31 شهریور
حمله رژیم عراق به جمهوری اسلامی و آغاز جنگ تحمیلى(1359 ش)
سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران است به همینمناسبت متن نوشته مقام محترم ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی رفسنجانی تحت عنوان روایتی تازه از هشتسال دفاع مقدس و صلح ایران و عراق ذیلاً درج میگردداز هنگام پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، کشور ما مسائلی را پست سر گذاشته و با واقعیتهایی مواجه شده که بهسرعت آنها را مرور میکنیمپس از پیروزی انقلاب، دشمنان ما در جهان، که با اسلام و انقلاب مخالف بوده و هستند و آنها را به زیان خودمیدانند، شروع به برنامهریزی برای درهم شکستن انقلاب و یا تضعیف آن کردند در این مقطع زمانی، همه تلاشهایآنها برای تغییر محتوای انقلاب، کودتا، برپایی شورش، تحریکات و فتنههای گوناگون شکست خورد در همین مدت،آنها برای یک تهاجم نظامی رسمی نیز آماده میشدند آنها احتمال میدادند که توطئههای مذکور، کارگر نیفتد و بههمین سبب به تدارک تهاجم نظامی پرداختنداسنادی در دست است که دشمنان ما در آن از کاری سخن گفتهاند که به زعم ایشان، ایران قادر به مقاومت در برابر آننیست و این همان حمله نظامی عراق به ایران بود و گویا سناریوی آن به عنوان «پیشآمدهای احتمالی» قبل از انقلابتنظیم
شده بودمیدانیم که حمله عراق به ایران چگونه آغاز شد عراقیها با طرح بهانههایی، به تمهید مقدمات حمله پرداختند دو سهماه نیز درگیریهای مرزی مختلفی را برپا کردند تا با مبهم ساختن قضیه، ایران را مقصر در شروع جنگ معرفی کنندخوشبختانه در این مرحله نیز توفیقی به دست آنها نیامد و سرانجام در زمانی خاص، تهاجم نظامی را آغاز کردند کهتقریباً مورد حمایت همه شیاطین دنیا واقع شددر این تهاجم، دست استکبار غرب و شرق، ارتجاع منطقه و صهیونیسم در کار بود، ولی در نوک حمله، حکومتحزب بعث عراق قرار داشت مجامع بینالمللی نیز با سکوت خود با این تهاجم برخورد ناشایستی کردند، اقداماتاین مجامع در مقابل تجاوز عراق به کویت، آن زمان نیز قابل اجرا بود؛ مانند تشکیل جلسه شورای امنیت، صدورقطعنامهای در محکومیت متجاوز و درخواست عقبنشینی بیقید و شرط او و محاصره و تحریم اقتصادی و ولیهیچیک از این اقدامات صورت نگرفت و حتی در مباحثات مختلف، پیوسته علیه جمهوری اسلامی ایران به بدگویینیز پرداختندعراقیها در اولین ضربه نظامی قدمهای مهمی برداشتند، ولی به اهداف خود نرسیدند آنها نه موفق به اشغال آبادان واهواز شدند و نه توانستند راه اهواز - دزفول را سد کنن
د و یا رابطه استان خوزستان را با مرکز قطع کنند آنها حتینتوانستند در ابتدای حمله، خرمشهر را اشغال کنند، چیزی که از اهداف اولیهشان بود در منطقه غرب نیز موضع چنینبود عامل این وضعیت نیز روشن است:
اول:
