اعمال باب الفرج معروف به مقام نوح علیه السلام
چون از عمل ستون سوم فارغ شدي برو به دكه باب امير المؤمنين عليه السلام و آن صفه اي است كه متصل است به دري كه از مسجد بسوي خانه امير المؤمنين عليه السلام مفتوح مي شده پس چهار ركعت نماز كن به حمد و هر سوره كه خواستي از قرآن و چون فارغ شدي تسبيح كن پس بگو
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ
خدایا درود فرست بر محمد
وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاقْضِ حاجَتي يا اَللَّهُ، يا مَنْ لا يَخيبُ سآئِلُهُ، وَلا يَنْفَدُ
و آل محمد و حاجتم را برآور ای خدا ای که ناامید نشود درخواست کننده اش و تمام نشود
نائِلُهُ، يا قاضِيَ الْحاجاتِ، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ، يا رَبَّ الْأَرَضينَ
عطایش ای برآرنده حاجات ای اجابت کننده دعاها ای پروردگار زمینها
وَالسَّمواتِ، يا كاشِفَ الْكُرُباتِ، يا واسِعَ الْعَطِيّاتِ، يا دافِعَ النَّقِماتِ،
و آسمانها ای برطرف کننده گرفتاریها ای که عطاهایت وسیع است ای دفع کننده بلاها
يا مُبَدِّلَ السَّيِّئاتِ حَسَناتٍ، عُدْ عَلَيَّ بِطَوْلِكَ وَفَضْلِكَ وَاِحْسانِكَ،
ای تبدیل کننده بدیها به خوبیها بازگرد بر من به نعمت و فضل و احسان خودت
وَاسْتَجِبْ دُعآئي فيما سَئَلْتُكَ وَطَلَبْتُ مِنْكَ، بِحَقِّ نَبِيِّكَ وَوَصِيِّكَ
و مستجاب کن دعایم را در آنچه از تو درخواست کنم و از تو می خواهم به حق پیامبرت و وصیت
وَاَوْلِيآئِكَ الصَّالِحينَ
و دوستان شایسته ات
چگونگى نمازى ديگر در اين مقام؛ و آن دو ركعت است، پس از سلام و تسبيح بگو:
اَللّهُمَّ اِنّي حَلَلْتُ بِساحَتِكَ لِعِلْمي
خدایا من فرود آمدم به آستانت چون علم دارم
بِوَحْدانِيَّتِكَ وَصَمَدانِيَّتِكَ، وَاَ نَّهُ لا قادِرَ عَلي قَضاءِ حاجَتي غَيْرُكَ،
به یگانگی و بی نیازی تو و اینکه کسی جز تو قادر به برآوردن حاجتم نیست
وَقَدْ عَلِمْتُ يا رَبِّ اَ نَّهُ كُلَّما شاهَدْتُ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ، اشْتَدَّتْ فاقَتي
و به خوبی دانسته ام ای پروردگار من که هراندازه نعمتت را در خود دریابم نیاز و احتیاجم به تو بیشتر می گردد
اِلَيْكَ، وَقَدْ طَرَقَني يا رَبِّ مِنْ مُهِمِّ اَمْري ما قَدْ عَرَفْتَهُ، لِأَنَّكَ عالِمٌ
و اکنون ای پروردگارا بر من فرود آمده پیش آمد مهمی که تو خود می دانی زیرا تو دانایی هستی
غَيْرُ مُعَلَّمٍ، وَاَسْئَلُكَ بِالْأِسْمِ الَّذي وَضَعْتَهُ عَلَي السَّمواتِ فَانْشَقَّتْ،
بدون معلم و از تو خواهم بدان اسمی که نهادی آنرا بر آسمانها و آنها از هم جدا شد
وَعَلَي الْأَرْضَينَ فَانْبَسَطَتْ، وَعَلَي النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ، وَعَلَي الْجِبالِ
و بر زمینها و آنها پهن شد و بر ستارگان و آنها پراکنده گشت و بر کوهها
فَاسْتَقَرَّتْ، وَاَسْئَلُكَ بِالْأِسْمِ الَّذي جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَعِنْدَ عَلِيٍّ،
و آنها پابرجا شدند و از تو خواهم بدان نامی که به ودیعت نهادی آنرا نزد محمد و نزد علی
وَعِنْدَ الْحَسَنِ وَعِنْدَ الْحُسَيْنِ، وَعِنْدَ الْأَئِمَّةَ كُلِّهِمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ
و نزد حسن و نزد حسین و نزد همگی امامان - که درودهای تو بر همگی ایشان باد - از تو خواهم
اَجْمَعينَ، اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَنْ تَقْضِيَ لي يا رَبِ
که درود فرستی بر محمد و آل محمد و برآوری پروردگارا
حاجَتي ، وَتُيَسِّرَ عَسيرَها وَتَكْفِيَني مُهِمَّها، وَتَفْتَحَ لي قُفْلَها، فَاِنْ
