خدمات تلفن همراه

قرآن تبيان- جزء 4 - حزب 7 - سوره آل عمران - صفحه 62


لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
92 - (92)(لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون ):(هرگز به نيكي نمي رسيد تازمانيكه از آنچه دوست مي داريد انفاق كنيد)،(لن تنالوا)يعني (لن تصلوا)هرگزنمي رسيد و(بر)به معناي باز بودن دست انسان در كار خير مي باشد ،يعني وسعت در انجام خير، و اينجا اعم از فعل قلب و فعل بدن است ، فعل قلب از قبيل اعتقادحق و نيت پاك و فعل جوارح از قبيل انفاق در راه خدا و ساير اعمال صالح ،وذات انسان به گونه اي است كه به آنچه از مال جمع آوري كرده تعلق خاطر داردوآن را مانند جزئي از نفس خودش عزيز مي دارد و اگر مال خود را از دست بدهد،گوياجزئي از جان خود را از دست داده است ، پس مجاهدت در انفاق مال بسي دشوارتر از ساير عبادات است و لذا مي فرمايد: هرگز به احسان و انعام الهي نايل نمي گرديد، جز با انفاق از آنچه دوست مي داريد،(وما تنفقوا من شي ء فان الله به عليم ):(و هر چه را انفاق كنيد،خداي تعالي به آن داناست )،اين جمله براي تشويق انفاق كنندگان است كه بدانند و خوشحال باشند كه خدا از عمل آنان آگاه است و اجرآنها را بطور كامل مي دهد.
کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلًّا لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
93 - (93)(كل الطعام كان حلا لبني اسرائيل الا ما حرم اسرائيل علي نفسه من قبل ان تنزل التوره ):(همه طعامها بر بني اسرائيل حلال بود ،مگر آنچه را كه خود اسرائيل پيش از نزول تورات برخود حرام كرده بود)اسرائيل نام يعقوب (ع )است و وجه تسميه اش مجاهده او در راه خداست ،پس همه طعامها قبل از نزول تورات بر آنان حلال بود جز آنچه يعقوب آنها را از پيش خود حرام كرده بود،امابني اسرائيل منكر اين قضيه هستند،(قل فاتوا بالتوره فاتلوها ان كنتم صادقين ):(بگو اگر راست مي گوئيد و سخن مرا نمي پذيريد، تورات را بياوريد وبخوانيد) چون يهود منكر نسخ در شرايع و قوانين الهي هستند و به مسلمانان مي گفتند: پيغمبرشما كاذب است ، چون از نسخ سخن مي گويد و بيان مي كند كه خداي تعالي بخاطر ظلمهايي كه بني اسرائيل كردند، طيبات را برآنان حرام كرد واين تحريم وقتي صادق است كه طيبات قبل از آن حلال بوده باشد و اين همان نسخ است كه محال مي باشد.اما آنچه قرآن كريم در جواب آنان مي گويد، آنست كه در تورات آمده كه همه طعامها قبل از نزول تورات حلال بوده است و اگر قبول نداريد، توراتتان رابياوريدوبخوانيد،آنوقت آشكار مي شود كه كداميك ازمابرحق وصادق هستيم .
فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
94 - (94)(فمن افتري علي الله الكذب من بعد ذلك فاولئك هم الظالمون ):(پس هر كس از اين به بعد به خدا دروغ ببندد ،چنين كساني از ستمگران هستند)يعني اگر اين مطلب را نپذيريد و حاضر نيستيد تورات را بياوريد و بخوانيد ،پس محققا به خدا افترا و دروغ مي بنديد و ستمكار هستيد و اين جمله براي آرامش خاطر پيامبر(ص ) است كه به ايشان مي فرمايد: دشمنان تو از يهود، ستمكار وظالم هستند،چون به خدا تهمت مي زنند و دروغ مي بندند.
قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
95 - (95)(قل صدق الله فاتبعوا مله ابرهيم حنيفا وما كان من المشركين ):(بگوخداوند راست گفته ،لذا ملت و كيش پاك ابراهيم را تبعيت كنيد و ابراهيم ازمشركين نبود)، يعني دين مرا كه همان دين پاك ابراهيمي است بپذيريد و به حلال بودن گوشت شتر و غيره از طيبات كه خداوند آن رابر ما حلال كرده است ،اعتراف كنيد، اگر چه بواسطه ظلمهاي شما آنها را بر شما حرام كرده بود.
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ
96 - (96)(ان اول بيت وضع للناس للذي ببكه مباركا و هدي للعالمين ):(محققااولين خانه اي كه براي مردم بنا نهاده شد،آن خانه اي است كه در مكه قرار دارد،خانه اي پر بركت كه مايه هدايت تمام عالميان است )مراد از قرار دادن خانه براي مردم ،ساختن آن براي عبادت مردم است تا مردم آن را وسيله اي قرار دهند براي پرستش خداي سبحان و از هر طرف به سوي آن روان گردند يا به طرف آن عبادت كنند و اين خانه كعبه است كه به جهت ازدحام مردم براي طواف و نماز ومناسك به نام بكه (محل ازدحام )ناميده شده است و بعضي مي گويند ،(بكه ) نام حرم يا نام مسجد و يا محل طواف است و(مبارك )از ريشه بركت به معناي خيركثير مي باشد و مبارك محلي است كه خير فراوان به آنجا افاضه مي شود و منظوربركات دنيوي و اخروي است .