25 بهمن
سالروز صدور حکم اعدام سلمان رشدى(1367)
سالروز صدور حکم اعدام سلمان رشدی
25 بهمن ماه، سالگرد صدور حکم اعدام سلمان رشدی توسط رهبر بزرگ جهان اسلام حضرت امام خمینی(ره) است.
حکمی که حیاتی دوباره به اسلام بخشید و دشمنان اسلام را منفعل و منزوی ساخت.
بار دیگر استعمارگران دریافتندکه اسلام مکتبی زنده و پویاست و رهبری آن، آگاه و هوشیار از حریم اسلام و مقدساتش دفاع میکند.
حکم اعدام سلمان رشدی از نظر فقهی
با تأمل در کار سلمان رشدی میتوان گفت که حکم اعدام او جنبههای مختلفی دارد؛ یکی از آنها مسأله «ارتداد» است.
سلمان رشدی در کتاب خود، مقدسات مذهبی، خدا، پیغمبر، جبرئیل، وحی و قرآن را به تمسخر گرفته، آیات الهی راآیات شیطانی نامیده، آیینهای الهی را به عنوان آیینهای فحشا و منکرات مطرح کرده است.
وی تعبیراتی در محتوایکتاب آیات شیطانی به کار برده که انسان از بیانش شرم دارد.
هر مسلمان آزادهای که چنین مطالبی را بگوید، مرتداست.
البته مرتد بر دو قسم است:
1 - مرتد فطری؛ و آن، کسی است که در خانواده مسلمان به دنیا آمده، پدر و مادرش یا یکی از آنها مسلمان باشند و بهفطرت اسلامی به دنیا بیایند، چنین کسی اگر از برگردد، مرتد فطری است.
2 - مرتد ملی؛ کسی است که در خانواده کافر به دنیا آمده و سپس مسلمان شود و مجدداً از اسلام برگردد.
سلمان رشدی مرتد فطری است و حکم مرتد فطری در اسلام روشن میباشد.
روایات صحیح که علمای اسلام براساس آنها فتوا دادهاند، گواه بر این مطلب است؛ به عنوان نمونه در کتاب وسائل، از حضرت باقر(ع) نقل شده که فرمود:
»من رغب عن الاسلام و کفر بما أنزل علی محمد (ص) بعد الاسلام، فلا توبة له و قد وجب قتله و بانت منه امرأته و یقسمما ترک علی ولده«.
کسی که از اسلام برگردد و به آنچه بر پیامبر اسلام نازل شده کافر شود، و سپس توبه نماید، توبهاش پذیرفته نیست وقتلش واجب است، زنش به مجرد ارتداد از او جدا میشود و همچنین اموالش به ورثه او منتقل میگردد.
البته اجرای احکام مرتد، بر عهده حاکم اسلام است و خود مردم بدون اجازه حاکم اسلام نمیتوانند اقدام نمایند.
عنوان دیگری که بر کار سلمان رشدی منطبق است عنوان سبّ و دشنام است، تعبیراتی که او در مورد پیامبر اکرم9 بهکار برده، مسلماً سب و دشنام و اهانت است و سب و دشنام بر پیامبر اسلام9 جرم بزرگی است و طبق روایات،مجازاتش اعدام است.
در مورد این حکم، اختلافی وجود ندارد و مسأله اتفاقی و اجماعی است.
امام صادق(ع) درمورد کسی که به پیامبر عزیز اسلام(ص) دشنام داده بود فرمودند:
حکم او اعدام است و نیازی هم به رجوع به حاکم ندارد.
»یقتله الأدنی فالأدنی قبل أن یرفع الی الإمام« تفاوت این عنوان با عنوان قبلی در این است که اولاً:
در اینجا هر فردی کهسب و دشنام به پیامبر9 را از زبان کسی شنید خودش میتواند به مجازات او اقدام نماید و آن شخص را به قتل برساندو نیازی به اجازه حاکم ندارد.
و ثانیاً احکام ارتداد بین فطری و ملی و یا زن و مرد فرق میکند اما در احکام سب النبیفرقی بین زن و مرد یا مسلم و کافر و یا فطری و ملی نیست.
گرچه برخی از فقها؛ مانند صاحب جواهر تفصیل قائل شدهو فرموده است:
اگر مرتد غیر فطری باشد ولو سب و دشنام داده، توبهاش پذیرفته میشود ولی صاحب ریاض اینتفصیل را رد کرده که تفاوتی بین فطری و غیر فطری در ساب النبی وجود ندارد.
