"علیشریعتی" در سال 1312 ش در روستای کاهک از توابع مزینان سبزوار در خانوادهای اهلعلم به دنیا آمد.
پدرش محمدتقی شریعتی، مؤسس کانون نشر حقایق اسلام در مشهد بود و با علمای بسیاری حشر و نشر داشت.
شریعتی، تحصیلات دانشگاهی خود را در فرانسه سپری کرد.
در ضمن اقامت در فرانسه، با مبارزان مسلمان الجزایر آشنا شد.
این آشنائی به علاوه پرورش در خانوادهای که با فضلا و علما هم نشین بود، علاقه وی به مبارزات انقلابی را تقویت کرد.
وی در سال 1343 به ایران بازگشت و به دلیل مخالفت با رژیم طاغوت بارها دستگیر و روانه زندان شد.
وی در طول مبارزات فکری و سخنرانیهای خود جوانان دانشگاهی را به اسلام دعوت میکرد.
با این وجود، ضعف مطالعاتش در معارف اسلامی و تاریخ اسلام و ایران، موجب میگردید ایدههائی را مطرح کند که یا مستندات تاریخی درستی نداشتند و یا در تضاد آشکار با معارف اسلامی بودند.
طرح این مباحث، زمینههای تشدید التقاط فکری بسیاری را در میان گروهی از جوانان ایجاد میکرد.
شریعتی در 16 اردیبهشت 1356 به لندن مسافرت کرد و در 29 خرداد همان سال در آن شهر به طرز مشکوکی درگذشت.
بدنش را پس از چند روز به سوریه منتقل کرده و در زینبیه به خاک سپردند.
وی در حالی که در ابتدا به نقدهای فضلای آگاه در خصوص خطاهای فکریاش اعتنا نمیکرد، در اواخر عمر به بخشی از این خطاها پی برد و وصیت کرد افرادی مانند شهید مرتضی مطهری و محمدرضا حکیمی، آثارش را مطالعه کنند و جلوی انتشار آثار انحرافی وی را بگیرند.
البته این وصیت وی هیچگاه جامه عمل نپوشید.
(تصویر؛ یکی از تجمعات منافقین که سعی داشتند شریعتی را همشأن امام(ره) نشان بدهند.
)
پس از پیروزی انقلاباسلامی برخی از گروههای انحرافی و التقاطی مانند منافقین، فرقان و.
.
.
با برجستهکردن نام و تصاویر شریعتی میکوشیدند در برابر اندیشه ناب حضرتامام(ره) صفآرائی کنند.