اما( هدي للعالمين )به جهت آنست كه خداي تعالي با تأسيس كعبه و تشريع عباداتي در آن ، سعادت اخروي مردم را به ايشان نشان داده و ايشان را به كرامت و قرب خدا هدايت مي نمايد،پس كعبه به تمامي مراتب هدايت از خطور ذهني گرفته تا انقطاع تام از دنيا و اتصال كامل به عالم معنا، هدايت است علاوه بر آن كعبه بوسيله ايجاد وحدت كلمه و ائتلاف امت و مشاهده منافعشان همه انسانهارا به سعادت دنيويشان نيز هدايت مي كند،لذا كعبه هدايت مطلقه است ، آن هم نه براي جماعتي خاص ، بلكه براي همه انسانها.
فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ
97 - (97)(فيه ايات بينات مقام ابرهيم ):(در آن خانه آياتي روشن و مقام ابراهيم هست )براي بيان مزاياي خانه كعبه و مفاخر آن آيات آن را مي شمارد، اولا): مقام ابراهيم در آنجاست و آن سنگي است كه جاي پاي ابراهيم (ع ) در آن نقش بسته است و اين سنگ درون جايگاهي كنار مطاف ، روبروي ضلع ملتزم قراردارد، (ومن دخله امنا):(و هر كس داخل آن شود ايمن است ) و ثانيا): هر كس داخل آن شود امنيت دارد و اين بيان يك حكم تشريعي است نه يك خاصيت تكويني و نهايتاقبل از اسلام هم حكم امنيت خانه كعبه تشريع شده بود، پس اين آيه اخبار از تشريع حكم سابق يا انشاء و امري به نحو تأييد و امضاي حكمي است كه قبلا هم بوده است ،(و لله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا):(و بر هر كس كه مستطيع باشد زيارت خانه كعبه واجب است )، (ثالثا):مزيت سوم خانه كعبه آنست كه حج و زيارت آن بر افراد مستطيع واجب است وحج به معناي قصد است و در اصطلاح شرعي مناسك خاصي مي باشد كه معروف است و اين حكم تشريع ابتدايي نيست ، بلكه امضايي نسبت به تشريع قبلي ابراهيم (ع )است و منظور از استطاعت توانايي مالي و جاني است ،(ومن كفرفان الله غني عن العالمين ):(و هركس كفر بورزد،همانا خداوند از همه عالم بي نياز است )كلمه كفر در اينجا به معناي كفر در اصول دين نيست ، بلكه كفر درفروع دين مي باشد، نظير كفر به نماز و زكات ،يعني ترك آنها، پس هر كس حج راترك كند،ضرري به خدا نمي زند،چون او از همه جهانيان بي نياز است .
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِیدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ
98 - (98)(قل يا اهل الكتاب لم تكفرون بايات الله والله شهيد علي ماتعملون ):(بگو اي اهل كتاب چرا به آيات خدا كفر مي ورزيد با اينكه خداي تعالي بر آنچه مي كنيد ناظر و شاهد است )،مراد از آيات به قرينه وحدت سياق ،همان حليت طعام قبل از نزول تورات و برگشتن قبله در اسلام بسوي كعبه مي باشد خداوند كه ناظر بر اعمال است به حيله ها و مفاسد شما و اينكه شماقصد مسدود كردن راه خدا را داريد آگاه است .
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
99 - (99)(قل يا اهل الكتاب لم تصدون عن سبيل الله من امن تبغونها عوجا وانتم شهداء و ماالله بغافل عما تعملون ):(بگو اي اهل كتاب ،چرا كسي را كه ايمان آورده ،از راه خدا جلوگيري مي كنيد و آن راه را منحرف مي نمائيد، با اينكه خود شما شاهد بر حقانيت آن هستيد و خداوند ابدا از آنچه مي كنيد غافل نيست )، يعني چرا راه خدا را منحرف و غير مستقيم مي خواهيد و شما خودشاهد بر حقانيت همان چيزي هستيد كه انكارش مي كنيد، اما خدا شاهد براعمال شما و كفر و انكار شماست ،كما اينكه خود نيز عالم به اين معنا هستيد،اماخداوند شاهدبرشماست و شاهد است كه شمابرحقي كه آن را انكار مي كنيد گواه هستيد.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تُطِیعُوا فَرِیقًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ یَرُدُّوکُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ کَافِرِینَ
100 - (100)(يا ايها الذين امنواان تطيعوا فريقا من الذين اتوا الكتاب يردوكم بعد ايمانكم كافرين ):(اي كسانيكه ايمان آورده ايد، اگر طايفه اي از اهل كتاب رااطاعت كنيد،شما را بعد از آنكه ايمان آورديد،از دينتان بر مي گردانند و كافرمي سازند)،مراد از اين طائفه يهوديان هستند يا عده اي از آنان و آنها هم گمراهندو هم گمراه كننده اند، ايشان به جهت كينه و حسادت نسبت به شما و همچنين ازروي كراهتي كه نسبت به دين دارند مي خواهند شما را ازدين بر گردانند.

