خدمات تلفن همراه
قرآن تبيان- جزء 7 - حزب 13 - سوره مائده - صفحه 121
نرم افزارهای رایگان تلفن همراه
بازی و سرگرمی
قرآن
مفاتیح
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
اوقات شرعی
مسائل شرعی
گنجینه معنوی
آشپزی
مناسبت ها
الحان قرآن
صحیفه نور امام خمینی ره
پنل عضویت
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا کَثِیرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ
77 - شايد بتوان از اين آيه استفاده كرد كه خدا دانستن مسيح، نوعى غلوّ برگرفته از افكار شرك آلود جمعيّتهاى قبلى است. چنانكه در آيه 30 سورهى توبه مىخوانيم: «و قالت اليهود عُزيرٌ ابن اللّه و قالت النّصارى المسيح ابن اللّه ذلك قولهم بافواههم يضاهؤن قول الّذين كفروا من قبل» يهود گفتند: عزير فرزند خداست و نصارى گفتند: مسيح فرزند خداست، اين غلوّ و سخنان بىاساس، شبيه سخنان كفّار پيشين است. 1- در همهى اديان، بايد مرزهاى فكرى و عقيدتى حفظ شود و درباره شخصيّتها غلوّ ممنوع است. «يا اهل الكتاب لاتغلوا»
2- غلوّ درباره رهبران الهى، غلوّ در دين است. (با توجّه به آيات قبل كه مسيح را خدا مىدانستند) «لاتغلوا فى دينكم»
3- اگر در دين خدا و نسبت به اولياى الهى غلوّ ممنوع است، درباره ديگران هم مبالغه روا نيست. «لاتغلوا... غير الحقّ»
4- تقليد كوركورانه ممنوع است. «ولاتتّبعوا اهواء قوم»
5 - غلوّ، تنها درباره عيسى عليه السلام نبود. بعضى از يهود هم درباره «عُزَير» غلوّ كرده، او را پسر خدا مىدانستند. «ضلوا من قبل»
6- علوم و هنرهاى باستانى ارزش دارد، ولى افكار و عقايد كهن نياكان كه بر اساس هوسهاست و پايهاى ندارد، بى ارزش است و نبايد پيروى نمود. «ولاتتّبعوا....ضلوا من قبل»
7- گمراهى مراحلى دارد: ابتدا انسان خود گمراه مىشود، «ضلّوا» سپس ديگران را گمراه مىكند، «اضلّوا» كم كم از هدايت به حقّ براى هميشه باز مىماند. «ضلّوا... اضلّوا... ضلّوا»
لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ
78 - حضرت داود عليه السلام، بنىاسرائيل را به خاطر تخلّف از حكم تعطيلى روزهاى شنبه لعنت كرد. و حضرت عيسىعليه السلام بدان جهت كه بنىاسرائيل پس از خوردن مائدهى آسمانى كه با دعاى آن حضرت و براى اطمينان قلبى آنها نازل شده بود، باز كفر ورزيدند، آنان را لعنت كرد. <154>
امام باقرعليه السلام فرمود: نفرين حضرت داود، آنان را خوك و نفرين حضرت عيسى، آنان را ميمون كرد. <155> 1- گروهى از بنىاسرائيل، مورد لعن پيامبران خود قرار گرفتند. «لعن الّذين كفروا»
2- عصيان وتجاوز، انسان را به كفر مىكشاند. «كفروا... بما عصوا و كانوا يعتدون»
3- انبيا، هميشه شفيع نيستند، گاهى هم نفرين مىكنند. «لُعن... على لسان داود و...»
