خدمات تلفن همراه

قرآن تبيان- جزء 26 - حزب 51 - سوره احقاف - صفحه 502


وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ
33 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31
وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ
34 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31
ذَلِکُم بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ لَا یُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ
35 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
36 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31
وَلَهُ الْکِبْرِیَاءُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
37 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31

شروع جزء 26و حزب 51



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ حم
1 - آشنايى با سوره احقاف‌

اين سوره مباركه، چهل و ششمين سوره قرآن شريف است، كه پيش از پرداختن به ترجمه آيات و تفسير آنها، به جاست كه براى آشنايى با شناسنامه آن به اين نكات بنگريم:
1- فرودگاه اين سوره‌
به باور بيشتر مفسران پيشين همه آيات سى و پنج‌گانه اين سوره مباركه در مكّه و در كنار خانه خدا بر جان نورانى پيامبر گرامى فرود آمده است، امّا به باور برخى يك آيه آن، در مدينه و در وصف حق‌پذيرى و انصاف «عبدالله بن سلام» فرود آمده است، كه مى‌فرمايد: قل أرايتم اِنْ كان من عندالله و كفرتم به و شهد شاهدٌ من بنى اسرائيل على مثله فامن و استكبرتم انّ‌الله لا يهدى القوم الظّالمين.(147)
هان اى پيامبر، بگو به من خبر دهيد كه اگر اين كتاب پرشكوه از جانب خداى فرزانه باشد و شما به آن كفر ورزيد و در همان حال گواهى از فرزندان اسرائيل به همانندى آن با كتاب موسى گواهى دهد و به آن ايمان آورد و شما تكبر و حق‌ستيزى پيشه سازيد، آيا باز هم ستمكار نمى‌باشيد؟
2- نام اين سوره‌
واژه «احقاف» جمع «حِقف»، به مفهوم شن‌هاى روانى است كه بر اثر وزش تندباد بيابان به صورت مستطيلى نامنظم روى هم انباشته مى‌شود، و از آنجايى كه سرزمين «عاديان» اين گونه بود، با اين نام خوانده شد؛ و بدان دليل كه در اين سوره پرتوى از سرگذشت آنان آمده است، اين سوره را سوره «احقاف» خوانده‌اند. در اين مورد آمده است كه:
واذكر اخا عادٍ اذا أَنْذَرَ قومه بالاحقاف...(148)
و برادر «عاديان» را به ياد آور، آن گاه كه جامعه و مردم خود را در آن ريگستان از شرك و بيداد هشدار داد و به توحيد و يكتاپرستى فرا خواند...
3- شمار آيه‌ها و واژه‌هاى آن‌
در مورد شمار آيات اين سوره دو نظر آمده است:
1- به باور قاريان پيشين كوفه اين سوره داراى سى و پنج آيه است.
2- امّا ديگران آيات آن را سى و چهار آيه به حساب آورده‌اند، كه دليل تفاوت اين ديدگاه، آن است كه گروه نخست حروف پر رمز و راز مقطّعه در آغاز سوره را، آيه‌اى مستقّل شمرده‌اند در حالى كه ديگران آن را جداگانه به حساب نياورده‌اند.