صفحه : 62
بزرگتر  کوچکتر  بدون ترجمه  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
قرآن  عثمان طه با کیفیت بالا صفحه 62
تصویر  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 

92 - (92)(لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون ):(هرگز به نيكي نمي رسيد تازمانيكه از آنچه دوست مي داريد انفاق كنيد)،(لن تنالوا)يعني (لن تصلوا)هرگزنمي رسيد و(بر)به معناي باز بودن دست انسان در كار خير مي باشد ،يعني وسعت در انجام خير، و اينجا اعم از فعل قلب و فعل بدن است ، فعل قلب از قبيل اعتقادحق و نيت پاك و فعل جوارح از قبيل انفاق در راه خدا و ساير اعمال صالح ،وذات انسان به گونه اي است كه به آنچه از مال جمع آوري كرده تعلق خاطر داردوآن را مانند جزئي از نفس خودش عزيز مي دارد و اگر مال خود را از دست بدهد،گوياجزئي از جان خود را از دست داده است ، پس مجاهدت در انفاق مال بسي دشوارتر از ساير عبادات است و لذا مي فرمايد: هرگز به احسان و انعام الهي نايل نمي گرديد، جز با انفاق از آنچه دوست مي داريد،(وما تنفقوا من شي ء فان الله به عليم ):(و هر چه را انفاق كنيد،خداي تعالي به آن داناست )،اين جمله براي تشويق انفاق كنندگان است كه بدانند و خوشحال باشند كه خدا از عمل آنان آگاه است و اجرآنها را بطور كامل مي دهد.