4- گناه و تجاوز، لعنت پيامبران را به دنبال دارد. «لعن... بما عصوا و كانوا يعتدون»
5 - تجاوز و قانونشكنى، شيوهى بنىاسرائيل است. «كانوا يعتدون»
کَانُوا لَا یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ
79 - امام صادق عليه السلام مىفرمايد: اين دسته از بنىاسرائيل كه خداوند از آنها در اين آيه مذمّت كرده است، كسانى بودند كه در جلسات گناه وارد نمىشدند، ليكن در برخورد با گنهكاران با لبخند و انس برخورد مىكردند. <156>
در روايت ديگرى از حضرت علىعليه السلام چنين آمده است: چون بنىاسرائيل از ظالمان، منكر را مىديدند ولى به جهت منافعى كه از آنان مىبردند، نهى از منكر نمىكردند، (تا منافعشان به خطر نيافتد و يا خطرى متوجّه آنان نشود،) خداوند از آنان به بدى ياد كرده است. <157> 1- كسى كه نسبت به فساد، بى تفاوت باشد، ملعون انبياست. «لعن ...لايتناهون»
2- نهى از منكر، مخصوص دين اسلام نيست. «كانوا لايتناهون»
3- نهى از منكر، يك وظيفهى همگانى و عمومى است. «لايتناهون»
4- در جامعهى بنىاسرائيل و يهود، فساد رواج داشته است. «منكر فعلوه»
5 - ترك امر به معروف، زمينهساز كفر است. «لُعن الّذين كفروا... كانوا لايتناهون...»
تَرَى کَثِیرًا مِّنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَفِی الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ
80 - در اين آيه، دليل ديگر نفرين شدن بنىاسرائيل بيان شده است كه آنان با كافران، طرح دوستى دائمى و آشكارا داشتند. (كلمهى «تَرى» نشانگر آشكار بودن و كلمهى «يتولّون» نشانگر دائمى بودن آن است)
امام باقرعليه السلام در توضيح اين آيه فرمود: اين دسته كسانى بودند كه: «يتولّون الملوك الجبّارين و يزيّنون لهم اهوائهم ليصيبوا من دنياهم» جبّاران را دوست داشتند و اعمال هوسآلود آنان را در نظرشان زيبا جلوه مىدادند تا از دنيايشان بهره گيرند. <158> 1- دوستى با كفّار، عامل خشم وغضب الهى است. «يتولّون الّذين كفروا... سخط اللَّه عليهم»
2- اهل كتاب، سلطه ودوستى كافران را مىپذيرفتند، ولى با مسلمانان كنار نمىآمدند. «يتولّون الّذين كفروا»
3- خداوند حتّى براى اهل كتاب استقلال مىخواهد و وابستگى و ولايت پذيرى از مشركين را مورد مذمّت قرار مىدهد. «ترى كثيراً منهم يتولّون»
4- يكى از منكرات مهمّى كه در بنىاسرائيل از آن نهى نمىشد، رابطهى ولائى با كفّار (ومشركان مكّه) بود. «لا يتناهون عن منكر فعلوه... ترى»
5 - هر گناه، مقدّمهى انجام گناهان بزرگتر مىشود. (در آيات قبل سه گناه «عصوا... يعتدون... لايتناهون» مطرح شد و اينها مقدّمه قبول سلطهى كفّار مىشود. «ترى... يتولّون»
وَلَوْ کَانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِیِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیَاءَ وَلَکِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ
81 - در معناى اين آيه، چند احتمال دادهاند، از جمله:
الف: اگر يهود مسلمان مىشدند، كفّاررا ولىّ خود قرار نمىدادند. <159>
ب: اگر يهود، به موسىعليه السلام وتورات ايمان داشتند، هرگز مشركان را ولىّ خود نمىگرفتند. <160>
ج: اگر كفّار و مشركان مسلمان مىشدند، يهود آنان را دوست خود انتخاب نمىكرد. <161>
ظاهر آيه با توجّه به آيات قبل، احتمال اوّل را تقويت مىكند. 1- ايمان آوردن اهلكتاب، چنان بعيد است كه به يك آرزو مىماند. «ولو كانوا يؤمنون...» (كلمهى «لو»، در موردى به كار مىرود كه كار نشدنى باشد، مانند پيرمردى كه بگويد: اگر جوان مىشدم!)
2- كسى كه به خدا و پيامبر ايمان قلبى داشته باشد، حاضر نيست ولايت غير الهى را بپذيرد. «لو كانوا يؤمنون... مااتّخذوهم اولياء» (راه رسيدن به استقلال واقعى و رهائى از سلطهى كفّار، ايمان است)
3- فسق و بىايمانى، سبب پذيرش سلطهى كفّار است. «لو كانوا يؤمنون... ما اتّخذوهم اولياء»
4- ايمان، با ولايت كفار سازگار نيست. سلطهپذير سازشكار، بىدين و فاسق است. «لو كانوا يؤمنون... ولكن كثيراً منهم فاسقون»
5 - فسق، با ايمان در تعارض است. «لو كانوا يؤمنون... ولكن ... فاسقون»
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ
82 - «قِسّيس»، به معناى كشيش است و به عالمان دينى كه عهدهدار رياست مذهبى مسيحيان هستند، گفته مىشود. و «رُهبان» به معنى تَرسا به عابدان مسيحى گفته مىشود.
