خدمات تلفن همراه

قرآن تبيان- جزء 28 - حزب 55 - سوره مجادله - صفحه 542


شروع جزء 28و حزب 55


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُکَ فِی زَوْجِهَا وَتَشْتَکِی إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ یَسْمَعُ تَحَاوُرَکُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
1 - در باره سوره : سوره مجادله ، غرض سوره :بيان احكام و آداب و بيان اوصاف كساني كه با خدا و رسول مخالفت كرده و يا با دشمنان دين دوستي مي ورزند و معرفي كساني كه از دوستي با آنها احترازمي كنند و ذكر وعده جميل به ايشان در دنيا و آخرت .
(1)(قد سمع الله قول التي تجادلك في زوجها و تشتكي الي الله و الله يسمع تحاوركما ان الله سميع بصير):(به تحقيق خداي تعالي سخن آن كسي را كه با تو درباره همسرش مجادله مي كرد و به خدا شكايت مي برد شنيد و خدا گفتگوي شما را مي شنود،بدرستي كه خدا شنواي بيناست )(اشتكاء)يعني اظهار ناراحتي از حوادثي كه پيش آمده و (تحاور)يعني مراجعه به يكديگر درسخن گفتن ، اين آيات چهارگانه ابتداي سوره در باره ظهار نازل شده كه درعرب جاهليت يكي از انواع طلاق بوده و وقتي كسي مي خواسته زنش را بر خود حرام كند، مي گفته : تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستي ، وبا گفتن اين كلام تا ابد زنش بر اوحرام مي شده ،ظاهرا بعد از ظهور اسلام يكي از انصار همسر خود را ظهار كرده و سپس از عمل خود پشيمان شده و همسرش نزد رسولخدا ص شكايت نموده و راه چاره اي خواسته تا دوباره به شوهرش حلال شود، در همين جا اين آيات نازل مي شود.مي فرمايد: خداي تعالي درخواست و حاجت آن زن را كه با تو در مورد شوهرش گفتگو مي كرد مستجاب كرد، زني كه شوهرش او را ظهار كرده بود و او از وضع خود به خدا شكايت مي برد، خدا گفتگوي او را با تو شنيد، چون خدا شنواي همه شنيدنيها وبيناي همه ديدنيهاست ،( يعني خدابه همه مسموعات و مبصرات علم دارد).

الَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِنکُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِی وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنکَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
2 - (2)(الذين يظاهرون منكم من نسائهم ماهن امهاتهم ان امهاتهم الا اللا ئي ولدنهم و انهم ليقولون منكرا من القول و زورا و ان الله لعفو غفور):(كساني از شماكه زنان خود را ظهار مي كنند، به صرف اين گفته ، همسرانشان ، مادرانشان نمي شوند،مادران آنها تنها همان كساني هستند كه ايشان را به دنيا آورده اند و اين افراد سخني ناپسند و خلاف واقع مي گويند و خداوند صاحب عفو و مغفرت است ) با اين آيه حكم ظهار كه در جاهليت مرسوم بود لغو شده و اثر آن كه حرمت ابدي زوجين بود نفي گرديد، مي فرمايد: كساني كه همسرانشان را ظهار مي كنند، از نظر شرعي با اين گفتار، همسران به مادران ملحق نگشته و نسبت به شوهران خود حرام ابدي نمي شوند، چون مادران آنها فقط كساني هستند كه آنها را به دنيا آورده و متولدنموده اند، سپس در مقام تأكيد مي فرمايد:اينها اولا)سخني ناپسند مي گويند، چون شرع آن را معتبر نمي شمارد و منكر مي داند، و ثانيا) سخني دروغ به زبان مي آورند، چون گفته آنها خلاف حقيقت است و همسر به صرف گفته شوهر مبدل به مادر نمي گردد، لذاظهار مفيد طلاق نيست ، اگر چه حلال شدن آندو نسبت به هم مستلزم دادن كفاره است ،لذا ظهار گناه محسوب مي شود و به همين دليل هم در ادامه مي فرمايد: خداوند آمرزنده وصاحب عفواست ،يعني به شرطدادن كفاره آن شخص رامي آمرزدوازخطايش درمي گذرد.
وَالَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن یَتَمَاسَّا ذَلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
3 - (3)(و الذين يظاهرون من نسائهم ثم يعودون لما قالوا فتحرير رقبه من قبل ان يتماسا ذلكم توعظون به و الله بما تعملون خبير):(و كساني كه زنانشان را ظهار كنند وسپس از گفته خود پشيمان شوند، كفاره عملشان آزاد كردن يك برده ، قبل از تماس باهمسرانشان است ،اين اندرزيست كه باآن موعظه مي شويدوخدابه آنچه مي كنيد آگاه است )يعني كساني كه همسرانشان را ظهار كرده و سپس اراده كرده اند كه به نقص پيماني كه با ظهار بسته اند اقدام كنند و به وضع قبلي خود با همسرشان باز گردند، بايد قبل از تماس جنسي با همسرشان ، يك برده آزاد كنند و اين كفاره تبعات ظهار را از آنها بر مي دارد ودر ادامه مي فرمايد: اين دستور توصيه اي از جانب خداي متعال است كه از آگاهي اونسبت به عمل شما ناشي مي شود، چون خدا عالم به اعمال بندگان خويش است .
فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِن قَبْلِ أَن یَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِینًا ذَلِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ
4 - (4)(فمن لم يجد فصيام شهرين متتابعين من قبل ان يتماسا فمن لم يستطع فاطعام ستين مسكينا ذلك لتؤمنوا بالله و رسوله و تلك حدود الله و للكافرين عذاب اليم ):(پس كسي كه نتواند برده آزاد كند، كفاره اش دو ماه روزه پشت سر هم قبل ازتماس جنسي با همسر است ، پس اگر كسي توانايي اين عمل را هم نداشت كفاره اش اطعام شصت نفر مسكين است ، اين به جهت آنست كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد،و آنچه گفته شد حدود و شرايع خداست و كافران عذابي دردناك دارند)اين آيه بيانگر خصلت دوم و سوم از خصال سه گانه كفاره است كه هر يك مترتب برقبلي است ، يعني كسي كه از ظهار همسرش پشيمان شده وظيفه او در درجه اول آزادكردن بنده است ، اگر نتوانست دو ماه پي در پي روزه گرفتن و اگر نتوانست شصت مسكين را غذا دادن ، به هر حال فقط بعد از اداي كفاره همسرشان به آنها حلال مي شود،در ادامه مي فرمايد: اينكه خدا چنين حكمي تشريع نموده كه شما بتوانيد به همسرانتان رجوع كنيد، براي اين است كه شما به خدا و رسولش ايمان آورده و رسوم جاهليت راكنار بگذاريد.اينها حدود و قوانين الهي است كه نبايد با مخالفت خود از آنها تعدي كنيد و كفاري كه از اين حدود تجاوز كنند و در مرحله عقيده يا عمل به اين حدود پايبند نباشند عذابي دردناك خواهند داشت .
إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ کُبِتُوا کَمَا کُبِتَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنزَلْنَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ
5 - (5)(ان الذين يحادون الله و رسوله كبتوا كما كبت الذين من قبلهم و قد انزلناايات بينات و للكافرين عذاب مهين ):(بدرستي كسانيكه با خدا و رسولش مخالفت مي كنند خوار و ذليل مي شوند، همانطور كه پيشينيان آنها ذليل شدند، وبه تحقيق ماآياتي آشكار و روشن نازل كرديم و كافران عذابي خوار كننده دارند)يعني اينكه شما را اندرز داديم كه از حدود الهي تجاوز نكنيد و به آن كفر نورزيد،بدليل آنست كه هر كس با خدا ورسول مخالفت و ممانعت به عمل آورد، خوار و ذليل مي شود، همانطور كه امتهاي قبل از آنها نيز به دليل مخالفت با خدا و رسول او خوار وذليل شدند، و هيچ شكي نيست كه اين دستورات آشكار از ناحيه ماست و رسول ما درتبليغ رسالت صادق و امين است ، بنابراين كساني كه اين شرايع را انكار مي كنند، عذابي خوار كننده خواهند داشت .
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ
6 - (6)(يوم يبعثهم الله جميعا فينبئهم بما عملوا احصيه الله و نسوه و الله علي كل شيء شهيد):(روزي كه خدا همه ايشان را مبعوث مي كند و آنها را بدانچه كرده اند، خبرمي دهد، چون خدا اعمال آنها را به شمار آورده و خود آنها آنرا فراموش كرده اند، وخدا بر هر چيزي ناظر و گواه است )يعني كافران در روزي عذاب خوار كننده را دارند كه خدا همه آنها را بر مي انگيزد وآن روز، روز حساب و جزاست و سپس خدا ايشان را از حقيقت اعمالشان در دنيا،باخبر مي سازد، چون خدا همه اعمال آنها را احصاء كرده و به شمارش در آورده است در حاليكه آنها خودشان آن اعمال را فراموش كرده اند، ولي خدا چون ناظر و شاهد برهر چيز است ، اعمال آنها را مشاهده و احصاء نموده .