93 - (93)(كل الطعام كان حلا لبني اسرائيل الا ما حرم اسرائيل علي نفسه من قبل ان تنزل التوره ):(همه طعامها بر بني اسرائيل حلال بود ،مگر آنچه را كه خود اسرائيل پيش از نزول تورات برخود حرام كرده بود)اسرائيل نام يعقوب (ع )است و وجه تسميه اش مجاهده او در راه خداست ،پس همه طعامها قبل از نزول تورات بر آنان حلال بود جز آنچه يعقوب آنها را از پيش خود حرام كرده بود،امابني اسرائيل منكر اين قضيه هستند،(قل فاتوا بالتوره فاتلوها ان كنتم صادقين ):(بگو اگر راست مي گوئيد و سخن مرا نمي پذيريد، تورات را بياوريد وبخوانيد) چون يهود منكر نسخ در شرايع و قوانين الهي هستند و به مسلمانان مي گفتند: پيغمبرشما كاذب است ، چون از نسخ سخن مي گويد و بيان مي كند كه خداي تعالي بخاطر ظلمهايي كه بني اسرائيل كردند، طيبات را برآنان حرام كرد واين تحريم وقتي صادق است كه طيبات قبل از آن حلال بوده باشد و اين همان نسخ است كه محال مي باشد.اما آنچه قرآن كريم در جواب آنان مي گويد، آنست كه در تورات آمده كه همه طعامها قبل از نزول تورات حلال بوده است و اگر قبول نداريد، توراتتان رابياوريدوبخوانيد،آنوقت آشكار مي شود كه كداميك ازمابرحق وصادق هستيم .

94 - (94)(فمن افتري علي الله الكذب من بعد ذلك فاولئك هم الظالمون ):(پس هر كس از اين به بعد به خدا دروغ ببندد ،چنين كساني از ستمگران هستند)يعني اگر اين مطلب را نپذيريد و حاضر نيستيد تورات را بياوريد و بخوانيد ،پس محققا به خدا افترا و دروغ مي بنديد و ستمكار هستيد و اين جمله براي آرامش خاطر پيامبر(ص ) است كه به ايشان مي فرمايد: دشمنان تو از يهود، ستمكار وظالم هستند،چون به خدا تهمت مي زنند و دروغ مي بندند.

95 - (95)(قل صدق الله فاتبعوا مله ابرهيم حنيفا وما كان من المشركين ):(بگوخداوند راست گفته ،لذا ملت و كيش پاك ابراهيم را تبعيت كنيد و ابراهيم ازمشركين نبود)، يعني دين مرا كه همان دين پاك ابراهيمي است بپذيريد و به حلال بودن گوشت شتر و غيره از طيبات كه خداوند آن رابر ما حلال كرده است ،اعتراف كنيد، اگر چه بواسطه ظلمهاي شما آنها را بر شما حرام كرده بود.

96 - (96)(ان اول بيت وضع للناس للذي ببكه مباركا و هدي للعالمين ):(محققااولين خانه اي كه براي مردم بنا نهاده شد،آن خانه اي است كه در مكه قرار دارد،خانه اي پر بركت كه مايه هدايت تمام عالميان است )مراد از قرار دادن خانه براي مردم ،ساختن آن براي عبادت مردم است تا مردم آن را وسيله اي قرار دهند براي پرستش خداي سبحان و از هر طرف به سوي آن روان گردند يا به طرف آن عبادت كنند و اين خانه كعبه است كه به جهت ازدحام مردم براي طواف و نماز ومناسك به نام بكه (محل ازدحام )ناميده شده است و بعضي مي گويند ،(بكه ) نام حرم يا نام مسجد و يا محل طواف است و(مبارك )از ريشه بركت به معناي خيركثير مي باشد و مبارك محلي است كه خير فراوان به آنجا افاضه مي شود و منظوربركات دنيوي و اخروي است .اما( هدي للعالمين )به جهت آنست كه خداي تعالي با تأسيس كعبه و تشريع عباداتي در آن ، سعادت اخروي مردم را به ايشان نشان داده و ايشان را به كرامت و قرب خدا هدايت مي نمايد،پس كعبه به تمامي مراتب هدايت از خطور ذهني گرفته تا انقطاع تام از دنيا و اتصال كامل به عالم معنا، هدايت است علاوه بر آن كعبه بوسيله ايجاد وحدت كلمه و ائتلاف امت و مشاهده منافعشان همه انسانهارا به سعادت دنيويشان نيز هدايت مي كند،لذا كعبه هدايت مطلقه است ، آن هم نه براي جماعتي خاص ، بلكه براي همه انسانها.

