خدمات تلفن همراه

قرآن تبيان- جزء 29 - حزب 57 - سوره ملک - صفحه 562


شروع جزء 29و حزب 57


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
1 - در باره سوره : سوره ملك ، غرض سوره :بيان عموميت ربوبيت خداي متعال براي تمام عالم و دعوت به پذيرش يگانگي او در ربوبيت و دعوت به اعتقاد به معاد.
(1)(تبارك الذي بيده الملك و هو علي كل شي ء قدير):(پربركت است خدايي كه ملك بدست اوست و او بر هر چيزي تواناست )(مبارك )يعني مصدر صدور خيرات و بركات .مي فرمايد: پر خير و بركت است خدايي كه ملك بدست اوست و او كمال تسلط را برآن دارد و قدرت او نامحدود است و بر هر امري تواناست .

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ
2 - (2)(الذي خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا و هو العزيزالغفور):(آنكس كه مرگ و زندگي را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك خوشرفتارتريد و او عزيزي آمرزنده است )(حيات )يعني آنكه شي ء بگونه اي باشد كه داراي شعور و اراده باشد.و(موت ) به معناي نداشتن آن حالت است ، منتها در سياق آيات قرآني انتقال موجودزنده از سرايي به سراي ديگر موت ناميده شده ، هر چند كه شعور و اراده او باقي مي ماند، و به اين معنا(موت ) به معناي عدم حيات نيست ، بلكه انتقال است و امريست وجودي كه مانند حيات ، خلقت به آن تعلق گرفته و آفريده شده است .به هر جهت مي فرمايد: خدايتعالي شما را اينطور آفريده كه ابتدا موجودي زنده باشيد و سپس بميريد و اين نحوه خلقت به منظور امتحان شماست تا خوب و بدتان ازهم متمايز شود و معلوم گردد(در مرحله علم فعلي )كدامتان از ديگران بهتر عمل مي كنيدو اين تمايز به جهت آنست كه خداوند شما را مطابق اعمالتان جزا بدهد، از همينجااستفاده مي شود كه مقصود بالذات در خلقت ، صاحبان عمل نيك هستند و ديگران بخاطر آنها خلق شده اند، در خاتمه مي فرمايد: خداوند عزيز است ، چون قدرت و ملك مطلق دارد و هيچ كس نمي تواند بر او غالب شود و غفور است ، بنابر اين نقايص و گناهان بندگان را مي پوشاند و آ يه شريفه با ذكر اين دو نام گنه كاران را، هم تخويف و هم تطميع مي كند و آنها را در حالت خوف و رجاء نگه مي دارد.
الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ
3 - (3)(الذي خلق سبع سموات طباقا ما تري في خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تري من فطور):(آن خدايي كه آسمانها را مطابق بيافريد، و تو در خلق خداي رحمان هيچ تفاوتي نمي بيني ، با دقت دوباره نظر كن ، آيا هيچ اختلال و فطوري در نظام عالم مي بيني ؟)
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ
4 - (4)(ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير):(سپس دوباره نظر بيانداز، مسلما ديده ات از خستگي و نااميدي فرو مي افتد و اختلالي نخواهي يافت )مي فرمايد: او همان خدائيست كه آسمانهاي هفتگانه را مطابق و مثل هم آفريد و تواي پيامبر(و نيز هر فردي كه شأنيت ديدن داشته باشد) در خلقت خدا هيچ چيزي كه ازمقتضاي حكمت خارج باشد نمي بيني و تدبير الهي در سراسر جهان زنجيروار به هم متصل است و موجودات با يكديگر در ارتباطند، مانند كفه هاي يك ترازو و در عين اختلاف در بدست آمدن غرض خالق خود اتفاق دارند و خداوند هر موجودي را به گونه اي آفريده كه بتواند به آن هدفي كه برايش خلق شده برسد و يك موجود مانع ازفوت غرض ديگري نگردد.و اگر خداي تعالي را با نام رحمان ياد كرد، به جهت آنست كه سراسر خلقت نشأت گرفته از رحمت عام اوست ، به هر جهت مي فرمايد، تو در سراسر جهان هيچ تفاوتي نمي بيني و اگر باز هم با دقت نظر كني خواهي ديد كه هيچ اختلال و بي نظمي در عالم خلقت وجود ندارد و اگر دوباره و چند باره هم برگردي و نظر كني ، فقط نظرت خسته مي شود و از كار مي افتد و هيچ تفاوت و اختلالي نخواهي ديد، لذا نظام جاري در عالم ،نظامي واحد و متصل و مرتبط است .
وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ
5 - (5)(و لقد زينا السماء الدنيا بمصابيح و جعلناها رجوما للشياطين و اعتدنا لهم عذاب السعير):(و به تحقيق ما آسمان دنيا را با چراغهايي آراستيم و آنها را وسيله راندن شيطانها قرار داديم و براي آن شياطين عذاب دردناك آتش را مهيا كرده ايم )مي فرمايد: ما آسمان دنيا را با زينت كواكب (اعم از سيارات و ستاره ها)آراسته ايم ونيز شياطيني را كه به قصد استراق سمع و شنيدن اخبار غيبي به حريم ملكوت نزديك مي شوند، بوسيله شهابها(تكه هاي جداشده از ستارگان )مي رانيم وبراي شياطين كه اشرارجنيان هستند عذاب آتش فروزان دوزخ را مهيا نموده ايم .
وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ
6 - (6)(و للذين كفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصير):(و براي كساني كه كفرورزيدند عذاب جهنم را آماده كرديم كه چه بد بازگشتگاهي است )
إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ
7 - (7)(اذا القوا فيها سمعوا لها شهيقا و هي تفور):(زماني كه در آتش افكنده مي شوندصداي مهيب آن را مي شنوند و آن در حالت فوران ايشان را به درون خود مي كشد)
تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ
8 - (8)(تكاد تميز من الغيظ كلما القي فيهافوج سالهم خزنتها الم ياتكم نذير):(گويا ازشدت غضب مي خواهد متلاشي شود، هر زمان كه گروهي داخل آن مي شوند، خازنان دوزخ از آنها مي پرسند: آيا براي شما بيم دهنده اي نيامد؟)مراد از كافران عموم افرادي هستند كه منكر ربوبيت خداوند باشند، كه شامل وثني هاي بت پرست كه بكلي منكر ربوبيت خدا برخودشان هستند و كساني مثل يهود ونصاري كه بين خدا و پيامبرانش جدايي انداخته اند و هر يك به خدا و پيغمبر گروه ديگركافر شده اند،مي باشند، در اين آيه عموم كافران را تهديد و انذار نموده است به اينكه خداوند عذاب جهنم را برايشان تدارك ديده و وقتي كه كفار در جهنم ريخته مي شوند،صداي طولاني و نعره اي از آن مي شنوند كه آن صدا مانند مغناطيس آنها را به داخل خود مي كشد،(همانطور كه بوسيله دم ، هوا به درون سينه كشيده مي شود)در حاليكه آتش جهنم فوران و جوشش مي كند و آنقدر در غليان است كه گويا از شدت خشم وغضب مي خواهد منفجر شود و هر زمان كه گروهي داخل جهنم مي شوند ملائكه موكل بر آتش از آنها مي پرسند، آيا براي شما پيامبر بيم دهنده اي نيامد و شما را از چنين عذابي انذار نكرد؟
قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ
9 - (9)(قالوا بلي قد جاءنا نذير فكذبنا و قلنا ما نزل الله من شي ء ان انتم الا في ضلال كبير):(گفتند: بله ، آمد ولي ما تكذيب كرديم و گفتيم : خدا هيچ پيغامي نازل نكرده و جز اين نيست كه شما در ضلالتي بزرگ هستيد)
وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ
10 - (10)(و قالوا لو كنا نسمع او نعقل ما كنا في اصحاب السعير):(و گفتند: اگر گوش داده بوديم يا تعقل مي كرديم ، از دوزخيان نبوديم )
فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِیرِ
11 - (11)(فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعير):(پس به گناه خود اعتراف كردند و نابودي و دوري از رحمت بر ياران دوزخ باد)اين كلام حكايت پاسخ دوزخيان به فرشتگان موكل بر دوزخ است كه در آن اعتراف مي كنند كه پيامبر و بيم رسان برايشان آمده ، ولي آنها او را تكذيب كرده اند و گفته اندخدا هيچ دين و شريعتي نازل نكرده و جز اين نيست كه شما هم مانند ما هستيد و درادعاي پيامبري خود در ضلالتي بزرگ مي باشيد (103).و در ادامه از روي حسرت مي گويند: اگر ما در دنيا نصايح و مواعظ انبياء را شنيده واطاعت كرده بوديم و يا در باره حجتهاي حقه ايشان تعقل مي كرديم ، امروز در زمره اهل جهنم نبوديم و همراه آنها در آتش عذاب نمي شديم ،(چون راه شناخت حق ازباطل تعقل است )در نهايت دوزخيان به گناهان خود اعتراف كردند و فهميدند كه اثر طبيعي آن اعمال همين است كه امروز وارد دوزخ شوند و جا داشت كه در دنيا اينگونه عمل نمي كردند،سپس در مقام نفرين بر آنها مي فرمايد: نابودي و خردي بر اهل آتش باد.
إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ
12 - (12)(ان الذين يخشون ربهم بالغيب لهم مغفره و ا جر كبير):(بدرستي كسانيكه ازپروردگار خودبا اينكه او را نديده اند، پروا و خشيت دارند، آمرزش و اجري بزرگ دارند)در مقابله با وضع كافران و جزائي كه براي ايشان مقرر فرمود، در اينجا به وضع مؤمنان مي پردازدو چون در مقام انذار و وعيد بود، از ميان اوصاف مؤمنين به خشيت وترس از خدا اشاره نمود و (خشيت از غيب )يعني اينكه مؤمنان به چيزي ايمان آورده اندو از آن هراس دارند كه در پرده غيب است و نمي توانند آن رابا حواس خود ادراك كنند و مؤمنان را به جهت همين خشيت ، وعده مغفرت و اجر عظيم مي دهد.