مقاومت مردم؛ همگان به یاد دارند که مردم خرمشهر 24 روز ارتش عظیم عراق را در پشت دروازههای شهر نگهداشتند و این کاری بزرگ بود، در حالیکه در تهاجم عراق به کویت، تانکهای عراقی حدود دو ساعت از رُمیله تا کاخامیر کویت رفتندآن روزها ارتش جمهوری اسلامی ایران آمادگی رزمی نداشت ارتش تصفیه شده بود و امرا و کارشناسان خارجی آنرفته بودند در آن زمان انسجامی در ارتش وجود نداشت و انتظار نمیرفت که بتواند کار مهمی انجام دهد و بعث عراقبا توجه به همین نکته، زمان تجاوز را انتخاب کرده بود همان مقدار مقاومت در مرزها برای ایجاد تأخیر در حرکتدشمن مؤثر افتاد سپس نیروی هوایی ارتش در آن مقطع زمانی بسیار خوب عمل کرد و به راستی ضربه نخست را ایننیرو وارد ساخت و گاهی برای جلوگیری از پیشروی دشمن نقش نیروی زمینی را به عهده میگرفت نیروی هوایی باروزانه بیش از 150 پرواز به داخل عراق، ضربههای کاری اقتصادی و فنی در پشت جبهه به دشمن وارد
ساخت وانهدامی وسیع را ایجاد کرد صنعت نفت عراق به کلی از کار افتاد و در جبههها از پیشروی نیروهای عراقی جلوگیریشدنیروهای داوطلب مردمی، کمک مؤثری نمودند و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به میدان آمد آن زمان سپاهپاسداران نیروی نظامی نبود و بیشتر به صورت نیروی انتظامی و امنیتی، در داخل کشور عمل میکرد با حضورنیروهای بسیج و مردم در این مقطع زمانی و با متوقف ساختن حرکت دشمن و تثبیت جبههها و خطوط دفاعی،نیروهای ایران در پشت جبهه خود را برای تهاجم بعدی آماده میساختندپس از پشت سر گذاشتن این مرحله از جنگ، تهاجم نیروهای اسلام آغاز شد حضرت امام1 با صدور فرمان شکستنحصر آبادان، کار را وسعت دادند و عملیات دارخُوین، ثامنالائمه، فتحالمبین، بستان و بیتالمقدس به دنبال هم وبدون اینکه مهلتی برای تجدید قوا به دشمن داده شود، عراق را وادار به فرار از ایران کرد و فتح خرمشهر، اوجپیروزیهای جمهوری اسلامی ایران بودعراق به پشت خطوط و استحکامات خود پناه برد و با ایجاد دریاچههای وسیع و میدانهای وسیع مین و سیمهایخاردار چند درجهای، در موضع تدافعی قرار گرفت و نیروهای ایران حالت تهاجمی خود را حفظ کردند؛ چرا کهعراقیها هنوز در بخش و
سیعی از خاک ایران حضور داشتند سپس سلسله عملیات والفجرها، کربلاها، فتح و نصرهاصورت گرفت و معمولاً در طول چند سال آخر جنگ، رزمندگان اسلام پیروز بودنددر این دوره نفاق و خباثت دشمنان بیشتر ظاهر شد صهیونیستها، آمریکاییها، انگلیسیها، فرانسویها، روسها وارتجاع عرب دم از صلح میزدند و در همان حال به عراق کمک میکردند در مرحلهای که نیروهای ایران، عراقیها رادر پشت استحکاماتشان تحت فشار قرار داده بودند، آنها همه نوع مساعدت به عراق کردند و هر رذالتی که میسر بودعلیه ایران به کار میبردند، که نیازی به تکرار و یادآوری آن نیست و میدانیم که با چشمپوشی مراکز بینالمللی،بسیاری از مقررات بینالمللی نقض شدو جنایات جنگی هولناکی توسط دشمنان اسلام به وقوع پیوست که زدنهواپیماهای مسافربری و نقاط مسکونی و استفاده وسیع از اسلحه شیمیایی، نمونههایی از آنهاستپس از فتح عظیم نیروهای اسلام در حلبچه و حضور ما در اعماق خاک دشمن در شمال عراق، سه عامل جدید واردصحنه میشود
اجازه قتل عام مردم عراق
سیاست سرزمین سوخته
