17 شهریور
یوم اللَّه هفده شهریور
دیگر بار سالگرد 17 شهریور و یاد و خاطره شهدای گرانقدر این روز تاریخی را گرامی میداریم و بر حماسههای ایثار و از جان گذشتگیشاندرود میفرستیم در روز 16 شهریور سال 57 آخرین روز راهپیمایی میلیونی قبل از جمعه خونین، اعلام گردید که فردا صبح؛ یعنی 17 شهریور ساعت هشتبامداد در میدان شهدا گرد هم خواهیم آمد با این پیام در اندک زمانی گروه کثیری از جمعیت میلیونی تظاهرکنندگان به صحنه آمدند و در عصرهمان روز؛ یعنی 16 شهریور، این پیام به وسیله گروهی از نوجوانان مسلمان و انقلابی که برای اطلاع دادن به مردم احساس وظیفه کرده بودند،در کوچهها و خیابانها ادامه پیدا کرد و تا پاسی از شب شنیده میشدنطفه روز خونین 17 شهریور دقیقاً از روزهایی بسته شد که شریفامامی روی کار آمد روز هفتم شهریور؛ یعنی دو روز بعد از روی کار آمدندولت به اصطلاح آشتی ملی شریف امامی که سرنیزهها را بیشتر بر گلوی مردم میفشرد، تعداد زیادی از مردم تهران در اعتراض به شهادتعدهای از مردم ایران که طی دو روز حکومت شریف امامی در شهرستانها به دست مزدوران رژیم پهلوی به شهادت رسیده بودند، در میدانشهدا و خیابانهای اطراف آن مجتمع و دست به یک راهپیمایی آرام زدند دولت
آشتی ملی شریف امامی در سرکوبی آنها سنگ تمام گذاشت وبنا به اظهار مقامات رسمی دولت، طی سرکوبی این تظاهرات سه نفر کشته و ده نفر بشدت مجروح شدندمردم که معنا و مفهوم آشتی ملی را در فرهنگ شریف امامی دیدند شب بعد؛ یعنی چهارشنبه هشتم شهریورماه نیز در خیابانهای شهباز سابق،فرحآباد، ژاله سابق و میدان ژاله سابق دست به اعتراض و تظاهرات زدند که مانند شب گذشته مورد هجوم مزدوران دولت آشتی ملی قرارگرفته و چند تن از آنها به شهادت رسیدند در روز دوشنبه روز عید فطر سال 57 در مقابل صفوف گسترده مردم و اراده آهنین آنها دولت آشتیملی و رژیم متکی به سرنیزه شاه، یک گام عقب نشست و از تظاهرات و راهپیمایی مردم تهران ممانعت نکرد آن روز مردم تهران بعد از خواندننماز عید در قیطریه بهامامت شهید مفتح در صفوف گسترده - به سوی خیابانهای تهران - به راه افتادند و با صدای رسای خود اعلام کردند کهخواستار برقراری حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی هستند وقتی که میلیونها نفر در تهران یکصدا خواهان بازگشت امام امت از تبعید وبرقراری جمهوری اسلامی شدند، زنگ خطری جدیتر از همیشه برای شاه و رژیم پوسیده او به صدا درآمد و عرق سرد وحشت بر پشتشنشست در روزهای 14
و پانزده شهریور ماه، رژیم شاه تا توانست در تهران و شهرستانها از تظاهرات مردم جلوگیری کرد و دهها نفر را شهید ومجروح نمود روحانیت مبارز ایران به عنوان اعتراض به کشتارهای فجیع رژیم شاه در تهران و شهرستانها روز پنجشنبه 16 شهریور ماه را روزعزای عمومی و تعطیل اعلام نمود که به خاطر بزرگداشت شهدای چند روز اخیر، دعوت به راهپیمایی خواهد کرد رژیم هراسان شاه که هنوزاز وحشت راهپیمایی روز عید فطر رهایی نیافته بود، بیش از پیش به وحشت افتاد و دولت آشتی ملی اعلام کرد که راهپیمایی روز پنجشنبه ازسوی بیگانگان ترتیب داده شده و قصد بر هم زدن امنیت کشور را دارند؛ لذا دولت اجازه برگزاری آن را نخواهد بود، لیکن بعد از مدتی تعلل،دولت ناگزیر از آزاد گذاشتن مردم برای شرکت در این راهپیمایی شد در راهپیمایی روز پنجشنبه 16 شهریورماه 1357 که با جمعیتی بیش ازراهپیمایی عید فطر برگزار گردید مردم با آرامش کامل با شعارها و پلاکاردهایی که از قبل تهیه دیده بودند از همان نقطه آغاز راهپیمایی عیدفطر؛ یعنی از قیطریه به راه افتادند و از مسیر خیابان دکتر شریعتی به سوی جنوب تهران سرازیر شدند، در حالی که خودروها و نفربرهای ارتشرو در روی آنها قرار داشتند
