباشيم. (صيحه واحده)
3- گاهى بخاطر ريختن خون يك مؤمن بى گناه و يك مجاهد و مبلّغ دينى، مردم
يك منطقه نابود مى‌شوند. (هم خامدون)
4- ابر قدرت‌هايى كه ديروز مى‌گفتند: (لنرجمنكم و ليمسّنكم منا عذاب اليم) امروز با
يك صيحه نابود شدند. (هم خامدون)

یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ
30 - 1- انسانى كه با موضع گيرى حقّ، مى‌تواند فريادگر حقّ باشد و با پيروى از انبيا
سعادتمند شود، (جعلنى من المكرمين) چگونه با لجاجت خود را مورد قهر قرار
مى‌دهد؟ (يا حسره...)
2- لجاجت، كور كردن زمينه‌هاى رشد و قرب و مقدّمه‌ى حسرت‌هاست. (يا حسرهً)
3- آگاهى از حوادث تلخ تاريخ، انسان را بيمه مى‌كند. (يا حسره... ما يأتيهم)
4- استهزاى انبيا، شيوه دائمى‌کفّار در طول تاريخ بوده است. (كانوا به يستهزؤون)
5- تمام انبيا مورد استهزا قرار گرفتند. (من رسولً) (پس مبلّغان دينى در انتظار
زخم زبان ديگران باشند.)

أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ
31 - كلمه‌ى «قَرن» به گفته تفسير نمونه، هم به زمان طولانى گفته مى‌شود و هم به مردمى‌كه
در يك زمان زندگى مى‌كنند. 1- كسانى كه در تاريخ تحقيق نكنند و از سرنوشت گذشتگان عبرت نگيرند،
مورد انتقاد قرار مى‌گيرند. (ألَم يروا)
2- سنّت‌هاى الهى در تاريخ ثابت است و سرنوشت‌ها به يكديگر شباهت دارد و
ديدن يك صحنه مى‌تواند الگوى صحنه‌هاى ديگر باشد. (ألَم يروا...)
3- نقل تاريخ، سبب تهديد مجرمان و تسلّى پويندگان راه حقّ است. (ألَم يروا كم
اهلكنا)
4- نتيجه‌ى استهزاى انبيا هلاكت است. (كانوا به يستهزؤون... اهلكنا)
5- بعد از قهر الهى راهى براى برگشت و جبران نيست، فرصت‌ها را از دست
ندهيم. (انّهم اليهم لا يرجعون)
6- هلاكت کفّار پايان كارشان نيست، بلكه آغاز عذاب آنهاست. (لدينا محضرون)
7- تمام مردم در قيامت يكجا حاضر مى‌شوند. (كلّ... جميع لدينا محضرون)

وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ
32 - كلمه‌ى «قَرن» به گفته تفسير نمونه، هم به زمان طولانى گفته مى‌شود و هم به مردمى‌كه
در يك زمان زندگى مى‌كنند. 1- كسانى كه در تاريخ تحقيق نكنند و از سرنوشت گذشتگان عبرت نگيرند،
مورد انتقاد قرار مى‌گيرند. (ألَم يروا)
2- سنّت‌هاى الهى در تاريخ ثابت است و سرنوشت‌ها به يكديگر شباهت دارد و
ديدن يك صحنه مى‌تواند الگوى صحنه‌هاى ديگر باشد. (ألَم يروا...)
3- نقل تاريخ، سبب تهديد مجرمان و تسلّى پويندگان راه حقّ است. (ألَم يروا كم
اهلكنا)
4- نتيجه‌ى استهزاى انبيا هلاكت است. (كانوا به يستهزؤون... اهلكنا)
5- بعد از قهر الهى راهى براى برگشت و جبران نيست، فرصت‌ها را از دست
ندهيم. (انّهم اليهم لا يرجعون)
6- هلاكت کفّار پايان كارشان نيست، بلكه آغاز عذاب آنهاست. (لدينا محضرون)
7- تمام مردم در قيامت يكجا حاضر مى‌شوند. (كلّ... جميع لدينا محضرون)

وَآیَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ
33 - در آيه قبل خوانديم كه همه‌ى مردم در قيامت زنده شده، نزد خداوند حاضر خواهند شد؛
اين آيه دليل معاد و زنده شدن را بيان مى‌كند. 1- هر دانه و گياهى كه از زمين مى‌رويد، همچون مرده‌اى است كه در قيامت از
گور بر مى‌خيزد. (و آيه لهم)
2- براى اثبات حقّانيّت سخن خود به نمونه‌ها استدلال كنيم. (و آيه لهم)
3- بهترين دليل براى عموم مردم، آن است كه دائمى‌، عمومى‌، غير قابل انكار،
ساده و همه جايى باشد. (و آيه لهم الارض)
4- بهترين راه ايمان به معاد، دقّت در آفريده‌هاست. (الارض الميته احييناها)
5- بخش عمده‌اى از غذاى انسان را دانه‌هاى گياهى تشكيل مى‌دهد كه دقّت در
آنها راهى براى خداشناسى است. (و آيه.... حبّاً فمنه تأكلون)

وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ
34 - در قرآن از ميان ميوه‌ها نام انگور و خرما بيش‌تر به كار رفته و اين يا به خاطر نقش غذايى
اين دو ميوه است و يا به خاطر در دسترس بودن آنها يا تنوّع گونه‌هاى آنها يا بهره گيرى از
خشك و تر آن دو و يا جهات ديگر.
دو كلمه «نخيل» و «اعناب» به صورت جمع بكار رفته است، زيرا هر يك از خرما و انگور
داراى انواع زيادى هستند. 1- در تغذيه نقش اول با حبوبات و دانه‌هاست و سپس ميوه‌ها. (اخرجنا منها حَبّاً...
جعلنا فيها جنّات)
2- وظيفه انسان در برابر نعمت‌ها، معرفت و شكر است. (خداوند زمين مرده را
زنده مى‌كند و گياهان و ميوه‌ها را در دسترس قرار مى‌دهد تا انسان بخورد و
شكر كند.) (ليأكلوا من ثمره...أفلا يشكرون)
3- توليد فرآوره‌هاى مختلف از ميوه‌ها، مورد پذيرش قرآن است. (و ما عملته
ايديهم)
4- بيان نعمت‌ها، سبب ايجاد روح شكرگزارى در انسان است. (أفلا يشكرون)

لِیَأْکُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ
35 - در قرآن از ميان ميوه‌ها نام انگور و خرما بيش‌تر به كار رفته و اين يا به خاطر نقش غذايى
اين دو ميوه است و يا به خاطر در دسترس بودن آنها يا تنوّع گونه‌هاى آنها يا بهره گيرى از
خشك و تر آن دو و يا جهات ديگر.
دو كلمه «نخيل» و «اعناب» به صورت جمع بكار رفته است، زيرا هر يك از خرما و انگور
داراى انواع زيادى هستند. 1- در تغذيه نقش اول با حبوبات و دانه‌هاست و سپس ميوه‌ها. (اخرجنا منها حَبّاً...
جعلنا فيها جنّات)
2- وظيفه انسان در برابر نعمت‌ها، معرفت و شكر است. (خداوند زمين مرده را
زنده مى‌كند و گياهان و ميوه‌ها را در دسترس قرار مى‌دهد تا انسان بخورد و
شكر كند.) (ليأكلوا من ثمره...أفلا يشكرون)
3- توليد فرآوره‌هاى مختلف از ميوه‌ها، مورد پذيرش قرآن است. (و ما عملته
ايديهم)
4- بيان نعمت‌ها، سبب ايجاد روح شكرگزارى در انسان است. (أفلا يشكرون)

سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ
36 - يكى از معجزات علمى‌قرآن، بيان قانون زوجيّت در همه چيز است، گياهان، انسان‌ها و آن
چه كه مردم در آن زمان نمى‌دانستند و امروز مى‌دانند. در عصر نزول قرآن، مردم با زوجيّت
در نخل خرما آشنا بودند، امّا امروزه مشخّص شده كه مسأله‌ى زوجيّت در عالم گياهان
عموميّت دارد. 1- تشكر ما نشانه رشد ما است، او نيازى به شكر ما ندارد. (أفلا يشكرون سبحان
الّذي)
2- قانون زوجيّت در مخلوقات را به ذات الهى سرايت ندهيد، او يكتا و بى نظير
است. (سبحان الّذى خلق الازواج)
3- آفريدن‌ها و آفريده‌ها، نشانه‌ى قدرت، اراده و حكمت اوست، نه نشانه‌ى نياز
و وابستگى او. (سبحان الّذى خلق الازواج)
4- پيدايش دانه و ميوه، از طريق قانون زوجيّت است. (من ثمره... خلق الازواج كلها)
5- انسان در مسائل جسمى‌و جنسى در رديف ديگر موجودات است. (مما تنبت
الارض و من انفسهم)
6- در هستى موجوداتى است كه نحوه زوجيّت آنها براى بشر ناشناخته است.
(خلق الازواج كلّها... مما لا يعلمون)