حضور نیروهای بیگانه در خلیج فارس و دریای عمان
معلوم شد که عراقیها بنا دارند ولو با انهدام ملت خود و قتل عام مردم عراق، ایران را به رحم آورند تا کمتر وارد خاکعراق شود و جنایت بعثیها در حلبچه نمونه روشن آن است چون میدانستند ایران اسلامی ادامه نبرد را به خاطرنجات مردم عراق میخواهد، با این ترفند راه ما را به سوی هدف میبستند دیدید که عراقیها با حلبچه چه کردندنیروهای اسلام در آن هنگام در منطقه حضور داشتند و در عملیات نفوذی خود تا موصل پیش رفته بودند و شاهد اینقساوتها بودند سیاست سرزمین سوخته به صورت مانعی در برابر نیروهای ایران قرار گرفت ادامه جنگ به خاطرنجات مردم عراق بود و ایران خواستار بروز چنین فجایعی برای آنها نبود این وضع آشکار ساخت که چنانچه نیروهایایران تا بغداد نیز پیش بروند، همین وضع برپا خواهد شد و مردمی نمیمانند که بتوان نجاتشان دادبه موازات سیاست مذکور، لشکرکشی نیروهای استکباری به خلیج فارس و دریای عمان صورت گرفت و این نیروها بهطور رسمی با ایران وارد جنگ شدند و سکوهای نفتی ما را منفجر کردند هدف اصلی ما همواره صلح پایدار بودهاست و در این مرحله، برای تحقق صلح، راه قطعنامه 598 انتخاب شد خوشبختانه در همان روزها روشن شد که اینانتخاب، از سر
ضعف نبود، زیرا به محض سرپیچی عراق از برقراری آتشبس و پیشروی در داخل خاک ایران، باصدور فرمان بسیج، گروههای عظیم مردم روانه جبههها شدند هجوم نیروهای مردمی برای شرکت در جبههها چنانبود که ما در یک ماه آخر جنگ، شاهد بیشترین نیرو و امکانات در طول سالهای دفاع خود بودیم لیکن به دلیل تصمیمصحیح امام1 و برنامهریزی به عمل آمده برای ادامه نیافتن جنگ، به نیروها اجازه حمله داده نشد و نیروهای ما به واقعبا فرو خوردن خشم خود، از جبههها بازگشتند فشار زیادی از سوی قرارگاهها برای کسب اجازه انجام عملیات و از بینبردن پیروزیهایی که عراقیها به دست آورده بودند وجود داشت، ولی امام موافق نبودند و اجازه نمیدادند و تنها درحد دفاع اجازه داده شدسپس مرحله مذاکرات برای اجرای قطعنامه 598 آغاز شد همگان میدانند که ما در هنگامی که در حال پیشروی درخاک عراق بودیم، این قطعنامه را رد نکردیم، زیرا در واقع آن را قبول داشتیم و به موقع خود پذیرش آن را اعلام کردیم منافع و مصالح ما و حق و عدل را نسبتاً در این قطعنامه گنجانده بودند؛ زیرا در هنگام پیشروی ما و انهدام بعثیهاتنظیم شده بودوقت زیادی از دو کشور در این مرحله تلف شد و حقایقی روشن گردید
برای خیلیها واضح گردید که بعث عراقصلح واقعی نمیخواهد و آماده اجرای قطعنامه 598 نیست و شعارهای صلحخواهی سالهای جنگ، معلول وضعجبهه و از سر ضعف و ناچاری بوده استهم چنین روشن شد که مستکبران حامی عراق و ارتجاع عرب نیز وضعی مشابه عراق داشته و دارند و متأسفانه معلومشد که سازمان ملل و شورای امنیت نیز تمایلی به اجرای قطعنامه در شرایط خاص آتش بس ندارد در این مرحله،ایران مظلوم، مانند دوران جنگ، تنها و غریب در صحنه مذاکرات برای احقاق حق خود به تلاش پرداخت و باهوشیاری و