اما عنوان سومی که بر کار سلمان رشدی صدق میکند آن است که اقدام سلمان رشدی یک کار شخصی نیست، بلکهیک جریان توطئه آمیز است که مقصود از آن محاربه با اساس اسلام و مقدسات اسلامی است و از توطئه استکبارنشأت میگیرد.
دشمنان اسلام پس از پیروزی انقلاب و بیدار شدن مسلمانان جهان به فکر افتاده و برای از بین بردناسلام نقشههای مختلفی ریختهاند.
این هم یکی از ترفندهای بزرگ آنهاست و آنان در حقیقت به این شکل به جنگارزشهای معنوی اسلام آمدند تا مسلمانان را نسبت به مقدساتشان سست نمایند.
از شواهد روشن این توطئه، تشویقهاو حمایتهایی است که استکبار از او نموده است.
استکبار این اثر را به زبانهای مختلف در کشورهای زیادی نشر کردهاست.
اینها همگی نشانگر یک توطئه بزرگ علیه اسلام و مسلمانان است و حضرت امام1 با بینش روشنی که داشتندمتوجه این جریان خطرناک شدند که با ریشه و اساس اسلام سر و کار دارد.
لذا برخوردی با کتاب و مؤلف و ناشر آننمودند که مسلمانان جهان را بیدار کرد و توطئه دشمنان را خنثی نمود.
ما میدانیم که جنگهای فرهنگی، کمتر ازجنگهای نظامی نیست اگر بالاتر از آن نباشد.
اگر دشمن اسلام حمله نظامی به بلاد اسلامی کند وظیفه همه مسلماناندر صورت امکان و قدرت، دفاع است، احتمال خطر جانی و مالی در مسأله دفاع نقشی ندارد بلکه باید همه خطرات راتحمل کرد و در برابر دشمن ایستادگی نمود.
بنابر این در توطئههای فرهنگی که خطرش بیش از خطر جنگ نظامیاست، به طریق اولی باید به دفاع و مقابله پرداخت.
حضرت رضا7 در مورد هجوم دشمن به کشور اسلامی که حاکم آنظالم و استکبار است میفرماید:
»اگر کسی در مرز کشور اسلامی به سر میبرد و سلطان آن کشور سلطان جائری است در صورتی که کفار به آن کشورحمله کنند، آن شخص باید از خودش و مسلمانها دفاع کند«.
ملاک کلی که در روایت به آن اشاره شده است، آن است که اگر اسلام مندرس شود و از بین برود نام پیامبر هم از بینمیرود و در بعضی از روایات دیگر آمده است که اگر نام پیامبر از بین برود اسلام از بین رفته است و هر دو تعبیر درستاست و بین آنها تلازم وجود دارد.
بدیهی است این ملاک کلی در مورد توطئههای استکباری برای از بین بردن اسلام نیزکارساز است.
تفاوتی که عنوان سوم؛ یعنی توطئه و محاربه اسلام با دو عنوان قبلی دارد، آن است که در مورد سب ودشنام و ارتداد، فقها فرمودهاند:
اجرای حکم نباید با خطر جانی و مالی همراه باشد ولی در اینجا این مسأله مطرحنیست حتی اگر خطر جانی هم در کار باشد دفاع از حریم اسلام و مسلمانان واجب است چون چیزی مهمتر از اسلاموجود ندارد و شاید حکم حضرت امام(ره) که بدون قید آن را بیان فرمودهاند، بر اساس همین عنوان سوم باشد.
امام(ره) درهمان حکم تاریخی خود فرمودند:
اگر کسی هم در این راه کشته شود شهید است.
حکم مذاهب دیگر اسلام
کتاببدایةالمجتهدکهاثر یکیاز علمایبزرگاهلسنتبهنام قرطبی (متوفای595 هجری قمری) است، درباره مرتدمیگوید:
شخص مرتد - به اتفاق علما - کشته میشود و بعد به این روایت استدلال کرده است که پیامبر اکرم9 فرمودند:
»من بدل دینه فاقتلوه« پس در اصل این که مرتد باید کشته شود و حکم آن قتل است اختلافی وجود ندارد.
ترفند جدید رشدی!
سلمان رشدی بعد از حکم امام اعلام کرد من مسلمان نبودهام! وی گویا با این ترفند میخواهد خود را نجات دهد.