صفحه : 542
بزرگتر  کوچکتر  بدون ترجمه  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
قرآن  عثمان طه با کیفیت بالا صفحه 542
تصویر  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 


1 - در باره سوره : سوره مجادله ، غرض سوره :بيان احكام و آداب و بيان اوصاف كساني كه با خدا و رسول مخالفت كرده و يا با دشمنان دين دوستي مي ورزند و معرفي كساني كه از دوستي با آنها احترازمي كنند و ذكر وعده جميل به ايشان در دنيا و آخرت . (1)(قد سمع الله قول التي تجادلك في زوجها و تشتكي الي الله و الله يسمع تحاوركما ان الله سميع بصير):(به تحقيق خداي تعالي سخن آن كسي را كه با تو درباره همسرش مجادله مي كرد و به خدا شكايت مي برد شنيد و خدا گفتگوي شما را مي شنود،بدرستي كه خدا شنواي بيناست )(اشتكاء)يعني اظهار ناراحتي از حوادثي كه پيش آمده و (تحاور)يعني مراجعه به يكديگر درسخن گفتن ، اين آيات چهارگانه ابتداي سوره در باره ظهار نازل شده كه درعرب جاهليت يكي از انواع طلاق بوده و وقتي كسي مي خواسته زنش را بر خود حرام كند، مي گفته : تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستي ، وبا گفتن اين كلام تا ابد زنش بر اوحرام مي شده ،ظاهرا بعد از ظهور اسلام يكي از انصار همسر خود را ظهار كرده و سپس از عمل خود پشيمان شده و همسرش نزد رسولخدا ص شكايت نموده و راه چاره اي خواسته تا دوباره به شوهرش حلال شود، در همين جا اين آيات نازل مي شود.مي فرمايد: خداي تعالي درخواست و حاجت آن زن را كه با تو در مورد شوهرش گفتگو مي كرد مستجاب كرد، زني كه شوهرش او را ظهار كرده بود و او از وضع خود به خدا شكايت مي برد، خدا گفتگوي او را با تو شنيد، چون خدا شنواي همه شنيدنيها وبيناي همه ديدنيهاست ،( يعني خدابه همه مسموعات و مبصرات علم دارد).

2 - (2)(الذين يظاهرون منكم من نسائهم ماهن امهاتهم ان امهاتهم الا اللا ئي ولدنهم و انهم ليقولون منكرا من القول و زورا و ان الله لعفو غفور):(كساني از شماكه زنان خود را ظهار مي كنند، به صرف اين گفته ، همسرانشان ، مادرانشان نمي شوند،مادران آنها تنها همان كساني هستند كه ايشان را به دنيا آورده اند و اين افراد سخني ناپسند و خلاف واقع مي گويند و خداوند صاحب عفو و مغفرت است ) با اين آيه حكم ظهار كه در جاهليت مرسوم بود لغو شده و اثر آن كه حرمت ابدي زوجين بود نفي گرديد، مي فرمايد: كساني كه همسرانشان را ظهار مي كنند، از نظر شرعي با اين گفتار، همسران به مادران ملحق نگشته و نسبت به شوهران خود حرام ابدي نمي شوند، چون مادران آنها فقط كساني هستند كه آنها را به دنيا آورده و متولدنموده اند، سپس در مقام تأكيد مي فرمايد:اينها اولا)سخني ناپسند مي گويند، چون شرع آن را معتبر نمي شمارد و منكر مي داند، و ثانيا) سخني دروغ به زبان مي آورند، چون گفته آنها خلاف حقيقت است و همسر به صرف گفته شوهر مبدل به مادر نمي گردد، لذاظهار مفيد طلاق نيست ، اگر چه حلال شدن آندو نسبت به هم مستلزم دادن كفاره است ،لذا ظهار گناه محسوب مي شود و به همين دليل هم در ادامه مي فرمايد: خداوند آمرزنده وصاحب عفواست ،يعني به شرطدادن كفاره آن شخص رامي آمرزدوازخطايش درمي گذرد.