شأن نزول اين آيه تا آيهى 85، خوشرفتارى نجاشى، پادشاه حبشه و مسيحيان آن كشور را با مسلمانان مهاجرى گفتهاند كه به رياست جعفربن ابىطالبعليهما السلام در سال پنجم بعثت از مكّه به آن ديار هجرت كردند و در حمايت نجاشى، از تعرّض مشركان و فرستادگانشان به حبشه مصون ماندند. در همان حال كه يهوديان مدينه با ديدن معجزات واخلاق والاى پيامبر، ايمان نمىآوردند و در توطئهها عليه مسلمانان شركت مىكردند، پيمان مىشكستند و فتنه بر مىانگيختند، روحانيون مسيحى در حبشه، با شنيدن آيات سورهى مريم، گريستند و از مسلمانان جانبدارى كردند. <162>
امام صادقعليه السلام پس از تلاوت اين آيه فرمود: «اولئك كانوا قوما بين عيسى و محمّد و ينتظرون محمّدصلى الله عليه وآله» اين علماى مسيحى و راهبان گروهى بودند كه در زمانى ميان حضرت عيسىعليه السلام و حضرت محمّدصلى الله عليه وآله زندگى مىكردند و منتظر آمدن پيامبر اسلام بودند. <163> 1- دشمنى يهود با مسلمانان، تاريخى و ريشهدار است. «لتجدنّ اشدّ النّاس عداوة... اليهود»
2- با دشمنان اسلام و غير مسلمانان، بايد با هر يك برخوردى مناسب با رفتار خودشان شود. «اشدّ النّاس عداوة... اقربهم مودّة»
3- دوستان و دشمنان خود را همراه با تحليل صحيح و عوامل روحى و اجتماعى آنان بشناسيم. «اشدّ الناس عداوة... اقربهم مودةّ...»
4- زمينههاى رشد در جامعه، سه چيز است: دانشمند بودن، خداترسى و نداشتن روحيّهى استكبارى. «قسّيسين و رهباناً و انّهم لايستكبرون»
5 - عالمان دينى و عابدان خداترس در اصلاح عقائد و اخلاق جامعه، نقش مؤثر دارند. «ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً و انّهم لايستكبرون»
6- اگر علم و عبادت و اخلاق به هم پيوند خورد انسان حقّگرا مىشود و تعصب را كنار مىگذارد. «ذلك بانّ منهم قسيسين و رهبانا و انّهم لايستكبرون»
7- اسلام تعصّب نابجا ندارد واز علماى ساير اديان كه خدا ترس و با انصاف باشند، منصفانه تمجيد مىكند. «ذلك بانّ منهم قسيسين و رهبانا و انّهم لايستكبرون»
8 - تبليغ اسلام در بين مسيحيان مؤثّرتر است. «انّهم لايستكبرون»
(با آنكه مسيحيان، عقيدهى انحرافى «تثليث» دارند، ولى به خاطر روحيه سالمتر، آمادگى بيشترى براى حقّ پذيرى دارند.)