وَآیَةٌ لَّهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ
37 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از
گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد.
از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است.
توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده
مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى
دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى
تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل)
2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى
حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم)
3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار)
4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد
نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان
تدرک القمر)
5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت
مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها)
6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...)
7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه
شده است. (عاد كالعرجون القديم)
8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون)
9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ
38 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از
گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد.
از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است.
توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده
مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى
دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى
تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل)
2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى
حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم)
3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار)
4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد
نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان
تدرک القمر)
5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت
مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها)
6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...)
7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه
شده است. (عاد كالعرجون القديم)
8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون)
9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ
39 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از
گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد.
از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است.
توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده
مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى
دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى
تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل)
2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى
حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم)
3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار)
4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد
نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان
تدرک القمر)
5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت
مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها)
6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...)
7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه
شده است. (عاد كالعرجون القديم)
8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون)
9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ
40 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از
گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد.
از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است.
توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده
مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى
دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى
تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل)
2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى
حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم)
3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار)
4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد
نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان
تدرک القمر)
5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت
مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها)
6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...)
7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه
شده است. (عاد كالعرجون القديم)
8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون)
9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)


صفحه : 442
بزرگتر  کوچکتر  بدون ترجمه  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
قرآن  عثمان طه با کیفیت بالا صفحه 442
تصویر  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 

28 - در آيات قبل ماجراى مردى بيان شد كه به تنهايى به حمايت از پيامبران الهى قيام كرد و فرياد زد و در اين راه شهيد شد. اين آيه در مقام بيان هلاكت کفّار سرسختى است كه انبيا را تكذيب كردند و اين مرد خدا را كشتند. «خامد» از «خمود» يعنى خاموش شدن شعله آتش و در اينجا مراد هلاكت و مردن است. 1- فرشتگان مأموران قهر يا مهر الهى هستند و فرود آمدن يا نيامدن آنها به امر خداوند است. (ما انزلنا... جند من السماء) 2- قهر الهى ناگهانى است، غافل نباشيم. (صيحه واحده) 3- گاهى بخاطر ريختن خون يك مؤمن بى گناه و يك مجاهد و مبلّغ دينى، مردم يك منطقه نابود مى‌شوند. (هم خامدون) 4- ابر قدرت‌هايى كه ديروز مى‌گفتند: (لنرجمنكم و ليمسّنكم منا عذاب اليم) امروز با يك صيحه نابود شدند. (هم خامدون)

29 - در آيات قبل ماجراى مردى بيان شد كه به تنهايى به حمايت از پيامبران الهى قيام كرد و فرياد زد و در اين راه شهيد شد. اين آيه در مقام بيان هلاكت کفّار سرسختى است كه انبيا را تكذيب كردند و اين مرد خدا را كشتند. «خامد» از «خمود» يعنى خاموش شدن شعله آتش و در اينجا مراد هلاكت و مردن است. 1- فرشتگان مأموران قهر يا مهر الهى هستند و فرود آمدن يا نيامدن آنها به امر خداوند است. (ما انزلنا... جند من السماء) 2- قهر الهى ناگهانى است، غافل نباشيم. (صيحه واحده) 3- گاهى بخاطر ريختن خون يك مؤمن بى گناه و يك مجاهد و مبلّغ دينى، مردم يك منطقه نابود مى‌شوند. (هم خامدون) 4- ابر قدرت‌هايى كه ديروز مى‌گفتند: (لنرجمنكم و ليمسّنكم منا عذاب اليم) امروز با يك صيحه نابود شدند. (هم خامدون)

30 - 1- انسانى كه با موضع گيرى حقّ، مى‌تواند فريادگر حقّ باشد و با پيروى از انبيا سعادتمند شود، (جعلنى من المكرمين) چگونه با لجاجت خود را مورد قهر قرار مى‌دهد؟ (يا حسره...) 2- لجاجت، كور كردن زمينه‌هاى رشد و قرب و مقدّمه‌ى حسرت‌هاست. (يا حسرهً) 3- آگاهى از حوادث تلخ تاريخ، انسان را بيمه مى‌كند. (يا حسره... ما يأتيهم) 4- استهزاى انبيا، شيوه دائمى‌کفّار در طول تاريخ بوده است. (كانوا به يستهزؤون) 5- تمام انبيا مورد استهزا قرار گرفتند. (من رسولً) (پس مبلّغان دينى در انتظار زخم زبان ديگران باشند.)