مقاومت، امید گرفتن امتیاز را از دشمن سلب و به استعمارگران اجازه سوء استفاده از وضع »نه جنگ و نهصلح« را نداددر کنار این وضع نامطلوب و افشاگر، تضادهای داخلی جبهه دشمنان انقلاب اسلامی و مشکلات اقتصادی عراق وتوقعات غیرقابل تحمل عراق از پشتیبانان ثروتمند خود در دوران جنگ، وضع و شرایط جدیدی را پیش آورد کهامروز شاهد آثار آن هستیمبیشک وعدههای نصر الهی برای انسانهای صبور و مقاوم و جهادگر که برای انجام وظایف الهی - انسانی خود از همهچیز گذشته و رضایت خدای را نصبالعین قرار دادهاند، از عوامل اصلی این وضع و شرایط جدید است که بهرهگیریاز آن نیز صحنهای دیگر
از امتحان الهی است که امیدواریم توفیق حسن انجام این امتحان را، کما فی السابق داشتهباشیمعلائمی از تغییر سیاست طرف ما دریافت میشد و اطلاعات و قرائن و محاسبات راه درست حرکت را به ما نشانمیداد در تاری2/05/69 مطلع شدیم که نامه سربستهای از رئیس جمهوری عراق و آقای یاسر عرفات برای مقاممعظم رهبری و رئیس جمهوری کشورمان رسیده است حامل نامه فردی از سازمان آزادی بخش فلسطین بود و ابتدائاًبا ناباوری با این ادعا برخورد شد، چون وضع ما و عراق در شرایطی نبود که با عرف دیپلماتیک ارسال پیک و نامه قابلتوجیه باشدبررسیهای ابتدایی از لحاظ مضامین و امضای نامه و مهر و آرم و با توجه به شناخته شده بودن حامل نامه و همراهی بانامه عرفات، اطمینان نسبی ما را در خصوص صحت ادعا جلب کردبرای بررسی مضامین نامه و تهیه جواب و برخورد مناسب با موضوع، در تاریخ2/08/69 جلسهای در محضر مقاممعظم رهبری با حضور اعضای شورای عالی امنیت ملی و مشاوران سیاسی رهبری و من تشکیل شدگرچه در گذشته صدام حسین چند بار اقدام به ارسال پیام از طریق نمایندگیهای عراق در آلمان و سوئیس و جاهایدیگر کرده بود و پیشنهاد مذاکره حضوری و رو در روی رؤسای دو کشور را داده بود و ت
ا مرحله مذاکره مقدماتی درسطح رؤسای نمایندگیها بدین منظور پیش رفته بودیم و ابتکار آن بیسابقه نبود، ولی ویژگیهای مضامین نامه کافیبود که مطلب را جدی بگیریم که گرفتیم با مشورت و دقت همه جانبه، جواب تهیه شد و از طریق نمایندگیمان در ژنوبه نمایندگی عراق در آنجا تحویل گردید و سپس تبادل نامهها به همین صورتی که در متن کتاب میبینید ادامه یافت وچیزی که توجه ما را به خود معطوف داشت عجلهای بود که در طرف عراق به چشم میخورد که برای ما توجیهمعقولی نداشت گرچه در تحلیلها و بررسیهای مربوط به انگیزه طرف مقابل در ارایه این ابتکار و عجله غیرمعمول، در ادامه کار، ضمناحتمالات فراوان دیگر، احتمال مشکل داشتن با همسایههای عرب خود و به خصوص کشورهای نفتخیز خلیجفارس مطرح بود، ولی بعضی احتمالات دیگر از قبیل مشکل داشتن با کشورهای صنعتیِ طلبکار عراق و به خصوصآمریکا و فرانسه و یا مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی ناشی از دوران طولانی جنگ بیثمری که خود راه انداختهبود و طولانی شدن دوره اسارت دهها هزار اسیر عراقی که عمدتاً در سالهای اول جنگ اسیر شده بودند و مخارجگزاف نگهداری این همه نیرو به خاطر دوران نه جنگ و نه صلح و به عنوان عوام