حاجتم را و آسان گردانی دشواریش را و کفایت کنی مهم آنرا و باز کنی قفل آنرا
فَعَلْتَ ذلِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ، وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَكَ الْحَمْدُ غَيْرُ جائِرٍ في
پس اگر چنین کردی ستایش تو را است و اگر هم نکردی (بازهم) ستایش تو را است که ستم نکرده ای
حُكْمِكَ، وَلا حآئِفٍ في عَدْلِكَ،
در حکم خود و نه خلافی انجام داده ای در عدالتت
پس مي گذاري طرف راست رو را بر زمين و مي گويي :
اَللّهُمَّ اِنَّ يُونُسَ بْنَ مَتّي عَبْدَكَ وَنَبِيَّكَ، دَعاكَ في بَطْنِ الْحُوتِ
خدایا همانا یونس بن متی بنده تو و پیامبرت بود که تو را در شکم ماهی خواند و تو
فَاسْتَجَبْتَ لَهُ، وَاَنَا اَدْعُوكَ فَاسْتَجِبْ لي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
اجابتش کردی و من نیز تو را می خوانم پس اجابتم کن به حق محمد و آل محمد
و دعا كن به آنچه مي خواهي پس طرف چپ را بگذار و بگو :
اَللّهُمَّ اِنَّكَ اَمَرْتَ بِالدُّعآءِ وَتَكَفَّلْتَ
خدایا تو دستور دادی به دعا کردن و اجابتش
بِالْأِجابَةِ، وَاَنَا اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَني ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْتَجِبْ
را به عهده گرفتی و من می خوانمت چنانچه دستور دادی پس درود فرست بر محمد و آل محمد و اجابت کن
لي كَما وَعَدْتَني يا كَريمُ
دعایم را چنانچه وعده ام کرده ای ای بزرگوار
پس پيشاني را بر زمين گذار و بگو :
يامُعِزَّ كُلِّ ذَليلٍ، وَيا مُذِلَ
ای عزت بخش هر شخص خوار و ای
كُلِّ عَزيزٍ تَعْلَمُ كُرْبَتي ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَفَرِّجْ عَنّي يا كَريمُ.
خوارکننده هر عزتمند تو به خوبی گرفتاریم را می دانی پس درود فرست بر محمد و آلش و بگشا از من (اندوهم را) ای بزرگوار
ذكر نمازى براى رفع حاجت؛ آن چنان است كه چهار ركعت نماز مي گزاري و چون فارغ شدي و تسبيح گفتي پس بگو :
اَللّهُمَّ اِنّي
خدایا از تو
اَسْئَلُكَ يا مَنْ لا تَراهُ الْعُيُونُ، وَلاتُحيطُ بِهِ الظُّنُونُ،وَلايَصِفُهُ الواصِفُونَ، وَلا
درخواست کنم ای که نبینندش دیدگان و فرایش نگیرند گمانهاو توصیفش نتوانند توصیف کنندگان و تغییرش
تُغَيِّرُهُ الْحَوادِثُ، وَلا تُفْنيهِ الدُّهُورُ، تَعْلَمُ مَثاقيلَ الْجِبالِ، وَمَكائيلَ الْبِحارِ،
ندهد پیش آمدها و از بینش نبرد روزگارها
تو می دانی سنگینی کوهها و پیمانه دریاها
وَوَرَقَ الْأَشْجارِ، وَرَمْلَ الْقِفارِ، وَمااَضآئَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ، وَاَظْلَمَ عَلَيْهِ
و برگ درختان و ریگهای ریگزارها و آنچه راخورشید و ماه بر آن بتابد
اللَّيْلُ، وَوَضَحَ عَلَيْهِ النَّهارُ،وَ لا تُواري مِنْكَ مِنْهُ سَمآءٌ سَمآءً، وَلا اَرْضٌ اَرْضاً، وَلا
و شب بر آن سایه افکند و روزبر آن پرتو افکند و نپوشاند از تو آسمانی آسمان دیگر را و نه زمینی زمین دیگر را و
جَبَلٌ ما في اَصْلِهِ،وَلا بَحْرٌ ما في قَعْرِهِ، اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ
نه کوهی آنچه را در ریشه داردو نه دریایی آنچه را در قعر خود دارد از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و
مُحَمَّدٍ، وَاَنْ تَجْعَلَ خَيْرَ اَمْري آخِرَهُ، وَخَيْرَ اَعْمالي خَواتيمَها، وَخَيْرَ اَيَّامي يَوْمَ
قرار دهی بهترین وضع کارم را در آخرش و بهترین کردارم را پایان آن و بهترین روزهایم را آن روزی که
اَلْقاكَ، اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْ ءٍ قَديرٌ، اَللّهُمَّ مَنْ اَرادَني بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ، وَمَنْ
