12 ربیع الاول
درگذشت پیشواى حنبلیان (241 ق)
احمد بن محمد بن حنبل شیبانی، بنیان گذار مکتب فقهی حنبلی و پیشوای حنبلیان )یکی از چهار مذهب معروف اهل سنّت( در ربیع الاوّل سال 164 قمری دیده به جهان گشود.
پدر و مادرش از اهالی "مَرو" (1) بوده و به خاطر موقعیت کاری خود، به بغداد کوچ کردند.
هنگامی که به بغداد میرفتند، مادر احمد بن حنبل، وی را حامله بود و در بغداد، او را به دنیا آورد.
روایت دیگری حاکی است که وی در "مرو" به دنیا آمد و در ایّام نوزادیش، پدر و مادرش، وی را برداشته و به بغداد مهاجرت نمودند.
به هر روی، وی در میان عربها رشد و بر مذهب اهل سنّت، تربیت یافت.
احمد بن حنبل در نزد مدرّسانی چند به فراگیری دانش پرداخت و از اساتید مبرّزی بهره یافت.
وی برای تحصیل علوم اسلامی، به برخی از شهرهای اسلامی مانند کوفه، بصره، مکه، مدینه، یمن، شام، جزیره و مصر سفر نمود.
آن طوری که برخی از تاریخ نگاران نوشتهاند، وی از شاگردان نزدیک امام شافعی )بنیان گذار مکتب شافعی، از مذاهب چهارگانه اهل سنّت( و همیشه با وی همراه بود، تا این که شافعی در مصر وفات یافت.
احمد پس از شافعی، خود به ایجاد مکتب تازهای در فقه اسلامی پرداخت و در رشته حدیث، مهارتی ستودنی داشت و در همین رشته، کتاب گرانسنگ »المسند« را تألیف نمود و در آن، احادیث و روایات زیادی که دیگران به آن دست نیافته بودند، گردآوری کرد.
زندگی هفتاد و هفت ساله وی، با خلافت هشت تن از خلفای عباسی به نامهای ذیل معاصر بود:
1- مهدی عباسی؛ 2- هادی عباسی؛ 3- هارون الرشید؛ 4- امین عباسی؛ 5- مأمون عباسی؛ 6- معتصم عباسی؛ 7- واثق عباسی؛ 8- متوکل عباسی.
وی مورد پذیرش و تقویت دستگاه خلافت عباسی بود و جز در عصر معتصم و واثق که برای وی ناراحتی هایی به وجود آوردند، در بقیه عمر، از احترام عباسیان برخوردار بود.
در عصر وی، بحث اختلاف ازلی بودن قرآن و یا مخلوق بودن آن، بسیار گرم بوده و دانشمندان و عامه مردم را به خود سرگرم کرده بود.
برخی میگفتند که قرآن، از ازل بوده و ایجاد تازهای نداشت و برخی دیگر میگفتند که قرآن، همانند سایر مخلوقات، از سوی خداوند متعال آفریده شد و خلق تازهای داشت.
خلفای عباسی نیز بر دو دسته بودند.
مأمون و معتصم عباسی از جمله قائلین به خلق قرآن بودند.
در زمان معتصم، از احمد بن حنبل خواسته شد که به خلق قرآن فتوا دهد و او از این کار امتناع ورزید و در مناظره و مباحثه با سایر درباریان معتصم عباسی، به این گفتار رضا نداد.
معتصم، دستور داد وی را دستگیر و بر او تازیانه زنند و سپس وی را زندانی نمود و به مدت بیست و هشت روز در زندان نگه داشت.
آن گاه، وی را از زندان آزاد کرد.
پس از مرگ معتصم، در حاکمیت واثق عباسی نیز در خانه خویش محصور بود و اجازه بیرون آمدن از آن را نداشت.
تا این که در سال 232 قمری، واثق وفات یافت و متوکل عباسی به حکومت رسید.
متوکل، وی را نوازش و به او اکرام و احترام زیادی نمود و بدرفتاریهای معتصم و واثق عباسی را جبران کرد.
سرانجام، این دانشمند بلند آوازه، در دوازدهم ربیع الاوّل، و به روایتی در بیست و سوم ربیعالاوّل سال 241 قمری در بغداد وفات یافت و در مقبره "باب حرب" به خاک سپرده شد.
گفته شد که در تشییع جنازه وی، حدود هشتصد هزار مرد و شصت هزار زن شرکت نمودند.
(2)
ولیکن همه آنان از دوستان وی نبوده و بسیاری از آنها از مخالفان و دشمنان او بودند که در میان آنها،کسی را گماشته بودند که با صدای بلند میگفت:ای مردم ! لعنت کنید این کس را که بر ضد احکام شریعت حکم میداد.
گفته شد که احمد بن حنبل، لعنت کردن بر یزید بن معاویه را جایز میشمارد.
(3)
1- هم اکنون در کشور ترکمنستان قرار دارد.
2- نک: وفیات الاعیان، ج 1، ص 40؛ الانسباب، ج 2، ص 227
3- وقایع الایام، ص 213