28 ذی الحجه
واقعه حرّه و قتل عام اهالی مدینه (63 ق)
پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران وفا دارش در سرزمین کربلا و اسیر شدن بازماندگانشان به دست سپاه یزید بن معاویه و افشاگری بازماندگان اهل بیت(ع) مانندامام زین العابدین(ع)،حضرت زینب کبری(س)،حضرت رباب همسر امام حسین(ع)ودیگر اسیران و هواداران اهل بیت(ع)،جوّ عمومی مسلمانان نسبت به یزید بن معاویه و کردار غیر اسلامی وی متغیر واو در جامعه اسلامی بی مقدار و ستمگر نشان داده شد و روز به روز تنفر مردم نسبت به وی و عاملان و مزدورانش زیاد تر می گردید.
یزید بن معاویه برای کاهش نارضایتی های مردمی، تعدادی از معاریف و بزرگان حجاز، از جمله عبدالله بن حنظله را به دمشق دعوت کرد و از آنان پذیرایی نیکی به عمل آورد وبخشش های زیادی به آنان نمود،تا از این راه، آنان را به خود جذب کرده و تعریف وبا توصیف های آنان از یزید، تنفر عمومی مردم رااز حکومت بکاهد .
ولیکن،نتیجه کار یزید،بر عکس شد.
زیرا آن هایی که به کاخ یزید رفته بودند،چیز هایی از یزید و درباریان او دیده بودند که هرگز چنین تصوری پیش ازاین در باره وی نداشتند و تازه فهمیدند که امام حسین(ع)به حق بر ضد یزید قیام کردو در این راه کشته شد.
بدین جهت آنان نیز به افشاگری یزید پرداخته و هر آنچه دیده بودند برای مردم بیان کردند و بخشش های یزید و تطمیع های وی تأثیری در این ماجرا نداشت.
عبدالله بن حنظله،فرزند شهید نامدار اسلام"حنظلهغسیل الملائکه"بود،که پدرش یک روز پس از عروسی اش، در جنگ احد کشته شدو به حنظله غسیل الملائکه معروف ولی فرزندی از او به جا ماند که عبدالله نامیده می شد و با مراقبت و تربیت مادرش،رشد یافت و از بزرگان و معاریف مدینه منوره گردید.
وی پس از بازگشت از شام، در جمعی از مردم مدینه خطبه ای خواند و چنین گفت:فو الله ما خرجنا علی یزید حتّی خفنا أن نرمی بالحجارةمن السماء.
.
.
؛به خدا سوگند ما بر علیه یزید قیام نکردیم،مگر اینکه می ترسیم[با سکوت و سازش ما بااو]از آسمان،سنگ بر ما ببارد.
زیرا او مردی است که ازدواج با مادران،دختران و خواهران را مباح می کندو در روز روشن خمر می نوشدو به نماز بی توجهی می کند.
بدین گونه چهره واقعی یزید بن معاویه،خلیفه غاصب و ستمگر را برای اهالی مدینه منوره روشن نمود و آنان رابه نا فرمانی و قیام عمومی بر ضد او فرا خواند.
سر انجام اهالی این شهر مقدس به رهبری عبدالله بن حنظله،بر عامل یزید در این شهر یعنی عثمان بن محمد بن ابی سفیان فشار آورده و او را به همراه تمامی افراد خاندان ستم پیشه بنی امیه و هوادارانشان از شهر اخراج کردند،و شهر را به تصرف خویش در آوردند.
در همین هنگام عبدالله بن زبیر نیز در مکه معظمه قیام کرد و این شهر را از دست بنی امیه بیرون آورده بود.
یزید بن معاویه،برای سر کوبی مردم حجاز،مسلم بن عقبه را که به خون ریزی و جنایت کاری معروف بود،با سپاهی عظیم به سوی آنان گسیل داشت واین سپاه از راهنمایی های عبد الملک بن مروان، که از فراریان مدینه بود اطلاعات لازم را به دست آورد و سر انجام در 28 ذی حجّه، سال 63 قمری به شهر مدینه منوره هجوم آوردند و با انقلابیون و مخالفان بنی امیه به نبرد پرداختند.
انقلابیون مدینه تا توان داشتند به رزم بی امان خود ادامه دادند ولی سپاه حجیم و پر تعداد شامی توانشان را برید و آنان را وادار به شکست سنگین نمود.
تعداد زیادی از مردم مدینه کشته و زخمی گردیدند و عده ای نیز فرار کرده و به عبذالله بن زبیر در مکه معظمه پیوستند.
عبدالله بن حنظله و فرزندان وی دراین نبرد نابرابر به شهادت
رسیدند.
مسلم بن عقبه سه روز جان،مال و ناموس اهالی مدینه را بر لشکریانش مباح کردو سپاهیان بی نزاکت شامی چنان وحشی گری نمودند که روی تاریخ را سیاه کردند و بر هیچ یک از بازماندگان صحابه رسول خدا(ص)و فرزندان و نوادگانش ترحم نکردند و قتل عام بزرگی به راه انداختند.
گویند قریب هزارو هفصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از سایر مردم مدینه در این واقعه قتل عام شدند.
لشکریان یزید بنا به فرمان وی،تنها به بیت معظم حضرت امام زین العابدین(ع)و علی بن عبدالله بن عباس متعرض نشدند.
(1)
این واقعه هولناک را رسول خدا(ص)در سفری که به مکه معظمه می رفت در سرزمین حرّه [در یک مایلی بیرون مدینه]پیش گویی کرد و برای آن بسیار متأثر شد.
(2)
1- نک :تاریخ الطبری،ج5 ،ص485 ؛ اسد الغابه[علی بن ابی الکرم جزری]، ج3،ص219 منتهی الآمال[شیخ عباس قمی]، ج2،ص33 ؛ تاریخ اُمراء المدینة المنورة[عارف احمد عبدالغنی]،ص59
2- بحار الانوار[علامه مجلسی]،ج81 ، ص125