لحظهای که مردم و ارتش به هم رسیدند سکوتی ممتدی به مدت دو تا سه دقیقه بین مردم و ارتش حکمفرما شددر سینه ارتشیان محبت و عشق به مردم خانه داشت؛ لیکن نظام خوفناک، تفنگ را در دست آنها نهاده و روی در روی مردم قرار داده بود مردمارتش را از خود میدانستند و دریغشان میآمد که سینه در سینه آنها ایستاده و موجب خرسندی دشمن شوندیک فریاد و یک شعار عاشقانه که از دل برخاست به تمام بلاتکلیفیها پایان داد؛ برادری از میان مردم فریاد زد:
برادر ارتشی چرا برادرکشی؟«و مردم در پس آن سکوت، یکپارچه فریاد زدند و حلقههای گل برگردن سربازان جای گرفت و لبخند و اشک و بوسه بود که جای خشونت راگرفت و این ضربه بزرگی بود بر پیکر رژیم پوسیده شاه چه وحشتی بزرگتر از اینکه ارتش و پلیس به مردم میپیوست و چگونه شاه و اربابان اومیتوانستند بمانند و حکومت کنند وقتی خبر گلباران ارتش توسط مردم را به شاه رساندند رنگش مانند رنگ مرده سفید شد، لبهایش لرزید وخشم تمام وجودش را فراگرفت و بدین ترتیب تظاهرات روز شانزدهم شهریور که یک پیروزی بزرگ در روند انقلاب اسلامی ایران بود، باموفقیت هر چه تمامتر برگزار شددهها هزار تن از جوانان و زنان و مردان مسلمان و انقل
ابی کشورمان برای اینکه با حرکتی حسینگونه مشتهای درهم گره خوردهشان را به دهانشاه و اربابان و نوکران جیرهخوارش بکوبند، در حالیکه هنوز آفتاب، فرش زرین خود را در سطح شهر نگسترانده بود، راهی قتلگاه شدند شاهو دار و دستهاش که از حرکت پرشور مردم بهتزده بودند درصدد جلوگیری از این خروش عظیم جمعیت که پایههای حکومت استبدادی شاهرا میلرزاند، برآمده بودند و در یک اقدام بسیار شتابزده که بیانگر اوج خوف و وحشتشان از حرکت مردم بود، در تهران و یازده شهر دیگرحکومت نظامی برقرار کردنداوایل صبح جمعه 17 شهریور ماه، اعلامیه شماره یک فرمانداری نظامی تهران و حومه به قرار ذیل از رادیو پخش گردید:
اعلامیه شماره یک فرمانداری نظامی تهران و حومه - دولت شاهنشاهی ایران به منظور ایجاد رفاه مردم و نحوه نظم از ساعت شش صبح روزجمعه 17 شهریورماه 1357 مقررات حکومت نظامی را به مدت شش ماه در بعضی از شهرهای کشور اعلام نمود و اینجانب به سمتفرمانداری نظامی تهران و حومه منصوب گردیدهام علیهذا از کلیه اهالی محترم تهران و حومه انتظار دارم از انجام هرگونه عملی که مغایر بامقررات قوانین حکومت نظامی باشد، خودداری نمایند بدیهی است متخلفین از مقررات
برابر قانون تحت تعقیب قرار خواهند گرفتساعت منع عبور و مرور از ساعت 21 تا 5 صبح تعیین میگردد - فرماندار نظامی تهران و حومه، ارتشبد غلامعلی اویسی«غیر از تهران در شهرهای کرج، قزوین، قم، مشهد، تبریز، اهواز، آبادان، اصفهان، شیراز، کازرون و جهرم نیز حکومت نظامی برقرر گردیدمردم قهرمان تهران بدون اطلاع از برقراری حکومت نظامی در صبح روز جمعه هفدهم شهریور به سوی میدان ژاله (شهدا) سرازیر شدندمزدوران رژیم سفاک شاه همه مقدمات را فراهم آورده بودند تا