گفتنى است كه اين سوره مباركه از 644 واژه و از 2600 حرف پديد آمده است.
4- پاداش تلاوت شايسته آن‌
در مورد پاداش تلاوت شايسته و آيات اين سوره و تدبّر در آنها، از پيشوايان نور رواياتى آمده است كه به دو نمونه از آنها مى‌نگريم.
1- از پيامبر گرامى آورده‌اند كه فرمود:
«من قراء سورةالاحقاف اعطى من الاجر بعدد كل رمل فى‌الدنيا عشر حسنات، و محى عنه عشر سيئات، و رفع له عشر درجات»(149)
هركس سوره احقاف را آن گونه كه شايسته است تلاوت كند و با تدبر به فرهنگ آن زندگى كند، در برابر هر شن و ريگ اين جهان ده پاداش به او داده شده و ده لغزش از كارنامه او زدوده گرديده و ده درجه بر درجات و مراتب او افزون مى‌گردد.
2- و از ششمين امام نور آورده‌اند كه فرمود:
«من قراء كلّ ليلة او كلّ جمعه سورةالاحقاف لم يصبه الله بروعة فى‌الدّنيا و آمنه من فزعه يوم القيامه»(150)
هركس سوره احقاف را هر شب، و هر شب جمعه بخواند خدا ترس و نگرانى اين جهان را از زندگى او برمى‌دارد و از هراس روز رستاخيز نيز او را امنيت مى‌بخشد.
5- دورنمايى از محتواى آن‌
همان گونه كه گذشت، اين سوره مباركه در مكّه و در اوج اختناق و استبدادِ شرك و جاهليت و ددمنشى و آتش‌افروزى آنان بر ضد پيامبر و يارانش بر جان نورانى آن حضرت فرود آمد؛ و درست بر اين اساس است كه آهنگ و محتواى سوره‌هاى مكّى را دارد و بيشتر بحث‌هاى آن را مسائل و موضوعات زيربنايى و عقيدتى، همانند: توحيد و توحيدگرايى و پيكار روشنگرانه با شرك و خرافات، دعوت به درست‌انديشى و آزادمنشى و نجات از آفت زيانبار اوهام و پرستش‌هاى ذلت‌بار، ايمان عميق به جهان پس از مرگ و رستاخيز انسانها براى حساب و كتاب و پاداش و كيفر، و مسئول بودن انسان در برابر گفتار و عملكردش و... تشكيل مى‌دهد؛ چرا كه محتواى آيات آن ناظر به عامل زمان و مكان و شرايط خاصّ دوران دعوت پيامبر در مكّه است از اين رو اگر بر آن باشيم كه محورهاى چندگانه بحث‌هاى اين سوره را به صورت فشرده و كلّى ترسيم كنيد بايد بر اين باور باشيم كه محتواى سوره حال و هواى اين مفاهميم و معارف را دارد:
1- ترسيم پرتوى از شكوه و عظمت قرآن.
2- پديده تعالى‌بخش وحى و رسالت.
3- دعوت به يكتاگرايى و يكتاپرستى.
4- مبارزه روشنگرانه و خيرخواهانه با آفت ويرانگر شرك و استبداد.
5- دعوت به تفكّر و تدبّر و آينده‌نگرى.
6- روشنگرى در باره جهانِ پس از مرگ و روز رستاخيز و دادگاه عدل خدا.
7- ترسيم گوشه‌هايى از تاريخ عبرت‌انگيز برخى جامعه‌هاى پيشين.
8- پرتوى از رسالت جهانى پيامبر.
9- فراخوان پيامبر به ايمان و پروا و هشدار از شرك و بيداد.
10- دو اصل تشويق و انذار.
11- دو اصل سازنده بيم و اميد.
12- سفارش پيامبر به شكيبايى و پايدارى.
13- اقتدا به سبك و سيره پيامبران بزرگ خدا.
و ده‌ها نكته ظريف و دقيق و ارزشمندى كه خواهد آمد.