دراین که او سابقه اسلامی دارد و در خانواده مذهبی به دنیا آمده است جای تردید نیست، ولی به فرض اگر او قبلاً کافربوده، آیا حکم اعدام درباره او تغییر میکند؟ پاسخ این است که سب و دشنام پیامبر اسلام و نیز توطئه علیه اسلام حکمش همان است که گفته شد و تفاوتی در آن،بین مسلمان و کافر نیست و در هر صورت باید اعدام شود.
سلمان رشدی با این ترفند میخواهد از عنوان ارتدادفطری فرار کند؛ ولی این تلاش برای او سودی ندارد، زیرا اگر مرتد فطری هم بر او صدق نکند، عنوان دیگر کاملاً بر اومنطبق است.
علاوه این که، ترفندی بیش نیست و همه از حرکت او باخبرند که به نفع چه کسی کار میکند و وضعخانوادگی او هم روشن است که مسلمانزاده بوده است.
ملاک حکم نیز در اینجا بسیار روشن است؛ زیرا اگر دشمنان اسلام بتوانند مقدسات مذهبی را مسخره کرده و به آنتوهین نمایند و همه جا هم منتشر کنند، مدتی نمیگذرد که ارزشهای معنوی انبیا و رهبران الهی در میان امتها و جوامعاسلامی از بین میرود و میدانیم که هرقدر رهبران از عظمت و قداست برخوردار باشند، نقششان و کارآییشان دراجتماع بیشتر خواهد بود و لذا اسلام مانع توهین به رهبران الهی شده است.
پیامبر اسلام میتوانست اینجا عفو کندولی عفو نکرده است، چون این حرکتها به اسلام لطمه میزند.
خداوند پیامبران خود را معصوم قرار داده تا مردم هیچنقطه ابهامی نسبت به آنها نداشته باشند و پیامبران بر ایشان از قداست و طهارت خاصی برخوردار باشند تا دیگران راجذب کنند و مردم با علاقه باطنی زیادی از ایشان پیروی نمایند.
اگر قرار باشد چهره پیامبر به عنوان شخص منفیتوسط دشمنان معرفی شود بالاخره در میان مردم اثر میگذارد.
از سوی دیگر، اگر بنا باشد هرکس بتواند چند روزیمسلمان شود و بعد، از اسلام برگردد و بگوید:
»ما رفتیم و اسلام را دیدیم، چیزی نبود!« مخالفین اسلام بدینوسیلهضربه بزرگی بر پیکر اسلام وارد میآوردند.
در گذشته عدهای با همین انگیزه مسلمان میشدند تا اسلام را تضعیفنمایند.
چگونه ممکن است دینی که تمام ابعادش مبرهن و متقن است دستخوش اغراض مخالفین اسلام قرار گیرد.
اگرانسان مقداری به فلسفه احکام ارتداد توجه کند، میفهمد که چقدر این احکام براساس حکمت و مصالح دنیوی واخروی جامعه اسلامی است خلاصه به خاطر این جهات است که اسلام بر حکم اعدام اینگونه افراد اصرار میورزد.
ابعاد حکم حضرت امام در عصر حاضر
ابعاد این حکم تاریخی به طور فهرستوار عبارتنداز:
1 - درهم کوبیدن توطئههای استکبار جهانی برای نابودی ارزشهای معنوی اسلام.
2 - زنده کردن مقدسات مذهبی و ابراز عظمت آنها در جهان اسلام.
3 - تشکل بخشیدن به جوامع اسلامی در سراسر جهان برای تحرکات سیاسی و مذهبی.
4 - نفوذ و بروز قدرت رهبری و فقه و فقاهت در جهان اسلام.
5 - رسوا شدن آخوندهای درباری در جهان اسلام.
6 - اعلام برتری ارزشهای معنوی اسلام بر روابط سیاسی و قوانین سیاسی جهان.
سؤال دیگر این است که چرا مصلحت سنجیهای دیپلماسی نمیتواند مانع از اجرای احکام الهی باشد؟ پاسخ این سؤال هم قبلاً روشن شد.
وقتی با اساس اسلام و مقدسات آن و ارزشهای معنوی اسلام مقابله شود، چیزینمیتواند در برابر اسلام و ارزشهای معنوی آن مطرح باشد.
مسلماً ارزشهای معنوی اسلام بر هر چیز مقدم است و برهمه روابط تقدم دارد.