صفحه : 121
بزرگتر
کوچکتر
بدون ترجمه
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
تصویر
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
77 - شايد بتوان از اين آيه استفاده كرد كه خدا دانستن مسيح، نوعى غلوّ برگرفته از افكار شرك آلود جمعيّتهاى قبلى است. چنانكه در آيه 30 سورهى توبه مىخوانيم: «و قالت اليهود عُزيرٌ ابن اللّه و قالت النّصارى المسيح ابن اللّه ذلك قولهم بافواههم يضاهؤن قول الّذين كفروا من قبل» يهود گفتند: عزير فرزند خداست و نصارى گفتند: مسيح فرزند خداست، اين غلوّ و سخنان بىاساس، شبيه سخنان كفّار پيشين است. 1- در همهى اديان، بايد مرزهاى فكرى و عقيدتى حفظ شود و درباره شخصيّتها غلوّ ممنوع است. «يا اهل الكتاب لاتغلوا» 2- غلوّ درباره رهبران الهى، غلوّ در دين است. (با توجّه به آيات قبل كه مسيح را خدا مىدانستند) «لاتغلوا فى دينكم» 3- اگر در دين خدا و نسبت به اولياى الهى غلوّ ممنوع است، درباره ديگران هم مبالغه روا نيست. «لاتغلوا... غير الحقّ» 4- تقليد كوركورانه ممنوع است. «ولاتتّبعوا اهواء قوم» 5 - غلوّ، تنها درباره عيسى عليه السلام نبود. بعضى از يهود هم درباره «عُزَير» غلوّ كرده، او را پسر خدا مىدانستند. «ضلوا من قبل» 6- علوم و هنرهاى باستانى ارزش دارد، ولى افكار و عقايد كهن نياكان كه بر اساس هوسهاست و پايهاى ندارد، بى ارزش است و نبايد پيروى نمود. «ولاتتّبعوا....ضلوا من قبل» 7- گمراهى مراحلى دارد: ابتدا انسان خود گمراه مىشود، «ضلّوا» سپس ديگران را گمراه مىكند، «اضلّوا» كم كم از هدايت به حقّ براى هميشه باز مىماند. «ضلّوا... اضلّوا... ضلّوا»
78 - حضرت داود عليه السلام، بنىاسرائيل را به خاطر تخلّف از حكم تعطيلى روزهاى شنبه لعنت كرد. و حضرت عيسىعليه السلام بدان جهت كه بنىاسرائيل پس از خوردن مائدهى آسمانى كه با دعاى آن حضرت و براى اطمينان قلبى آنها نازل شده بود، باز كفر ورزيدند، آنان را لعنت كرد. <154> امام باقرعليه السلام فرمود: نفرين حضرت داود، آنان را خوك و نفرين حضرت عيسى، آنان را ميمون كرد. <155> 1- گروهى از بنىاسرائيل، مورد لعن پيامبران خود قرار گرفتند. «لعن الّذين كفروا» 2- عصيان وتجاوز، انسان را به كفر مىكشاند. «كفروا... بما عصوا و كانوا يعتدون» 3- انبيا، هميشه شفيع نيستند، گاهى هم نفرين مىكنند. «لُعن... على لسان داود و...» 4- گناه و تجاوز، لعنت پيامبران را به دنبال دارد. «لعن... بما عصوا و كانوا يعتدون» 5 - تجاوز و قانونشكنى، شيوهى بنىاسرائيل است. «كانوا يعتدون»
79 - امام صادق عليه السلام مىفرمايد: اين دسته از بنىاسرائيل كه خداوند از آنها در اين آيه مذمّت كرده است، كسانى بودند كه در جلسات گناه وارد نمىشدند، ليكن در برخورد با گنهكاران با لبخند و انس برخورد مىكردند. <156> در روايت ديگرى از حضرت علىعليه السلام چنين آمده است: چون بنىاسرائيل از ظالمان، منكر را مىديدند ولى به جهت منافعى كه از آنان مىبردند، نهى از منكر نمىكردند، (تا منافعشان به خطر نيافتد و يا خطرى متوجّه آنان نشود،) خداوند از آنان به بدى ياد كرده است. <157> 1- كسى كه نسبت به فساد، بى تفاوت باشد، ملعون انبياست. «لعن ...لايتناهون» 2- نهى از منكر، مخصوص دين اسلام نيست. «كانوا لايتناهون» 3- نهى از منكر، يك وظيفهى همگانى و عمومى است. «لايتناهون» 4- در جامعهى بنىاسرائيل و يهود، فساد رواج داشته است. «منكر فعلوه» 5 - ترك امر به معروف، زمينهساز كفر است. «لُعن الّذين كفروا... كانوا لايتناهون...»