از حرکت پرشور مردم جلوگیری کنند و این نکته را خیلی خوب میدانستند کهاین مردم را جز با مرگ نمیتوان از ادامه این نهضت بازداشت، لکن نمیدانستند که مرگ سرخ آنان نه تنها نهضت اسلامی ایران را از حرکت بازنمیدارد، که بر شتاب آن نیز میافزاید و مقدمات پیروزی حق بر باطل را هر چه زودتر فراهم میآورددر آن روز، علاوه بر وجود سرسپردگان رژیم شاه که خود را آماده مقابلهای خونین با مردم کرده بودند، نیروهای ضد اغتشاش اسرائیل نیز بهکمک شاه شتافته و با بر تن کردن اونیفرم نظامی ایران، به میدان نبرد با اسلام و انقلاب گام نهاده بودند در آن روز مردم جز خون هیچ چیزیبرای ایثار نداشتند، و راستی مگ
ر چیزی والاتر و ارزشمندتر از خون هم برای ایثار وجود دارد؟لحظه خونین واقعه جانگداز هفدهم شهریور فرا رسید، مزدوران استعمار به روی مردم آتش گشودند و پیکرهای پاک و مطهری را که برایآزادی و استقلال و تشکیل جمهوری اسلامی قیام کرده بودند، بیرحمانه به خاک و خون کشیدنددر آن روز، صحنههای دلخراش فراوانی که نشانگر اوج سبعیت و درندگی مزدوران رژیم شاه بود، بسیار به چشم میخورد و در این بارهخاطرات بسیاری گفته شده است در اینجا بد نیست به مشاهدات یک خبرنگار خارجی توجه کنیم او نحوه کشتار مردم را توسط مزدورانشاه اینگونه بیان کرد:
ابتدا خاک ارههای آغشته به بنزین را که کف خیابان ریخته بودند آتش زدند و چون انبوه جمعیت هراسان در تلاطم افتاد، چند اتومبیل واتوبوس را مشتعل ساختند سپس فروشگاه بزرگ خیابان فرحآباد را به آتش کشیدند، آنگاه آتش مسلسلها را گشودند بیخبر، بیامان و ازهمه سو، از زمین و هوا همه راههای فرعی را با تانک و زرهپوش مسدود کردند تا کسی را توان گریختن نباشد هدف، نه پراکنده کردن مردم بودو نه مرعوب ساختن، همه گلولهها به قصد کشتن شلیک شد حتی کسانی را که به خانههای دیگران پناه میبردند تعقیب میکردند و از پاید
رمیآوردند و حتی از رساندن خون به مجروحان و مصدومان هم جلوگیری میکردند هنوز روز به نیمه نرسیده بود که هزاران تن شهید، درخونِ پاک خود غلتیدندکشتار شرمآور و بیرحمانه جمعه سیاه دنیا را تکان داد از آن پس بود که جهانیان به ماهیت واقعی رژیم و اصالت نهضت مردم ایران پی بردندفیلم مستند پنجاه دقیقهای جمعه سیاه که حتی دقیقهای از آن هم تاکنون در ایران نشان داده نشده بسیاری از سینماهای اروپا و آمریکا را بهماتمکده تبدیل کردآری، آن روز جز خون نیاز نبود، و عاشقان خدا به مسلخ عشق آمده بودند تا با فدا کردن عزیزترین و پرارزشترین متاعشان؛ یعنی جان، انقلابمقدس اسلامیشان را تداوم دهند و آنان چه خوب در زیر برق سلاحهای خصم، امتحان خویش را پس دادند و سربلند و رو سپید به دیدارمحبوبشان شتافتندآنان رفتند و راه پاکشان همچنان ادامه یافت و سرانجام آن خونهای پاک، پیروزی عظیم 22 بهمن را به ارمغان آوردپس از کشتار 17 شهریور توسط رژیم، حضرت امام(ره) در پیامی به همین مناسبت به این مسأله اشاره کرده، فرمودندشما ای ملت ایران که تصمیم گرفتهاید خود را از شرّ رژیم شاه خلاص گردانید، در رفراندومی که در عید فطر و چهارم شوال در برابر ناظرانسراسر ج
هان انجام دادید به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران نداردو سرانجام با سقوط رژیم ستمشاهی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، این پیشبینی، تحقق یافت