صفحه : 562
بزرگتر  کوچکتر  بدون ترجمه  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
قرآن  عثمان طه با کیفیت بالا صفحه 562
تصویر  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 


1 - در باره سوره : سوره ملك ، غرض سوره :بيان عموميت ربوبيت خداي متعال براي تمام عالم و دعوت به پذيرش يگانگي او در ربوبيت و دعوت به اعتقاد به معاد. (1)(تبارك الذي بيده الملك و هو علي كل شي ء قدير):(پربركت است خدايي كه ملك بدست اوست و او بر هر چيزي تواناست )(مبارك )يعني مصدر صدور خيرات و بركات .مي فرمايد: پر خير و بركت است خدايي كه ملك بدست اوست و او كمال تسلط را برآن دارد و قدرت او نامحدود است و بر هر امري تواناست .

2 - (2)(الذي خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا و هو العزيزالغفور):(آنكس كه مرگ و زندگي را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك خوشرفتارتريد و او عزيزي آمرزنده است )(حيات )يعني آنكه شي ء بگونه اي باشد كه داراي شعور و اراده باشد.و(موت ) به معناي نداشتن آن حالت است ، منتها در سياق آيات قرآني انتقال موجودزنده از سرايي به سراي ديگر موت ناميده شده ، هر چند كه شعور و اراده او باقي مي ماند، و به اين معنا(موت ) به معناي عدم حيات نيست ، بلكه انتقال است و امريست وجودي كه مانند حيات ، خلقت به آن تعلق گرفته و آفريده شده است .به هر جهت مي فرمايد: خدايتعالي شما را اينطور آفريده كه ابتدا موجودي زنده باشيد و سپس بميريد و اين نحوه خلقت به منظور امتحان شماست تا خوب و بدتان ازهم متمايز شود و معلوم گردد(در مرحله علم فعلي )كدامتان از ديگران بهتر عمل مي كنيدو اين تمايز به جهت آنست كه خداوند شما را مطابق اعمالتان جزا بدهد، از همينجااستفاده مي شود كه مقصود بالذات در خلقت ، صاحبان عمل نيك هستند و ديگران بخاطر آنها خلق شده اند، در خاتمه مي فرمايد: خداوند عزيز است ، چون قدرت و ملك مطلق دارد و هيچ كس نمي تواند بر او غالب شود و غفور است ، بنابر اين نقايص و گناهان بندگان را مي پوشاند و آ يه شريفه با ذكر اين دو نام گنه كاران را، هم تخويف و هم تطميع مي كند و آنها را در حالت خوف و رجاء نگه مي دارد.