ما نمیتوانیم به عنوان روابط دیپلماسی و روابط اقتصادی، اسلام را در معرض خطر قرار دهیمبلکه باید از هر چیز بگذریم و اسلام را مقدم بداریم و نگرانی حضرت امام هم همین بود که برخی تحلیلگران ممکناست به عمق این حکم پی نبرده باشند و بخواهند مسأله را به این وادی ببرند و احیاناً بگویند که ما از این امر بگذریم تالطمهای به روابط دیپلماسی ما نخورد، اصلاً نوبت به این مراحل نمیرسد چون مسأله به حیات اسلام و ارزشهای آنبرگشت میکند، حتی اگر در روابط سیاسی هم ضرر کنیم مسألهای نیست.
علاوه این که باید به بازدهی این حکم همتوجه کافی نمود، آن وقت است که خواهیم دید ضرر که نکردیم بلکه سودهای بینظیری هم در این حکم عاید اسلامو مسلمانان شده است.
و اینک متن حکم و بیانات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری:
متن حکم تاریخی حضرت امام(ره)
بسمه تعالی
انا للَّه و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم وچاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند.
از مسلمانان غیورمیخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمانانتوهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است انشاءاللَّه.
ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزایاعمالش برسد.
والسلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
روح اللَّه الموسوی الخمینی - 25/11/67
حضرت امام خمینی(ره) به همین مناسبت فرمودند:
».
.
.
آیات شیطانی کاری است حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت.
.
.
استکبارغرب شاید تصور کرده است از این که اسم بازار مشترک و حصر اقتصادی را به میان بیاورد ما در جا میزنیم و از اجرایحکم خداوند بزرگ صرفنظر مینماییم.
خیلی جالب و شگفتانگیز است که این به ظاهر متمدنین و متفکرین وقتییک نویسنده مزدور با نیش قلم زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان و مسلمان را جریحهدار میکند وعدهای در رابطه با آن شهید میشود برایشان مهم نیست و این فاجعه عین دموکراسی و تمدن است! اما وقتی بحثاجرای حکم و عدالت به میان میآید، نوحه رأفت و انساندوستی سر میدهند.
ما کینه دنیای غرب را به جهان اسلامو فقاهت، از همین نکتهها به دست میآوریم.
قضیه آنان قضیه دفاع از یک فرد نیست.
قضیه حمایت از جریان ضداسلامی و ضد ارزشی است که بنگاههای صهیونیستی و انگلیس و آمریکا به راه انداختهاند و با حماقت و عجله خودرا روبهروی همه جهان اسلام قرار دادهاند.
البته باید ببینیم که بعضی دولتها و حکومتهای اسلامی چگونه با اینفاجعه بزرگ برخورد میکنند.
این که دیگر مسأله عرب و عجم و فارس و ایران نیست بلکه اهانت به مقدساتمسلمانان از صدر اسلام تاکنون و از امروز تا همیشه تاریخ است و نتیجه نفوذ بیگانگان در فرهنگ مکتب اسلام که اگرغفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهای خطرناک و قلم به دستان اجیر شده در آستین فراوان دارد.
ضرورتی نیست که در چنین شرایطی ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم چرا که دشمنان ممکن استتصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقهمند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینی خودساکت و آرام میگذریم.
آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خودتجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبببدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخوردمتقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند، این یک نمونه است که خدامیخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریتچهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همه چیز را به حساباشتباه و سوء مدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله اشتباه ما نیست، بلکه تعمدجهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است والا مسأله فرد سلمان رشدی آن قدر برایشان مهم نیست که همهصهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.
روحانیون و مردم عزیز حزباللَّه و خانوادههای محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیل و افکار نادرستخون عزیزانشان پایمال نشود.
ترس من این است که تحلیلگران امروز ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند وبگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ ونتیجهگیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضعگرفتهاند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر اسلام و مکتب بگذریم!«
3/12/67
».
.
.
امروز بیشتر از هر زمانی کینه و دشمنی استکبار علیه اسلام ناب محمدی برملا شده است.
بسیج عمومی آنان دردفاع از یک خودفروخته و نویسنده مزدور، گویای این واقعیت است و شاید آنان، این همه فضاحت و بیآبروییشان رابه خاطر رسیدن به هدف شوم خود پیشبینی نکرده بودند که امروز با سرافکندگی و خواری از کرده خود پشیمان و باذلت مراجعه میکنند.