31 - كلمه‌ى «قَرن» به گفته تفسير نمونه، هم به زمان طولانى گفته مى‌شود و هم به مردمى‌كه در يك زمان زندگى مى‌كنند. 1- كسانى كه در تاريخ تحقيق نكنند و از سرنوشت گذشتگان عبرت نگيرند، مورد انتقاد قرار مى‌گيرند. (ألَم يروا) 2- سنّت‌هاى الهى در تاريخ ثابت است و سرنوشت‌ها به يكديگر شباهت دارد و ديدن يك صحنه مى‌تواند الگوى صحنه‌هاى ديگر باشد. (ألَم يروا...) 3- نقل تاريخ، سبب تهديد مجرمان و تسلّى پويندگان راه حقّ است. (ألَم يروا كم اهلكنا) 4- نتيجه‌ى استهزاى انبيا هلاكت است. (كانوا به يستهزؤون... اهلكنا) 5- بعد از قهر الهى راهى براى برگشت و جبران نيست، فرصت‌ها را از دست ندهيم. (انّهم اليهم لا يرجعون) 6- هلاكت کفّار پايان كارشان نيست، بلكه آغاز عذاب آنهاست. (لدينا محضرون) 7- تمام مردم در قيامت يكجا حاضر مى‌شوند. (كلّ... جميع لدينا محضرون)

32 - كلمه‌ى «قَرن» به گفته تفسير نمونه، هم به زمان طولانى گفته مى‌شود و هم به مردمى‌كه در يك زمان زندگى مى‌كنند. 1- كسانى كه در تاريخ تحقيق نكنند و از سرنوشت گذشتگان عبرت نگيرند، مورد انتقاد قرار مى‌گيرند. (ألَم يروا) 2- سنّت‌هاى الهى در تاريخ ثابت است و سرنوشت‌ها به يكديگر شباهت دارد و ديدن يك صحنه مى‌تواند الگوى صحنه‌هاى ديگر باشد. (ألَم يروا...) 3- نقل تاريخ، سبب تهديد مجرمان و تسلّى پويندگان راه حقّ است. (ألَم يروا كم اهلكنا) 4- نتيجه‌ى استهزاى انبيا هلاكت است. (كانوا به يستهزؤون... اهلكنا) 5- بعد از قهر الهى راهى براى برگشت و جبران نيست، فرصت‌ها را از دست ندهيم. (انّهم اليهم لا يرجعون) 6- هلاكت کفّار پايان كارشان نيست، بلكه آغاز عذاب آنهاست. (لدينا محضرون) 7- تمام مردم در قيامت يكجا حاضر مى‌شوند. (كلّ... جميع لدينا محضرون)

33 - در آيه قبل خوانديم كه همه‌ى مردم در قيامت زنده شده، نزد خداوند حاضر خواهند شد؛ اين آيه دليل معاد و زنده شدن را بيان مى‌كند. 1- هر دانه و گياهى كه از زمين مى‌رويد، همچون مرده‌اى است كه در قيامت از گور بر مى‌خيزد. (و آيه لهم) 2- براى اثبات حقّانيّت سخن خود به نمونه‌ها استدلال كنيم. (و آيه لهم) 3- بهترين دليل براى عموم مردم، آن است كه دائمى‌، عمومى‌، غير قابل انكار، ساده و همه جايى باشد. (و آيه لهم الارض) 4- بهترين راه ايمان به معاد، دقّت در آفريده‌هاست. (الارض الميته احييناها) 5- بخش عمده‌اى از غذاى انسان را دانه‌هاى گياهى تشكيل مى‌دهد كه دقّت در آنها راهى براى خداشناسى است. (و آيه.... حبّاً فمنه تأكلون)

34 - در قرآن از ميان ميوه‌ها نام انگور و خرما بيش‌تر به كار رفته و اين يا به خاطر نقش غذايى اين دو ميوه است و يا به خاطر در دسترس بودن آنها يا تنوّع گونه‌هاى آنها يا بهره گيرى از خشك و تر آن دو و يا جهات ديگر. دو كلمه «نخيل» و «اعناب» به صورت جمع بكار رفته است، زيرا هر يك از خرما و انگور داراى انواع زيادى هستند. 1- در تغذيه نقش اول با حبوبات و دانه‌هاست و سپس ميوه‌ها. (اخرجنا منها حَبّاً... جعلنا فيها جنّات) 2- وظيفه انسان در برابر نعمت‌ها، معرفت و شكر است. (خداوند زمين مرده را زنده مى‌كند و گياهان و ميوه‌ها را در دسترس قرار مى‌دهد تا انسان بخورد و شكر كند.) (ليأكلوا من ثمره...أفلا يشكرون) 3- توليد فرآوره‌هاى مختلف از ميوه‌ها، مورد پذيرش قرآن است. (و ما عملته ايديهم) 4- بيان نعمت‌ها، سبب ايجاد روح شكرگزارى در انسان است. (أفلا يشكرون)