3 - (3)(و الذين يظاهرون من نسائهم ثم يعودون لما قالوا فتحرير رقبه من قبل ان يتماسا ذلكم توعظون به و الله بما تعملون خبير):(و كساني كه زنانشان را ظهار كنند وسپس از گفته خود پشيمان شوند، كفاره عملشان آزاد كردن يك برده ، قبل از تماس باهمسرانشان است ،اين اندرزيست كه باآن موعظه مي شويدوخدابه آنچه مي كنيد آگاه است )يعني كساني كه همسرانشان را ظهار كرده و سپس اراده كرده اند كه به نقص پيماني كه با ظهار بسته اند اقدام كنند و به وضع قبلي خود با همسرشان باز گردند، بايد قبل از تماس جنسي با همسرشان ، يك برده آزاد كنند و اين كفاره تبعات ظهار را از آنها بر مي دارد ودر ادامه مي فرمايد: اين دستور توصيه اي از جانب خداي متعال است كه از آگاهي اونسبت به عمل شما ناشي مي شود، چون خدا عالم به اعمال بندگان خويش است .

4 - (4)(فمن لم يجد فصيام شهرين متتابعين من قبل ان يتماسا فمن لم يستطع فاطعام ستين مسكينا ذلك لتؤمنوا بالله و رسوله و تلك حدود الله و للكافرين عذاب اليم ):(پس كسي كه نتواند برده آزاد كند، كفاره اش دو ماه روزه پشت سر هم قبل ازتماس جنسي با همسر است ، پس اگر كسي توانايي اين عمل را هم نداشت كفاره اش اطعام شصت نفر مسكين است ، اين به جهت آنست كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد،و آنچه گفته شد حدود و شرايع خداست و كافران عذابي دردناك دارند)اين آيه بيانگر خصلت دوم و سوم از خصال سه گانه كفاره است كه هر يك مترتب برقبلي است ، يعني كسي كه از ظهار همسرش پشيمان شده وظيفه او در درجه اول آزادكردن بنده است ، اگر نتوانست دو ماه پي در پي روزه گرفتن و اگر نتوانست شصت مسكين را غذا دادن ، به هر حال فقط بعد از اداي كفاره همسرشان به آنها حلال مي شود،در ادامه مي فرمايد: اينكه خدا چنين حكمي تشريع نموده كه شما بتوانيد به همسرانتان رجوع كنيد، براي اين است كه شما به خدا و رسولش ايمان آورده و رسوم جاهليت راكنار بگذاريد.اينها حدود و قوانين الهي است كه نبايد با مخالفت خود از آنها تعدي كنيد و كفاري كه از اين حدود تجاوز كنند و در مرحله عقيده يا عمل به اين حدود پايبند نباشند عذابي دردناك خواهند داشت .

5 - (5)(ان الذين يحادون الله و رسوله كبتوا كما كبت الذين من قبلهم و قد انزلناايات بينات و للكافرين عذاب مهين ):(بدرستي كسانيكه با خدا و رسولش مخالفت مي كنند خوار و ذليل مي شوند، همانطور كه پيشينيان آنها ذليل شدند، وبه تحقيق ماآياتي آشكار و روشن نازل كرديم و كافران عذابي خوار كننده دارند)يعني اينكه شما را اندرز داديم كه از حدود الهي تجاوز نكنيد و به آن كفر نورزيد،بدليل آنست كه هر كس با خدا ورسول مخالفت و ممانعت به عمل آورد، خوار و ذليل مي شود، همانطور كه امتهاي قبل از آنها نيز به دليل مخالفت با خدا و رسول او خوار وذليل شدند، و هيچ شكي نيست كه اين دستورات آشكار از ناحيه ماست و رسول ما درتبليغ رسالت صادق و امين است ، بنابراين كساني كه اين شرايع را انكار مي كنند، عذابي خوار كننده خواهند داشت .

6 - (6)(يوم يبعثهم الله جميعا فينبئهم بما عملوا احصيه الله و نسوه و الله علي كل شيء شهيد):(روزي كه خدا همه ايشان را مبعوث مي كند و آنها را بدانچه كرده اند، خبرمي دهد، چون خدا اعمال آنها را به شمار آورده و خود آنها آنرا فراموش كرده اند، وخدا بر هر چيزي ناظر و گواه است )يعني كافران در روزي عذاب خوار كننده را دارند كه خدا همه آنها را بر مي انگيزد وآن روز، روز حساب و جزاست و سپس خدا ايشان را از حقيقت اعمالشان در دنيا،باخبر مي سازد، چون خدا همه اعمال آنها را احصاء كرده و به شمارش در آورده است در حاليكه آنها خودشان آن اعمال را فراموش كرده اند، ولي خدا چون ناظر و شاهد برهر چيز است ، اعمال آنها را مشاهده و احصاء نموده .

مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 28 - حزب 55 - سوره مجادله - صفحه 542
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا

مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر اطیب البیان

انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 92,475,073