. حا، ميم.
2. فرو فرستادن اين كتاب از سوى خداوند شكست‌ناپذير و فرزانه است.
3. ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، جز به حق و [با] سرآمدى معيّنى نيافريديم؛ و آن كسانى كه كفر ورزيده‌اند از آنچه هشدار داده شده‌اند رويگردانند.
4. [هان اى پيامبر، به شرك‌گرايان‌] بگو: در مورد آنچه جز خدا[ى يكتا] مى‌خوانيد به من خبر دهيد [و] به من بنمايانيد كه چه چيزى از زمين را آفريده‌اند؟! [و] آيا در [آفرينش ]آسمان‌ها مشاركتى داشته‌اند؟! اگر راست مى‌گوييد، [براى درستى اين پندارتان ]كتابى [آسمانى كه‌] پيش از اين [قرآن آمده باشد]، يا [اثر و] بازمانده‌اى از دانشى [از پيشينيان‌] براى من بياوريد.
5. و چه كسى گمراه‌تر از آن كسى است كه جز خدا كسى را مى‌خواند كه تا روز رستاخيز [هم‌] به او پاسخ نمى‌دهد! و آنها [كه پرستيده مى‌شوند] از آنان بى‌خبرند.
تفسير جلوه‌هاى زيباى حق و عدالت در آفرينش هستى‌
اين سوره مباركه نيز كه چهل‌وششمين سوره قرآن به شمار مى‌رود بسان ديگر سوره‌هاى چندگانه‌اى كه گذشت، با حروف مقطعه آغاز مى‌گردد و اين كتاب پرمعنويت پس از توجه دادن دل‌ها و جان‌هاى حقجو به نام باعظمت و ياد الهام‌بخش آفريدگار هستى مى‌فرمايد:
حم‌
تفسير اين حروف پراسرار در آغازِ شمارى از سوره‌ها از جمله در تفسير آغازين آيات سوره‌هاى «جاثيه»، «فصّلت» و «غافر» گذشت.
* * *
پس از اين حروف پر راز و رمز در ترسيم شكوه و عظمت كتاب حق مى‌فرمايد:
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنْ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‌
فرو فرستادن اين كتاب پرمعنويت و انسان‌ساز از سوى خداى پيروزمند و فرزانه است.
اين آيه مباركه نشانگر پرتوى از قدرت بى‌كران و حكمت وصف‌ناپذير خداى شكست‌ناپذير و فرزانه‌اى است كه كتاب بى‌نظير و شكوهبارى را با همين حروف، در اوج زيبايى واژه‌ها و آيات و مفاهيم و محتواى بلند و دقيق بر قلب پاك پيامبرش فرو فرستاده است، تا بسان خورشيد جهان‌افروز دل‌ها و جان‌هاى حقيقت‌جو و كمال‌طلب را نورباران سازد و از آنان انسان بپرورد.
هدفدارى آفرينش‌
آن گاه در ترسيم هدفدارى آفرينش مى‌فرمايد:
مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِ‌
و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است بيهوده و به باطل و بدون هدفى حكيمانه نيافريديم؛ بلكه ما همه آنها را بدان جهت آفريديم كه ساكنان آنها را با بشارت و هشدار و دعوت به ارزش‌ها و شايستگى‌ها، و هشدار از منكرات و ضد ارزش‌ها به يكتاپرستى و شايسته‌كردارى فرا خوانيم، تا بدين وسيله آنان در خور انواع نعمت‌ها و پاداش معنوى گردند و در سراى آخرت نيز به ثمره عملكرد خويش نايل آيند.
وَأَجَلٍ مُسَمًّى‌
و براى آن سرآمد معلوم و مقررى قرار داديم.
به باور پاره‌اى از مفسران منظور از اين سرآمد معيّن روز رستاخيز است و اين روز بزرگ روزى است كه درباره خدا مقرر و معلوم است، امّا از نظر بندگان او نامعلوم و هنگامه فرارسيدن آن نهان است.
با اين بيان هنگامى كه جهان با فرا رسيدن اين روز پايان يافت و همه چيز تمام شد، رستاخيز برپا مى‌گردد.
امّا به باور پاره‌اى ديگر منظور از اين سرآمد معلوم، براى فرشتگان است و در لوح محفوظ معيّن گرديده است.
در ادامه آيه شريفه مى‌فرمايد:
وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ‌
و با اينكه قرآن از سوى خدا فرود آمده و كران تا كران آفرينش نيز براساس حق آفريده شده است، باز هم آن كسانى كه كفر ورزيده‌اند، از آنچه هشدار داده شده‌اند رويگردانند.