3 - (3)(الذي خلق سبع سموات طباقا ما تري في خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تري من فطور):(آن خدايي كه آسمانها را مطابق بيافريد، و تو در خلق خداي رحمان هيچ تفاوتي نمي بيني ، با دقت دوباره نظر كن ، آيا هيچ اختلال و فطوري در نظام عالم مي بيني ؟)

4 - (4)(ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير):(سپس دوباره نظر بيانداز، مسلما ديده ات از خستگي و نااميدي فرو مي افتد و اختلالي نخواهي يافت )مي فرمايد: او همان خدائيست كه آسمانهاي هفتگانه را مطابق و مثل هم آفريد و تواي پيامبر(و نيز هر فردي كه شأنيت ديدن داشته باشد) در خلقت خدا هيچ چيزي كه ازمقتضاي حكمت خارج باشد نمي بيني و تدبير الهي در سراسر جهان زنجيروار به هم متصل است و موجودات با يكديگر در ارتباطند، مانند كفه هاي يك ترازو و در عين اختلاف در بدست آمدن غرض خالق خود اتفاق دارند و خداوند هر موجودي را به گونه اي آفريده كه بتواند به آن هدفي كه برايش خلق شده برسد و يك موجود مانع ازفوت غرض ديگري نگردد.و اگر خداي تعالي را با نام رحمان ياد كرد، به جهت آنست كه سراسر خلقت نشأت گرفته از رحمت عام اوست ، به هر جهت مي فرمايد، تو در سراسر جهان هيچ تفاوتي نمي بيني و اگر باز هم با دقت نظر كني خواهي ديد كه هيچ اختلال و بي نظمي در عالم خلقت وجود ندارد و اگر دوباره و چند باره هم برگردي و نظر كني ، فقط نظرت خسته مي شود و از كار مي افتد و هيچ تفاوت و اختلالي نخواهي ديد، لذا نظام جاري در عالم ،نظامي واحد و متصل و مرتبط است .

5 - (5)(و لقد زينا السماء الدنيا بمصابيح و جعلناها رجوما للشياطين و اعتدنا لهم عذاب السعير):(و به تحقيق ما آسمان دنيا را با چراغهايي آراستيم و آنها را وسيله راندن شيطانها قرار داديم و براي آن شياطين عذاب دردناك آتش را مهيا كرده ايم )مي فرمايد: ما آسمان دنيا را با زينت كواكب (اعم از سيارات و ستاره ها)آراسته ايم ونيز شياطيني را كه به قصد استراق سمع و شنيدن اخبار غيبي به حريم ملكوت نزديك مي شوند، بوسيله شهابها(تكه هاي جداشده از ستارگان )مي رانيم وبراي شياطين كه اشرارجنيان هستند عذاب آتش فروزان دوزخ را مهيا نموده ايم .

6 - (6)(و للذين كفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصير):(و براي كساني كه كفرورزيدند عذاب جهنم را آماده كرديم كه چه بد بازگشتگاهي است )

7 - (7)(اذا القوا فيها سمعوا لها شهيقا و هي تفور):(زماني كه در آتش افكنده مي شوندصداي مهيب آن را مي شنوند و آن در حالت فوران ايشان را به درون خود مي كشد)