ل این حرکت توجه ما را جلبمیکرد و کمترین اهمیت را به احتمال پیشآمدن جنگ با حامیان دیروز و آن روز عراق میدادیممناسب است که در این مقدمه کوتاه نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
1 - اکنون اسناد غیرقابل انکاری در اختیار تاریخ است که نشان میدهد این جنگ با خواست استکبار و ارتجاع وصهیونیسم برای شکست و یا حداقل تضعیف انقلاب اسلامی ایران آغاز شد و به بعث عراق حداقل امید اشغالخوزستان و تجزیه ایران و رسیدن به موقعیت سیادت و ژاندارمی در خلیج فارس داده شده بود2 - برای این هدف پلید، از همه ابزارهای ممکن استفاده شد کمکهای مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی و تبلیغاتی وسیاسی بیدریغ و سخاوتمندانه و چشمپوشی از هرگونه جنایت جنگی و تخلف از موازین بینالمللی و سرانجامدخالت علنی و رسمی ابرقدرت آمریکا در کنار عراق و علیه ایران در جنگ3 - ایران اسلامی به تنهایی در مقابل جبهه کفر جهانی و شیاطین کوچک و بزرگ زمان دفاع میکرد و به جز از خداوندمنّان، از جایی کمک دریافت نمیکرد و جالب توجه اینکه بجز چند هفته اوایل و اواخر جنگ در تمام دوران هشتساله دفاع، نیروهای ایران و اسلام در وضع تهاجمی و ارتش بعث عراق تحت فشار و رو به انهزام بود و وضع ه
فتههایاستثنایی هم عوامل خاص خود را دارد که مورد اشاره قرار گرفت و این پیروزی عظیم و کمسابقه میتواند سرمشقیبرای سایر ملتها و به خصوص ملتهای اسلامی در ترسیم راه زندگی خود باشد، به شرط آنکه به تاریخ در ثبت حقیقتخیانت نشود و واقعیتها در اختیار جویندگان حق قرار گیرد4 - حقایقی که با تهاجم سنگین تبلیغاتی استکبار جهانی پوشیده مانده بود و بخشی از افکار عمومی را به انحرافکشانده و خطر تحریف تاریخ هم وجود داشت، بالاخره کشف شده و امروز مردم دنیا با بسیاری از واقعیتها که از آنهامخفی نگاه داشته شده بود، رفته رفته آشنا میشوند و حقانیت و مظلومیت اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی ایرانآشکار میگردد خدا میداند که چند میلیارد کلمه و چند میلیون سطر و صفحه در هفتههای اخیر در سراسر دنیا نشرشده که در آن به حقیقت اعتراف شده است، آن هم از زبان کسانی که در تمام عمر خود حاضر نشده بودند کلمهای بهنفع حق و خدا و اسلام و ما ادا کنند اینک آنها اعتراف میکنند که حق با ایران بوده است امروز در کنگره آمریکا آقایبوش را به محاکمه میکشند که چرا آن همه از صدام حسین در طول جنگ با ایران حمایت کرده است و همسایگانجنوبی ما از کمکهای فراوان مال
ی و خود به عراق پشیمانند و مرتباً پرونده شرکتها و مراکز دیگر امپریالیستی برملامیشود که برخلاف مقررات بینالمللی با هدف تضعیف انقلاب اسلامی ایران به بعث عراق کمکهای نامشروعکردهاند:
از قبیل امکانات اسلحه شیمیایی و این حقایقی که امروز در جهان مطرح است در تاریخ ثبت خواهد شد ودوستان حق، روزی آنها را گردآوری خواهند کرد و در کتابخانهها و مراکز تحقیقاتی دنیا به عنوان مراجع اصیل مطالعهخواهد شد تا جهانیان بدانند که این ملت مظلوم از دست ستمگران تاریخ چه کشیده و چه شهامتی از خود نشان داد!5 - مردم ایران به صحیح بودن راهشان مطمئنتر شدند و این هم به لحاظ ملی بسیار مهم است چنانچه مردم ما پس ازده سال مجاهده به این نتیجه میرسیدند که اشتباه کردهاند، ضربه مهلکی بر شخصیت تاریخی و پشتوانه فرهنگیملت و انقلاب وارد میآمد حال ملت ما با نگریستن به گذشته درمییابد که تمامی حرکتها و سیاستها، هدفدار و بابرنامه بوده است دفاع، مقابله به مثل، پذیرش قطعنامه 598، مقاومت در مذاکرات، مکاتبات و همه حرکاتی که انجامدادهایم از روی حساب و تدبیر بوده استاین ملت به خود اعتماد دارد و تلاش دشمنان برای مشوب کردن اذهان ملت ما بیاثر است ملت
ما با نگریستن بهمجموعه مسیر طی شده، درمییابد که حرکت صحیح بوده است و امام امت در مواضع مناسب تصمیمات بجا وراههای مناسب را پیش پای ملت گذاشت و حال مردم، نقطه ضعیفی در حرکت گذشته خود نمیبینند6 - کیفیت جنگیدن ما نیز خود پیروزی بزرگ دیگری است به هنگام ختم جنگ، امکانات نظامی ما و آن نیرویی که باآن میجنگیدیم برای ما باقی مانده؛ چرا که متعلق به دیگران و یا وابسته به دیگران نبوده است ارتش جمهوریاسلامی ایران امکانات خود را بخوبی حفظ کرد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ابتکار جنگید و بسیج، آن نیرویعظیم بیانتها و آن دریای بیکران انسانها که در موقع لزوم به جبهه میرفت و آن هنگام که نیازی نبود در کارخانه ودانشگاه و مدرسه و کار میکرد، همچنان آماده باقی ماند تجربه دفاع مقدس، برای ما تجربهای عظیم استتجربهای موفق که در سراسر جهان بینظیر است با این تجربه عظیم و نیروهای مقاوم و مجاهد، دیگر تا مدتها کسیفکر تجاوز به این سرزمین را در سر نمیپروراند7 - بخشی از عوامل موفقیتها را نام میبریم:
نخست، مدیریت کم سابقه و معجزهگونه حضرت امام امت که ما بسیاری چیزها را در این انقلاب از ایشان داریم وامروز مدیریت بسیار خردمندا
نه و کم نظیر رهبر معظم ماست که به بهترین نحو هدایت امور کشور را در دست دارند فداکاریها و ایثارگریها و شهادتطلبیهای نیروهای رزمنده ایران که دوره بسیار سخت دفاع را تحمل کردند حمایتهای بیدریغ ملت که در هیچ زمانی رهبری کشور و رزمندگان احساس تنهایی نکردند و مسؤولان نظام هموارهخود را در کنف حمایت رهبر و ملت میدیدند صبر و تحمل خانوادههای شهدا، اسرا و مفقودان و استقامت جانبازان که بخشی عظیم از فرهنگ جهاد ماست تحمل آزادگان ما که امروز میهمانان عزیز ما هستند و در اردوگاههای دشمن و در شرایط سخت و طاقتفرسا بااستقامت و صبر خود دشمن را عاجز کردند و افتخار بزرگی را در صفحات تاریخ ایران ثبت نمودند8 - با تکیه بر تجارت هشت سال دفاع مقدس و دوازده سال درگیری با اهریمنان مستکبر، امروز ایران اسلامی از تواندفاعی قابل توجه و خودکفایی برخوردار است که میتواند محوری قابل اعتماد برای صلح و ثبات منطقه باشد وشیاطین کوچک و بزرگ، دیگر فکر تجاوز به ایران را در مخیله خود خطور نخواهند داد