به بيان ديگر منظور اين است كه: اين كفرگرايان كه از روز رستاخيز و كيفر عملكرد زشت و ظالمانه خود هشدار داده شده‌اند، از انديشه و تفكّر در اين مورد رويگردانند و درباره آن نمى‌انديشند.
* * *
در ادامه آيات، فروفرستنده قرآن روى سخن را به پيامبر مى‌كند و مى‌فرمايد:
قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنْ الْأَرْضِ‌
هان اى پيامبر! به اين كسانى كه به خدا كفر ورزيده‌اند، بگو: به من خبر دهيد آن معبودها و خدايان دروغينى را كه به جاى خداى يكتا مى‌پرستيد، چه چيزى از زمين را آفريده‌اند تا به وسيله اين آفرينش در خور پرستش و شايسته ستايش و سپاس باشند.
أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ‌
و آيا در آفرينش آسمانها مشاركتى داشته‌اند؟
اِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ‌
اگر بر اين پنداريد كه خدا پيش از فرود اين قرآن كتابى فرو فرستاده است كه گفتار شما را گواهى مى‌كند، و يا نوشته و اثر علمى از كتاب‌هاى پيشينيان در دست داريد كه از آن، شركت بت‌ها و خدايان دروغين در آفرينش دريافت مى‌گردد، اگر راست مى‌گوييد آن را براى من بياوريد.
به باور «مجاهد» منظور اين است كه: اگر شما شرك‌گرايان در گفتار خود راستگو هستيد دليل و برهان يا كتاب و نوشته خود را بياوريد.
به باور «عكرمه» و «مقاتل» منظور از «اثارة من علمٍ» اين است كه اگر خبرى از پيامبران در اين مورد داريد بياوريد.
امّا به باور «ابن عباس» واژه «اثارة» به مفهوم خط آمده، و منظور اين است كه: آيا كتابى نگارش شده داريد كه درستى اين شرك‌گرايى شما را گواهى كند؟
«قتاده» مى‌گويد: منظور اين است كه: آيا به شما بر درستى شرك و كفر و پرستش اين بت‌ها دانش ويژه‌اى داده شده است؟
به بيان ديگر منظور آيه شريفه اين است كه شما شرك‌گرايان اگر راست مى‌گوييد بر درستى شرك و كفرتان، يا دليل خردپسند و حكيمانه عقلى بياوريد و يا نوشته و كتاب آسمانى، و يا روايت معتبر و دليل نقلى متواتر؛ اينك كه هيچ يك از اين سه دليل را بر درستى پرستش بت‌ها و گرفتن معبودها به جاى خدا را نمى‌آوريد، بدانيد كه پندارتان بى‌اساس و ادعاى شما پوچ و بى‌خردانه است، و اين نادرستى گفتارتان براى خردمندان روشن مى‌گردد.(151)
* * *
آن گاه در ترسيم عمق گمراهى و اصلاح‌ستيزى شرك‌گرايان مى‌افزايد:
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
چه كسى گمراه‌تر از آن كسى است كه جز خداى يكتا و به جاى ذات پاك و بى‌همتاى او كسى را مى‌خواند و مى‌پرستد كه تا روز رستاخيز هم به او پاسخ نخواهد داد و هرچه او را به فريادرسى بطلبد به فريادش نخواهد رسيد؟ راستى چه كسى از اين نوع انسان‌نماها گمراه‌تر است؟
وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ‌
آرى، آن معبودهاى ساختگى و دروغين، نه‌تنها پاسخ شرك‌گرايان را نمى‌دهند كه ندا و صداى آنان را نيز نمى‌شوند و از حال و روز آنان بى‌خبرند.
در آخرين فراز آيه شريفه ضمير جمع، كه براى عقلا و خردمندان به كار مى‌رود، به بت‌ها و معبودهاى دروغين به كار رفته است، چرا كه كار غفلت ورزيدن و بى‌خبر ماندن از حال و روز شرك‌گرايان - كه كارى است عقلايى - به آنها نسبت داده شده است.
و اين آيه در اين مورد بسان آن آيه شريفه، در سوره يوسف است كه مى‌فرمايد: «... رأيتهم هم لى مساجدين» و ديدم كه ماه و خورشيد و ستارگان، همگى بر من سجده مى‌كردند. آرى در اين آيه نيز ضمير جمع كه در مورد عقلا به كار مى‌رود، در مورد ماه و خورشيد و ستارگان به كار رفته است، چرا كه سجده گزاردن كار خردمندان است.

تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
2 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1
مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ
3 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1
قُلْ أَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّمَاوَاتِ ائْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
4 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ
5 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1

صفحه : 502
بزرگتر  کوچکتر  بدون ترجمه  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
قرآن  عثمان طه با کیفیت بالا صفحه 502
تصویر  انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 

33 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31

34 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31

35 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31

36 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31

37 - مراجعه شود به تفسیر سوره جاثیه ، آیه :31



1 - آشنايى با سوره احقاف‌ اين سوره مباركه، چهل و ششمين سوره قرآن شريف است، كه پيش از پرداختن به ترجمه آيات و تفسير آنها، به جاست كه براى آشنايى با شناسنامه آن به اين نكات بنگريم: 1- فرودگاه اين سوره‌ به باور بيشتر مفسران پيشين همه آيات سى و پنج‌گانه اين سوره مباركه در مكّه و در كنار خانه خدا بر جان نورانى پيامبر گرامى فرود آمده است، امّا به باور برخى يك آيه آن، در مدينه و در وصف حق‌پذيرى و انصاف «عبدالله بن سلام» فرود آمده است، كه مى‌فرمايد: قل أرايتم اِنْ كان من عندالله و كفرتم به و شهد شاهدٌ من بنى اسرائيل على مثله فامن و استكبرتم انّ‌الله لا يهدى القوم الظّالمين.(147) هان اى پيامبر، بگو به من خبر دهيد كه اگر اين كتاب پرشكوه از جانب خداى فرزانه باشد و شما به آن كفر ورزيد و در همان حال گواهى از فرزندان اسرائيل به همانندى آن با كتاب موسى گواهى دهد و به آن ايمان آورد و شما تكبر و حق‌ستيزى پيشه سازيد، آيا باز هم ستمكار نمى‌باشيد؟ 2- نام اين سوره‌ واژه «احقاف» جمع «حِقف»، به مفهوم شن‌هاى روانى است كه بر اثر وزش تندباد بيابان به صورت مستطيلى نامنظم روى هم انباشته مى‌شود، و از آنجايى كه سرزمين «عاديان» اين گونه بود، با اين نام خوانده شد؛ و بدان دليل كه در اين سوره پرتوى از سرگذشت آنان آمده است، اين سوره را سوره «احقاف» خوانده‌اند. در اين مورد آمده است كه: واذكر اخا عادٍ اذا أَنْذَرَ قومه بالاحقاف...(148) و برادر «عاديان» را به ياد آور، آن گاه كه جامعه و مردم خود را در آن ريگستان از شرك و بيداد هشدار داد و به توحيد و يكتاپرستى فرا خواند... 3- شمار آيه‌ها و واژه‌هاى آن‌ در مورد شمار آيات اين سوره دو نظر آمده است: 1- به باور قاريان پيشين كوفه اين سوره داراى سى و پنج آيه است. 2- امّا ديگران آيات آن را سى و چهار آيه به حساب آورده‌اند، كه دليل تفاوت اين ديدگاه، آن است كه گروه نخست حروف پر رمز و راز مقطّعه در آغاز سوره را، آيه‌اى مستقّل شمرده‌اند در حالى كه ديگران آن را جداگانه به حساب نياورده‌اند. گفتنى است كه اين سوره مباركه از 644 واژه و از 2600 حرف پديد آمده است. 4- پاداش تلاوت شايسته آن‌ در مورد پاداش تلاوت شايسته و آيات اين سوره و تدبّر در آنها، از پيشوايان نور رواياتى آمده است كه به دو نمونه از آنها مى‌نگريم. 