8 - (8)(تكاد تميز من الغيظ كلما القي فيهافوج سالهم خزنتها الم ياتكم نذير):(گويا ازشدت غضب مي خواهد متلاشي شود، هر زمان كه گروهي داخل آن مي شوند، خازنان دوزخ از آنها مي پرسند: آيا براي شما بيم دهنده اي نيامد؟)مراد از كافران عموم افرادي هستند كه منكر ربوبيت خداوند باشند، كه شامل وثني هاي بت پرست كه بكلي منكر ربوبيت خدا برخودشان هستند و كساني مثل يهود ونصاري كه بين خدا و پيامبرانش جدايي انداخته اند و هر يك به خدا و پيغمبر گروه ديگركافر شده اند،مي باشند، در اين آيه عموم كافران را تهديد و انذار نموده است به اينكه خداوند عذاب جهنم را برايشان تدارك ديده و وقتي كه كفار در جهنم ريخته مي شوند،صداي طولاني و نعره اي از آن مي شنوند كه آن صدا مانند مغناطيس آنها را به داخل خود مي كشد،(همانطور كه بوسيله دم ، هوا به درون سينه كشيده مي شود)در حاليكه آتش جهنم فوران و جوشش مي كند و آنقدر در غليان است كه گويا از شدت خشم وغضب مي خواهد منفجر شود و هر زمان كه گروهي داخل جهنم مي شوند ملائكه موكل بر آتش از آنها مي پرسند، آيا براي شما پيامبر بيم دهنده اي نيامد و شما را از چنين عذابي انذار نكرد؟

9 - (9)(قالوا بلي قد جاءنا نذير فكذبنا و قلنا ما نزل الله من شي ء ان انتم الا في ضلال كبير):(گفتند: بله ، آمد ولي ما تكذيب كرديم و گفتيم : خدا هيچ پيغامي نازل نكرده و جز اين نيست كه شما در ضلالتي بزرگ هستيد)

10 - (10)(و قالوا لو كنا نسمع او نعقل ما كنا في اصحاب السعير):(و گفتند: اگر گوش داده بوديم يا تعقل مي كرديم ، از دوزخيان نبوديم )

11 - (11)(فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعير):(پس به گناه خود اعتراف كردند و نابودي و دوري از رحمت بر ياران دوزخ باد)اين كلام حكايت پاسخ دوزخيان به فرشتگان موكل بر دوزخ است كه در آن اعتراف مي كنند كه پيامبر و بيم رسان برايشان آمده ، ولي آنها او را تكذيب كرده اند و گفته اندخدا هيچ دين و شريعتي نازل نكرده و جز اين نيست كه شما هم مانند ما هستيد و درادعاي پيامبري خود در ضلالتي بزرگ مي باشيد (103).و در ادامه از روي حسرت مي گويند: اگر ما در دنيا نصايح و مواعظ انبياء را شنيده واطاعت كرده بوديم و يا در باره حجتهاي حقه ايشان تعقل مي كرديم ، امروز در زمره اهل جهنم نبوديم و همراه آنها در آتش عذاب نمي شديم ،(چون راه شناخت حق ازباطل تعقل است )در نهايت دوزخيان به گناهان خود اعتراف كردند و فهميدند كه اثر طبيعي آن اعمال همين است كه امروز وارد دوزخ شوند و جا داشت كه در دنيا اينگونه عمل نمي كردند،سپس در مقام نفرين بر آنها مي فرمايد: نابودي و خردي بر اهل آتش باد.

12 - (12)(ان الذين يخشون ربهم بالغيب لهم مغفره و ا جر كبير):(بدرستي كسانيكه ازپروردگار خودبا اينكه او را نديده اند، پروا و خشيت دارند، آمرزش و اجري بزرگ دارند)در مقابله با وضع كافران و جزائي كه براي ايشان مقرر فرمود، در اينجا به وضع مؤمنان مي پردازدو چون در مقام انذار و وعيد بود، از ميان اوصاف مؤمنين به خشيت وترس از خدا اشاره نمود و (خشيت از غيب )يعني اينكه مؤمنان به چيزي ايمان آورده اندو از آن هراس دارند كه در پرده غيب است و نمي توانند آن رابا حواس خود ادراك كنند و مؤمنان را به جهت همين خشيت ، وعده مغفرت و اجر عظيم مي دهد.

مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 29 - حزب 57 - سوره ملک - صفحه 562
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا

مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر اطیب البیان

انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 92,098,218