احتمالاً قضیه مبارزه با حجاب زنان مسلمان در فضای آموزشی، حرکتی انحرافی برای کمرنگ کردن جلوه عظیم دفاعجهان اسلام از رسول اکرم9 میباشد.
گرچه خود این واقعه هم از دردهایی است که ملتهای اسلامی گرفتار آنشدهاند که چگونه در دنیای به اصطلاح آزاد! الزام زنان و دختران مسلمان به رفع حجاب عین دموکراسی است و فقطما که گفتهایم کسی به پیغمبر اسلام9 توهین کند و اجماع فقهای مسلمین فتوا به اعدام آن میدهند، خلاف آزادیاست!«
صحیفه نور - 2/1/68
حضرت آیةالله خامنهای - مدظله العالی - در خصوص با این مسأله فرمودند:
جوانان غیور جهان اسلام بعد از فتوای امام امت و دستوری که ایشان دادند محتاج هیچ پیام دیگری نیستند و جهاناسلام در مقابل فرمان امام احساس وظیفه میکند.
حکمی را که امام امت بیان فرمودهاند، حکمی است که هر یک ازفقهای اسلامی اگر بخواهند بر طبق حکم اسلامی عمل کنند، همین حکم را باید بدهند و این فتوا قطعی است.
چطور ممکن است که کسی معتقد به حقوق بشر باشد و روا بدارد که به عواطف عده عظیمی از مردم اهانت بشود ومن تعجب میکنم که امروز رسانههای گروهی که خود طرف این قضیه هستند، وارد معرکه شدهاند و اعتراض کردهاندکه چرا در مورد آن نویسنده، چنین حکمی داده شده است.
نظر امام است، نافذ است.
دست امام درد نکند که چنینحکمی دادند، شما هم غلط کردید که چنین اهانتی بکنید.
همه مردم دنیا چه مریدان و علاقهمندان امام و چه دشمنانایشان، میدانند که حکم امام، حکم نافذی است و تشکّر میکنم از مردم رفسنجان و بنیاد پانزده خرداد که پولی برایاین کار اختصاص دادند.
البته پولی برای این کار احتیاج نیست؛ مردم دنیا اگر حکم امام را اجرا کنند برای عشق بهپیامبر و امام و علاقهای که برای اجرای این حکم دارند میباشد و برای پول، آن را اجرا نمیکنند.
حکم امام خمینی - رضواناللَّه تعالی علیه - در مورد سلمان رشدی همچنان به قوت خود باقی است و باید اجرا شود.
دستهای مزدور سعی میکنند با توطئههای فرهنگی و تبلیغاتی از قبیل توطئه نوشتن کتاب »آیات شیطانی« به وسیله آنمزدور قلم به مزد، ارزش اسلام را از چشمها بزدایند و اسلام را سبک و خفیف کنند ولی آنها اشتباه میکنند و خود ضررخواهند کرد.
20/11/68
اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری مبنی بر تغییر ناپذیر بودن حکم امام(ره) علیه رشدی:
بسمه تعالی
با توجه به اخبار مربوط به تبرّی جستن سلمان رشدی مرتد از اهانتهایی که به پیامبر عظیمالشأن اسلام9 و دیگرمقدسات اسلامی در کتاب موهن آیات شیطانی شده است، دفتر مقام معظم رهبری در پاسخ به سؤالاتی که از سویمسلمانان در این زمینه به عمل آمده است اعلام داشت که حضرت آیةاللَّه خامنهای - مدظله العالی - رهبر معظمانقلاب اسلامی فرمودند:
»حکم تاریخی و تغییر ناپذیر حضرت امام - رضواناللَّه تعالی علیه - در مورد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی وتعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنه رویارویی اسلام با کفرجهانی نشان میدهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمهای برای تحقیرمسلمین و از بین بردن انگیزههای خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود و به صورت مفتضحانه و گام به گام مجبور بهعقبنشینی شده و انشاءاللَّه با ادامه مقاومت مسلمانان جهان از این پس کسی جرأت اهانت به پیامبر معظم(ص) ومقدسات اسلامی را نخواهد یافت.
حکم اسلام در مورد نویسنده کتاب آیات شیطانی همانگونه که حضرت امام -رضواناللَّه تعالی- فرمودند، اگر توبه کندو زاهد زمان هم گردد ثابت است و چنین تشبثاتی که با همیاری بعضی از افراد به ظاهر مسلمان صورت میگیرد،تغییری در این حکم الهی نخواهد داد«.
6/9/69