1- از پيامبر گرامى آورده‌اند كه فرمود: «من قراء سورةالاحقاف اعطى من الاجر بعدد كل رمل فى‌الدنيا عشر حسنات، و محى عنه عشر سيئات، و رفع له عشر درجات»(149) هركس سوره احقاف را آن گونه كه شايسته است تلاوت كند و با تدبر به فرهنگ آن زندگى كند، در برابر هر شن و ريگ اين جهان ده پاداش به او داده شده و ده لغزش از كارنامه او زدوده گرديده و ده درجه بر درجات و مراتب او افزون مى‌گردد. 2- و از ششمين امام نور آورده‌اند كه فرمود: «من قراء كلّ ليلة او كلّ جمعه سورةالاحقاف لم يصبه الله بروعة فى‌الدّنيا و آمنه من فزعه يوم القيامه»(150) هركس سوره احقاف را هر شب، و هر شب جمعه بخواند خدا ترس و نگرانى اين جهان را از زندگى او برمى‌دارد و از هراس روز رستاخيز نيز او را امنيت مى‌بخشد. 5- دورنمايى از محتواى آن‌ همان گونه كه گذشت، اين سوره مباركه در مكّه و در اوج اختناق و استبدادِ شرك و جاهليت و ددمنشى و آتش‌افروزى آنان بر ضد پيامبر و يارانش بر جان نورانى آن حضرت فرود آمد؛ و درست بر اين اساس است كه آهنگ و محتواى سوره‌هاى مكّى را دارد و بيشتر بحث‌هاى آن را مسائل و موضوعات زيربنايى و عقيدتى، همانند: توحيد و توحيدگرايى و پيكار روشنگرانه با شرك و خرافات، دعوت به درست‌انديشى و آزادمنشى و نجات از آفت زيانبار اوهام و پرستش‌هاى ذلت‌بار، ايمان عميق به جهان پس از مرگ و رستاخيز انسانها براى حساب و كتاب و پاداش و كيفر، و مسئول بودن انسان در برابر گفتار و عملكردش و... تشكيل مى‌دهد؛ چرا كه محتواى آيات آن ناظر به عامل زمان و مكان و شرايط خاصّ دوران دعوت پيامبر در مكّه است از اين رو اگر بر آن باشيم كه محورهاى چندگانه بحث‌هاى اين سوره را به صورت فشرده و كلّى ترسيم كنيد بايد بر اين باور باشيم كه محتواى سوره حال و هواى اين مفاهميم و معارف را دارد: 1- ترسيم پرتوى از شكوه و عظمت قرآن. 2- پديده تعالى‌بخش وحى و رسالت. 3- دعوت به يكتاگرايى و يكتاپرستى. 4- مبارزه روشنگرانه و خيرخواهانه با آفت ويرانگر شرك و استبداد. 5- دعوت به تفكّر و تدبّر و آينده‌نگرى. 6- روشنگرى در باره جهانِ پس از مرگ و روز رستاخيز و دادگاه عدل خدا. 7- ترسيم گوشه‌هايى از تاريخ عبرت‌انگيز برخى جامعه‌هاى پيشين. 8- پرتوى از رسالت جهانى پيامبر. 9- فراخوان پيامبر به ايمان و پروا و هشدار از شرك و بيداد. 10- دو اصل تشويق و انذار. 11- دو اصل سازنده بيم و اميد. 12- سفارش پيامبر به شكيبايى و پايدارى. 13- اقتدا به سبك و سيره پيامبران بزرگ خدا. و ده‌ها نكته ظريف و دقيق و ارزشمندى كه خواهد آمد. . حا، ميم. 2. فرو فرستادن اين كتاب از سوى خداوند شكست‌ناپذير و فرزانه است. 3. ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، جز به حق و [با] سرآمدى معيّنى نيافريديم؛ و آن كسانى كه كفر ورزيده‌اند از آنچه هشدار داده شده‌اند رويگردانند. 4. [هان اى پيامبر، به شرك‌گرايان‌] بگو: در مورد آنچه جز خدا[ى يكتا] مى‌خوانيد به من خبر دهيد [و] به من بنمايانيد كه چه چيزى از زمين را آفريده‌اند؟! [و] آيا در [آفرينش ]آسمان‌ها مشاركتى داشته‌اند؟! اگر راست مى‌گوييد، [براى درستى اين پندارتان ]كتابى [آسمانى كه‌] پيش از اين [قرآن آمده باشد]، يا [اثر و] بازمانده‌اى از دانشى [از پيشينيان‌] براى من بياوريد. 