80 - در اين آيه، دليل ديگر نفرين شدن بنىاسرائيل بيان شده است كه آنان با كافران، طرح دوستى دائمى و آشكارا داشتند. (كلمهى «تَرى» نشانگر آشكار بودن و كلمهى «يتولّون» نشانگر دائمى بودن آن است) امام باقرعليه السلام در توضيح اين آيه فرمود: اين دسته كسانى بودند كه: «يتولّون الملوك الجبّارين و يزيّنون لهم اهوائهم ليصيبوا من دنياهم» جبّاران را دوست داشتند و اعمال هوسآلود آنان را در نظرشان زيبا جلوه مىدادند تا از دنيايشان بهره گيرند. <158> 1- دوستى با كفّار، عامل خشم وغضب الهى است. «يتولّون الّذين كفروا... سخط اللَّه عليهم» 2- اهل كتاب، سلطه ودوستى كافران را مىپذيرفتند، ولى با مسلمانان كنار نمىآمدند. «يتولّون الّذين كفروا» 3- خداوند حتّى براى اهل كتاب استقلال مىخواهد و وابستگى و ولايت پذيرى از مشركين را مورد مذمّت قرار مىدهد. «ترى كثيراً منهم يتولّون» 4- يكى از منكرات مهمّى كه در بنىاسرائيل از آن نهى نمىشد، رابطهى ولائى با كفّار (ومشركان مكّه) بود. «لا يتناهون عن منكر فعلوه... ترى» 5 - هر گناه، مقدّمهى انجام گناهان بزرگتر مىشود. (در آيات قبل سه گناه «عصوا... يعتدون... لايتناهون» مطرح شد و اينها مقدّمه قبول سلطهى كفّار مىشود. «ترى... يتولّون»
81 - در معناى اين آيه، چند احتمال دادهاند، از جمله: الف: اگر يهود مسلمان مىشدند، كفّاررا ولىّ خود قرار نمىدادند. <159> ب: اگر يهود، به موسىعليه السلام وتورات ايمان داشتند، هرگز مشركان را ولىّ خود نمىگرفتند. <160> ج: اگر كفّار و مشركان مسلمان مىشدند، يهود آنان را دوست خود انتخاب نمىكرد. <161> ظاهر آيه با توجّه به آيات قبل، احتمال اوّل را تقويت مىكند. 1- ايمان آوردن اهلكتاب، چنان بعيد است كه به يك آرزو مىماند. «ولو كانوا يؤمنون...» (كلمهى «لو»، در موردى به كار مىرود كه كار نشدنى باشد، مانند پيرمردى كه بگويد: اگر جوان مىشدم!) 2- كسى كه به خدا و پيامبر ايمان قلبى داشته باشد، حاضر نيست ولايت غير الهى را بپذيرد. «لو كانوا يؤمنون... مااتّخذوهم اولياء» (راه رسيدن به استقلال واقعى و رهائى از سلطهى كفّار، ايمان است) 3- فسق و بىايمانى، سبب پذيرش سلطهى كفّار است. «لو كانوا يؤمنون... ما اتّخذوهم اولياء» 4- ايمان، با ولايت كفار سازگار نيست. سلطهپذير سازشكار، بىدين و فاسق است. «لو كانوا يؤمنون... ولكن كثيراً منهم فاسقون» 5 - فسق، با ايمان در تعارض است. «لو كانوا يؤمنون... ولكن ... فاسقون»
82 - «قِسّيس»، به معناى كشيش است و به عالمان دينى كه عهدهدار رياست مذهبى مسيحيان هستند، گفته مىشود. و «رُهبان» به معنى تَرسا به عابدان مسيحى گفته مىشود. شأن نزول اين آيه تا آيهى 85، خوشرفتارى نجاشى، پادشاه حبشه و مسيحيان آن كشور را با مسلمانان مهاجرى گفتهاند كه به رياست جعفربن ابىطالبعليهما السلام در سال پنجم بعثت از مكّه به آن ديار هجرت كردند و در حمايت نجاشى، از تعرّض مشركان و فرستادگانشان به حبشه مصون ماندند. در همان حال كه يهوديان مدينه با ديدن معجزات واخلاق والاى پيامبر، ايمان نمىآوردند و در توطئهها عليه مسلمانان شركت مىكردند، پيمان مىشكستند و فتنه بر مىانگيختند، روحانيون مسيحى در حبشه، با شنيدن آيات سورهى مريم، گريستند و از مسلمانان جانبدارى كردند. <162> امام صادقعليه السلام پس از تلاوت اين آيه فرمود: «اولئك كانوا قوما بين عيسى و محمّد و ينتظرون محمّدصلى الله عليه وآله» اين علماى مسيحى و راهبان گروهى بودند كه در زمانى ميان حضرت عيسىعليه السلام و حضرت محمّدصلى الله عليه وآله زندگى مىكردند و منتظر آمدن پيامبر اسلام بودند. <163> 1- دشمنى يهود با مسلمانان، تاريخى و ريشهدار است. «لتجدنّ اشدّ النّاس عداوة... اليهود» 2- با دشمنان اسلام و غير مسلمانان، بايد با هر يك برخوردى مناسب با رفتار خودشان شود. «اشدّ النّاس عداوة... اقربهم مودّة» 3- دوستان و دشمنان خود را همراه با تحليل صحيح و عوامل روحى و اجتماعى آنان بشناسيم. «اشدّ الناس عداوة... اقربهم مودةّ...» 