تو را دیدار کنم که براستی تو به هر چیز توانایی خدایا هرکس بد مرا بخواهد تو بدش را بخواه و هرکه
كادَني فَكِدْهُ، وَمَنْ بَغاني بِهَلَكَةٍ فَاَهْلِكْهُ، وَاكْفِني ما اَهَمَّني مِمَّنْ
نقشه برایم کشد تو درباره اش چنان کن و هرکه آرزوی نابودی مرا دارد نابودش کن و کفایت کن آنچه به اندوهم انداخته
دَخَلَ هَمُّهُ عَلَيَّ، اَللّهُمَّ اَدْخِلْني في دِرْعِكَ الْحَصينَةِ، وَاسْتُرْني
از کسی که اندوهش بر من افتاده خدایا درآور مرا در میان زره محکمت و بپوشانم به پوشش
بِسِتْرِكَ الْواقي ، يا مَنْ يَكْفي مِنْ كُلِّشَيْ ءٍ وَلا يَكْفي مِنْهُ شَيْ ءٌ، اِكْفِني
حفظکننده ات که کفایت کند از هرچیز و چیزی از او کفایت نکند
ما اَهَمَّني مِنْ اَمْرِ الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ، وَصَدِّقْ قَوْلي وَفِعْلي ، يا شَفيقُ يا
کفایت کن آنچه مرا به اندوه انداخته از کار دنیا و آخرتم راست درآور گفتار و کردارم را ای مهرورز ای
رَفيقُ، فَرِّجْ عَنِّي الْمَضيقَ، وَلا تُحَمِّلْني ما لا اُطيقُ، اَللّهُمَّ احْرُسْني
یار مهربان بگشا از من این گناه را و بارم مکن چیزی که تابش را ندارم خدایا نگهبانیم کن
بِعَيْنِكَ الَّتي لا تَنامُ، وَارْحَمْني بِقُدْرَتِكَ عَلَيَّ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، يا
به آن دیده ات که خواب ندارد و رحم کن به قدرتت بر من ای مهربانترین مهربانان ای
عَلِيُّ يا عَظيمُ، اَنْتَ عالِمٌ بِحاجَتي وَعَلي قَضآئِها قَديرٌ، وَهِيَ لَدَيْكَ
والا ای بزرگ تو دانایی به حاجتم و تو توانایی به برآوردن آن و آن در نزد تو
يَسيرٌ، وَاَنَا اِلَيْكَ فَقيرٌ، فَمُنَّ بِها عَلَيَّ يا كَريمُ، اِنَّكَ عَلي كُلِّشَيْ ءٍ قَديرٌ
آسان است و من هم نیازمند درگاه توام پس بوسیله آن بر من منت نه ای بزرگوار که براستی تو بر هرچیز توانایی
پس به سجده مي روي و مي گوئي:
اِلهي قَدْ عَلِمْتَ حَوائِجي فَصَلِّ عَلي
خدایا تو می دانی حاجتم را پس درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها، وَقَدْ اَحْصَيْتَ ذُنُوبي ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ
محمد و آل محمد و آنها را برآور و تو گناهانم را برشمرده ای پس درود فرست بر محمد
وَآلِهِ، وَاغْفِرها يا كَريمُ
وآلش و گناهانم را بیامرز ای بزرگوار
پس بر زمين مي گذاري طرف راست روي خود را و مي گويي :
اِنْ كُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ، افْعَلْ بي ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَلا تَفْعَلْ
اگر من بد بنده ای هستم پس تو خوب پروردگاری هستی انجام ده درباره من آنچه را تو شایسته آنی و مکن با من
بي ما اَ نَا اَهْلُهُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
آنچه را من سزاوار آنم ای مهربانترین مهربانان
پس بر زمين مي گذاري طرف چپ روي خود را و مي گويي :
اَللّهُمَّ اِنْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ، فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
خدایا اگر بزرگ است گناه از بنده ات باید نیکو باشد گذشت از نزد تو
يا كَريمُ
ای بزرگوار
پس پيشاني را بر زمين مي گذاري و مي گويي :
اِرْحَمْ مَنْ اَسآءَ وَاقْتَرَفَ،
رحم کن به کسی که بدی کرده ودست به جنایت زده
وَاسْتَكانَ وَاعْتَرَفَ.
و به حال درماندگی افتاده و اعتراف دارد
مؤلف گويد :كه اين دعا تا وَ اغْفِرْهَا يَا كَرِيمُ همان دعايي است كه در مزار قديم در اعمال صحن مسجد سهله در مقام امام زين العابدين عليه السلام نقل شده .