5. و چه كسى گمراه‌تر از آن كسى است كه جز خدا كسى را مى‌خواند كه تا روز رستاخيز [هم‌] به او پاسخ نمى‌دهد! و آنها [كه پرستيده مى‌شوند] از آنان بى‌خبرند. تفسير جلوه‌هاى زيباى حق و عدالت در آفرينش هستى‌ اين سوره مباركه نيز كه چهل‌وششمين سوره قرآن به شمار مى‌رود بسان ديگر سوره‌هاى چندگانه‌اى كه گذشت، با حروف مقطعه آغاز مى‌گردد و اين كتاب پرمعنويت پس از توجه دادن دل‌ها و جان‌هاى حقجو به نام باعظمت و ياد الهام‌بخش آفريدگار هستى مى‌فرمايد: حم‌ تفسير اين حروف پراسرار در آغازِ شمارى از سوره‌ها از جمله در تفسير آغازين آيات سوره‌هاى «جاثيه»، «فصّلت» و «غافر» گذشت. * * * پس از اين حروف پر راز و رمز در ترسيم شكوه و عظمت كتاب حق مى‌فرمايد: تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنْ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‌ فرو فرستادن اين كتاب پرمعنويت و انسان‌ساز از سوى خداى پيروزمند و فرزانه است. اين آيه مباركه نشانگر پرتوى از قدرت بى‌كران و حكمت وصف‌ناپذير خداى شكست‌ناپذير و فرزانه‌اى است كه كتاب بى‌نظير و شكوهبارى را با همين حروف، در اوج زيبايى واژه‌ها و آيات و مفاهيم و محتواى بلند و دقيق بر قلب پاك پيامبرش فرو فرستاده است، تا بسان خورشيد جهان‌افروز دل‌ها و جان‌هاى حقيقت‌جو و كمال‌طلب را نورباران سازد و از آنان انسان بپرورد. هدفدارى آفرينش‌ آن گاه در ترسيم هدفدارى آفرينش مى‌فرمايد: مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِ‌ و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است بيهوده و به باطل و بدون هدفى حكيمانه نيافريديم؛ بلكه ما همه آنها را بدان جهت آفريديم كه ساكنان آنها را با بشارت و هشدار و دعوت به ارزش‌ها و شايستگى‌ها، و هشدار از منكرات و ضد ارزش‌ها به يكتاپرستى و شايسته‌كردارى فرا خوانيم، تا بدين وسيله آنان در خور انواع نعمت‌ها و پاداش معنوى گردند و در سراى آخرت نيز به ثمره عملكرد خويش نايل آيند. وَأَجَلٍ مُسَمًّى‌ و براى آن سرآمد معلوم و مقررى قرار داديم. به باور پاره‌اى از مفسران منظور از اين سرآمد معيّن روز رستاخيز است و اين روز بزرگ روزى است كه درباره خدا مقرر و معلوم است، امّا از نظر بندگان او نامعلوم و هنگامه فرارسيدن آن نهان است. با اين بيان هنگامى كه جهان با فرا رسيدن اين روز پايان يافت و همه چيز تمام شد، رستاخيز برپا مى‌گردد. امّا به باور پاره‌اى ديگر منظور از اين سرآمد معلوم، براى فرشتگان است و در لوح محفوظ معيّن گرديده است. در ادامه آيه شريفه مى‌فرمايد: وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ‌ و با اينكه قرآن از سوى خدا فرود آمده و كران تا كران آفرينش نيز براساس حق آفريده شده است، باز هم آن كسانى كه كفر ورزيده‌اند، از آنچه هشدار داده شده‌اند رويگردانند. به بيان ديگر منظور اين است كه: اين كفرگرايان كه از روز رستاخيز و كيفر عملكرد زشت و ظالمانه خود هشدار داده شده‌اند، از انديشه و تفكّر در اين مورد رويگردانند و درباره آن نمى‌انديشند. * * * در ادامه آيات، فروفرستنده قرآن روى سخن را به پيامبر مى‌كند و مى‌فرمايد: قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنْ الْأَرْضِ‌ هان اى پيامبر! به اين كسانى كه به خدا كفر ورزيده‌اند، بگو: به من خبر دهيد آن معبودها و خدايان دروغينى را كه به جاى خداى يكتا مى‌پرستيد، چه چيزى از زمين را آفريده‌اند تا به وسيله اين آفرينش در خور پرستش و شايسته ستايش و سپاس باشند. أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ‌ و آيا در آفرينش آسمانها مشاركتى داشته‌اند؟ اِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ‌ اگر بر اين پنداريد كه خدا پيش از فرود اين قرآن كتابى فرو فرستاده است كه گفتار شما را گواهى مى‌كند، و يا نوشته و اثر علمى از كتاب‌هاى پيشينيان در دست داريد كه از آن، شركت بت‌ها و خدايان دروغين در آفرينش دريافت مى‌گردد، اگر راست مى‌گوييد آن را براى من بياوريد. به باور «مجاهد» منظور اين است كه: اگر شما شرك‌گرايان در گفتار خود راستگو هستيد دليل و برهان يا كتاب و نوشته خود را بياوريد. به باور «عكرمه» و «مقاتل» منظور از «اثارة من علمٍ» اين است كه اگر خبرى از پيامبران در اين مورد داريد بياوريد. امّا به باور «ابن عباس» واژه «اثارة» به مفهوم خط آمده، و منظور اين است كه: آيا كتابى نگارش شده داريد كه درستى اين شرك‌گرايى شما را گواهى كند؟ «قتاده» مى‌گويد: منظور اين است كه: آيا به شما بر درستى شرك و كفر و پرستش اين بت‌ها دانش ويژه‌اى داده شده است؟ به بيان ديگر منظور آيه شريفه اين است كه شما شرك‌گرايان اگر راست مى‌گوييد بر درستى شرك و كفرتان، يا دليل خردپسند و حكيمانه عقلى بياوريد و يا نوشته و كتاب آسمانى، و يا روايت معتبر و دليل نقلى متواتر؛ اينك كه هيچ يك از اين سه دليل را بر درستى پرستش بت‌ها و گرفتن معبودها به جاى خدا را نمى‌آوريد، بدانيد كه پندارتان بى‌اساس و ادعاى شما پوچ و بى‌خردانه است، و اين نادرستى گفتارتان براى خردمندان روشن مى‌گردد.(151) * * * آن گاه در ترسيم عمق گمراهى و اصلاح‌ستيزى شرك‌گرايان مى‌افزايد: وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ چه كسى گمراه‌تر از آن كسى است كه جز خداى يكتا و به جاى ذات پاك و بى‌همتاى او كسى را مى‌خواند و مى‌پرستد كه تا روز رستاخيز هم به او پاسخ نخواهد داد و هرچه او را به فريادرسى بطلبد به فريادش نخواهد رسيد؟ راستى چه كسى از اين نوع انسان‌نماها گمراه‌تر است؟ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ‌ آرى، آن معبودهاى ساختگى و دروغين، نه‌تنها پاسخ شرك‌گرايان را نمى‌دهند كه ندا و صداى آنان را نيز نمى‌شوند و از حال و روز آنان بى‌خبرند. در آخرين فراز آيه شريفه ضمير جمع، كه براى عقلا و خردمندان به كار مى‌رود، به بت‌ها و معبودهاى دروغين به كار رفته است، چرا كه كار غفلت ورزيدن و بى‌خبر ماندن از حال و روز شرك‌گرايان - كه كارى است عقلايى - به آنها نسبت داده شده است. و اين آيه در اين مورد بسان آن آيه شريفه، در سوره يوسف است كه مى‌فرمايد: «... رأيتهم هم لى مساجدين» و ديدم كه ماه و خورشيد و ستارگان، همگى بر من سجده مى‌كردند. آرى در اين آيه نيز ضمير جمع كه در مورد عقلا به كار مى‌رود، در مورد ماه و خورشيد و ستارگان به كار رفته است، چرا كه سجده گزاردن كار خردمندان است.

2 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1

3 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1

4 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1

5 - مراجعه شود به تفسیر سوره احقاف ، آیه :1

مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 26 - حزب 51 - سوره احقاف - صفحه 502
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا

مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر مجمع البیان

انتخاب  فهرست  جستجو  صفحه بعد  صفحه قبل 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 89,736,492