97 - (97)(فيه ايات بينات مقام ابرهيم ):(در آن خانه آياتي روشن و مقام ابراهيم هست )براي بيان مزاياي خانه كعبه و مفاخر آن آيات آن را مي شمارد، اولا): مقام ابراهيم در آنجاست و آن سنگي است كه جاي پاي ابراهيم (ع ) در آن نقش بسته است و اين سنگ درون جايگاهي كنار مطاف ، روبروي ضلع ملتزم قراردارد، (ومن دخله امنا):(و هر كس داخل آن شود ايمن است ) و ثانيا): هر كس داخل آن شود امنيت دارد و اين بيان يك حكم تشريعي است نه يك خاصيت تكويني و نهايتاقبل از اسلام هم حكم امنيت خانه كعبه تشريع شده بود، پس اين آيه اخبار از تشريع حكم سابق يا انشاء و امري به نحو تأييد و امضاي حكمي است كه قبلا هم بوده است ،(و لله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا):(و بر هر كس كه مستطيع باشد زيارت خانه كعبه واجب است )، (ثالثا):مزيت سوم خانه كعبه آنست كه حج و زيارت آن بر افراد مستطيع واجب است وحج به معناي قصد است و در اصطلاح شرعي مناسك خاصي مي باشد كه معروف است و اين حكم تشريع ابتدايي نيست ، بلكه امضايي نسبت به تشريع قبلي ابراهيم (ع )است و منظور از استطاعت توانايي مالي و جاني است ،(ومن كفرفان الله غني عن العالمين ):(و هركس كفر بورزد،همانا خداوند از همه عالم بي نياز است )كلمه كفر در اينجا به معناي كفر در اصول دين نيست ، بلكه كفر درفروع دين مي باشد، نظير كفر به نماز و زكات ،يعني ترك آنها، پس هر كس حج راترك كند،ضرري به خدا نمي زند،چون او از همه جهانيان بي نياز است .

98 - (98)(قل يا اهل الكتاب لم تكفرون بايات الله والله شهيد علي ماتعملون ):(بگو اي اهل كتاب چرا به آيات خدا كفر مي ورزيد با اينكه خداي تعالي بر آنچه مي كنيد ناظر و شاهد است )،مراد از آيات به قرينه وحدت سياق ،همان حليت طعام قبل از نزول تورات و برگشتن قبله در اسلام بسوي كعبه مي باشد خداوند كه ناظر بر اعمال است به حيله ها و مفاسد شما و اينكه شماقصد مسدود كردن راه خدا را داريد آگاه است .

99 - (99)(قل يا اهل الكتاب لم تصدون عن سبيل الله من امن تبغونها عوجا وانتم شهداء و ماالله بغافل عما تعملون ):(بگو اي اهل كتاب ،چرا كسي را كه ايمان آورده ،از راه خدا جلوگيري مي كنيد و آن راه را منحرف مي نمائيد، با اينكه خود شما شاهد بر حقانيت آن هستيد و خداوند ابدا از آنچه مي كنيد غافل نيست )، يعني چرا راه خدا را منحرف و غير مستقيم مي خواهيد و شما خودشاهد بر حقانيت همان چيزي هستيد كه انكارش مي كنيد، اما خدا شاهد براعمال شما و كفر و انكار شماست ،كما اينكه خود نيز عالم به اين معنا هستيد،اماخداوند شاهدبرشماست و شاهد است كه شمابرحقي كه آن را انكار مي كنيد گواه هستيد.

100 - (100)(يا ايها الذين امنواان تطيعوا فريقا من الذين اتوا الكتاب يردوكم بعد ايمانكم كافرين ):(اي كسانيكه ايمان آورده ايد، اگر طايفه اي از اهل كتاب رااطاعت كنيد،شما را بعد از آنكه ايمان آورديد،از دينتان بر مي گردانند و كافرمي سازند)،مراد از اين طائفه يهوديان هستند يا عده اي از آنان و آنها هم گمراهندو هم گمراه كننده اند، ايشان به جهت كينه و حسادت نسبت به شما و همچنين ازروي كراهتي كه نسبت به دين دارند مي خواهند شما را ازدين بر گردانند.

مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 4 - حزب 7 - سوره آل عمران - صفحه 62
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا

مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر اطیب البیان

انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 93,519,578