4- زمينههاى رشد در جامعه، سه چيز است: دانشمند بودن، خداترسى و نداشتن روحيّهى استكبارى. «قسّيسين و رهباناً و انّهم لايستكبرون» 5 - عالمان دينى و عابدان خداترس در اصلاح عقائد و اخلاق جامعه، نقش مؤثر دارند. «ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً و انّهم لايستكبرون» 6- اگر علم و عبادت و اخلاق به هم پيوند خورد انسان حقّگرا مىشود و تعصب را كنار مىگذارد. «ذلك بانّ منهم قسيسين و رهبانا و انّهم لايستكبرون» 7- اسلام تعصّب نابجا ندارد واز علماى ساير اديان كه خدا ترس و با انصاف باشند، منصفانه تمجيد مىكند. «ذلك بانّ منهم قسيسين و رهبانا و انّهم لايستكبرون» 8 - تبليغ اسلام در بين مسيحيان مؤثّرتر است. «انّهم لايستكبرون» (با آنكه مسيحيان، عقيدهى انحرافى «تثليث» دارند، ولى به خاطر روحيه سالمتر، آمادگى بيشترى براى حقّ پذيرى دارند.)
ترتیل استاد سعد الغامدی صفحه : 121
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 7 - حزب 13 - سوره مائده - صفحه 121
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا
مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مراثی (نوحه) توسط حاج حسین سیب سرخی بمناسبت محرم الحرام درباره حضرت مسلم ع از سایت ذاکرین با عنوان در پیش تو از شرم آبم کرده کوفه - 94
سخنرانی توسط حجت الاسلام والمسلمین حجت الاسلام سید احمد دارستانی درباره دین از سایت راسخون با عنوان احترام به پدر و مادر
ادعیه (دعاخوانی) توسط استاد عباس صالحی درباره مناجات خمس عشر از سایت راسخون با عنوان مرحوم حاج عباس صالحی - مناجات خمسه عشر - مناجات الشاکین به همراه ترجمه فارسی
تلاوت توسط استاد محمد رفعت درباره 103 - عصر از سایت الکعبه با عنوان العصر
مناجات درباره راز و نیاز با خدا از سایت تبیان با عنوان بیاید که گلزار دمیده
اذان توسط استاد محمد عبدالعزیزحصان از سایت تبیان با عنوان گلبانگ اذان
مدایح (به شادی ) توسط حاج مهدی اکبری بمناسبت رمضان المبارک درباره امام حسن علیه السلام از سایت ذاکرین با عنوان سایه بالای سرم دوست دارم
ترتیل توسط شیخ طارق عبدالغنی دعوب درباره 110 - نصر از سایت mp3quran.net با عنوان قرآن کریم سوره نصر - حفص از عاصم
ندبه انتظار توسط حاج سعید حدادیان بمناسبت محرم الحرام درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از سایت راسخون با عنوان حاج سعید حدادیان - مراسم سیاه پوشان محرم 96 - ای آتش فراق تو در سینه ها نهان (مناجات)
درس حوزوی توسط آیت الله العظمی جوادی آملی درباره 8 - انفال از سایت راسخون با عنوان سوره ی انفال آیات 2 تا 4 -3
کتاب صوتی توسط حجت الاسلام و المسلمین علی ملکی از سایت پی سی دانلود با عنوان ترجمه شنیداری قرآن کریم - ویژه جوانان و نوجوانان - علی ملکی - سوره الإنشقاق
کلیپ سخنان توسط استاد رائفی پور درباره جامعه از سایت فاراقلیط با عنوان مجاهدین بی ادعا 2
در باره ما
|
تماس با ما
|
نظرخواهی
خدمات تلفن همراه
مر
ا
جعه: 93,654,999