35 - در قرآن از ميان ميوه‌ها نام انگور و خرما بيش‌تر به كار رفته و اين يا به خاطر نقش غذايى اين دو ميوه است و يا به خاطر در دسترس بودن آنها يا تنوّع گونه‌هاى آنها يا بهره گيرى از خشك و تر آن دو و يا جهات ديگر. دو كلمه «نخيل» و «اعناب» به صورت جمع بكار رفته است، زيرا هر يك از خرما و انگور داراى انواع زيادى هستند. 1- در تغذيه نقش اول با حبوبات و دانه‌هاست و سپس ميوه‌ها. (اخرجنا منها حَبّاً... جعلنا فيها جنّات) 2- وظيفه انسان در برابر نعمت‌ها، معرفت و شكر است. (خداوند زمين مرده را زنده مى‌كند و گياهان و ميوه‌ها را در دسترس قرار مى‌دهد تا انسان بخورد و شكر كند.) (ليأكلوا من ثمره...أفلا يشكرون) 3- توليد فرآوره‌هاى مختلف از ميوه‌ها، مورد پذيرش قرآن است. (و ما عملته ايديهم) 4- بيان نعمت‌ها، سبب ايجاد روح شكرگزارى در انسان است. (أفلا يشكرون)

36 - يكى از معجزات علمى‌قرآن، بيان قانون زوجيّت در همه چيز است، گياهان، انسان‌ها و آن چه كه مردم در آن زمان نمى‌دانستند و امروز مى‌دانند. در عصر نزول قرآن، مردم با زوجيّت در نخل خرما آشنا بودند، امّا امروزه مشخّص شده كه مسأله‌ى زوجيّت در عالم گياهان عموميّت دارد. 1- تشكر ما نشانه رشد ما است، او نيازى به شكر ما ندارد. (أفلا يشكرون سبحان الّذي) 2- قانون زوجيّت در مخلوقات را به ذات الهى سرايت ندهيد، او يكتا و بى نظير است. (سبحان الّذى خلق الازواج) 3- آفريدن‌ها و آفريده‌ها، نشانه‌ى قدرت، اراده و حكمت اوست، نه نشانه‌ى نياز و وابستگى او. (سبحان الّذى خلق الازواج) 4- پيدايش دانه و ميوه، از طريق قانون زوجيّت است. (من ثمره... خلق الازواج كلها) 5- انسان در مسائل جسمى‌و جنسى در رديف ديگر موجودات است. (مما تنبت الارض و من انفسهم) 6- در هستى موجوداتى است كه نحوه زوجيّت آنها براى بشر ناشناخته است. (خلق الازواج كلّها... مما لا يعلمون)

37 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد. از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است. توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل) 2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم) 3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار) 4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان تدرک القمر) 5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها) 6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...) 7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه شده است. (عاد كالعرجون القديم) 8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون) 9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

38 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد. از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است. توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل) 2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم) 3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار) 4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان تدرک القمر) 5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها) 6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...) 7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه شده است. (عاد كالعرجون القديم) 8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون) 9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

39 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد. از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است. توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل) 2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم) 3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار) 4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان تدرک القمر) 5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها) 6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...) 7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه شده است. (عاد كالعرجون القديم) 8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون) 9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

40 - «عُرجون» به آن قسمت از خوشه‌ى خرما گفته مى‌شود كه به درخت وصل است و پس از گذشت زمان به شكل قوس در مى‌آيد. از آين آيات برهان نظم استفاده مى‌شود كه يكى از برهان‌هاى اثبات وجود خداوند است. توجّه دادن مردم به حركت خورشيد و ماه و پيدايش شب و روز، تغييراتى كه در ماه ديده مى‌شود، شناور بودن كرات در آسمان، مدار كرات، عدم اصطكاك كرات و اندازه گيرى‌هاى دقيق، عالمانه و حكيمانه، نشانه‌ى توجّه اسلام به علم هيئت و ايجاد بسترى مناسب براى تحقيقات دانشمندان در طول تاريخ بوده است. 1- شب، از نشانه‌هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل) 2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‌ى وجود حسابگرى حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم) 3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار) 4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد نمى‌كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‌شود. (لا الشمس ينبغى لها ان تدرک القمر) 5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت مى‌داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها) 6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‌تواند اخلال كند. (تقدير العزيز...) 7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه شده است. (عاد كالعرجون القديم) 8- همه‌ى كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون) 9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 23 - حزب 45 - سوره یس - صفحه 442
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا

مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 93,605,419