عنوان : حقيقت نور - انقلاب اسلامي و معادلات جهاني - خدا مداري
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : عصر 5 ارديبهشت 1358
تاریخ قمری : 27 جمادي الاول 1399
جلد : 7
متن :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
حقيقت نور
الله ولي الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الي النور والذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النورالي الظلمات (1)؛ كساني كه با خدا باشند، توجه به خدا و ايمان به خدا داشته باشند، خداوندآنها را از تمام ظلمتها، از تمام تاريكيها خارج مي كند و به حقيقت نور مي رساند. ايمان به خدا نور است ؛ ايمان به خدا باعث مي شود كه تمام تاريكيها از پيش پاي مومنين برداشته بشود؛ ايمان به خدا باعث مي شود كه مومنين در نور خدا غرق شوند. ظلمتهاي استبداد،ظلمتهاي اختناق ، ظلمتهاي وابستگي به غير، ظلمتهاي ظلم ، مومنين از اين ظلمتها نجات پيدا مي كنند. كساني كه به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهي است از تمام انواع ظلمات - ظلمات مادي ، ظلمات معنوي - نجات پيدا مي كنند و در درياي نور غرق مي شوند.
نور آزادي و استقلال
شما ملت ايران به واسطه اينكه متشبث به ايمان شده ايد، توجه به خدا كرديد، همه باهم به اسلام متوجه شده ايد، احكام اسلام را خواستيد، خداوند شما را نجات داد و نجات مي دهد. نجات داد از اين سد بزرگ استبداد، شكستيد سد استبداد را و ظلمتها را پسزديد، وارد در نور آزادي شديد؛ شكستيد سد پيوستگي به غير را - به واسطه ايمان - ووارد در نور استقلال شديد؛ شكستيد اختناقها و وابستگيها را، و وارد شديد در حقيقت اسلام ؛ اسلام نور است ، غير اسلام ظلمات است . شما با توجه به خدا، با توجه به ائمه اسلام ، با توجه به قرآن اين سدها را شكستيد؛ سدهايي كه همه گمان مي كردند ممتنع است شكستن آن ؛ قدرتهايي كه همه گمان مي كردند محال است اين قدرتها شكسته شوند. حساب دنيا باطل شد، حسابهاي ماديين باطل شد.
آنهايي كه به خدا ايمان نداشتند، روي محاسباتشان ، غير معقول بود يك ملتي كه هيچ ندارد بر قدرتهايي كه همه چيز دارند غلبه كند! غير معقول بود كه دست اجنبي را كه تادندان مسلح بود به همه انواع سلاحها، از مخازنشان قطع كند! آنها حسابهاي مادي مي كردند؛ با حساب مادي همان طور بود كه آنها مي گفتند: روي قواعد عادت و ماده ، مانمي توانستيم غلبه كنيم ؛ محال بود غلبه ما لكن آنها حساب معنويات را نكرده بودند!اسلام هميشه با معنويات جلو رفت ؛ در صدر اسلام با آنكه هيچ تجهيزي نداشتندمسلمين ، هر چند نفرشان در جنگها يك اسب داشت ، هر چند نفر يك شمشير داشت ولشكر روم و لشكر ايران تا دندان مسلح بودند و عددشان صدها برابر عدد آنها بود، باعدد كم و تجهيزات كم ، لكن با قوه ايمان شكستند امپراتوري روم و. . . امپراتوري ايران را.
شما سربازان اسلام ، شما جوانمردان با ايمان ، با ايمان خودتان شكستيد اين سد بزرگ را؛ شكستيد اين قوت طاغوتي را؛ اين قوه شيطاني را، شما با ايمان اين پيشرفت را كرديدو حساب همه حسابگرهاي مادي باطل شد. خداوند شما را پيروز كرد و خداوند شما راپيروز مي كند، مادامي كه به خدا توجه داشته باشيد.
شهادت طلبي جوانان
برادران من ! عزيزان من ! اين رمز را از دست ندهيد: رمز توجه به خدا، رمز توجه به اسلام . شهادت براي مسلم ، براي مومن سعادت است ؛ جوانهاي ما شهادت را سعادتمي دانند؛ اين رمز پيروزي است . آنها كه مادي هستند و ما ديگر، آنها هرگز شهادت رانمي خواهند ولي جوانان ما شهادت را سعادت خودشان مي دانند، اول راحت خودشان مي دانند. اين رمز پيروزي بود. آنها كه گمان كردند مي توانند در اين برهه از زمان بين جوانان من ، بين جوانان ما، بين عزيزان ما اختلاف بيندازند در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند؛ همه با ايمان راسخ به پيش مي روند.
همه با هم در راه سازندگي
ما قدمهاي بعدي خيلي داريم . بايد همه با هم - همه اقشار با هم - اين خرابه اي كه براي ما گذاشته اند آباد كنيم . اين بدبختها ايران را خراب كردند؛ به اسم "تمدن بزرگ " تمام آثار تمدن را از ايران كنار زدند؛ با اسم "اصلاحات ارضي " كشاورزي ما را از بين بردند؛فرهنگ ما را از بين بردند؛ ارتش ما را وابسته كردند؛ ملت ما را ضعيف كردند؛ تمام مخازن ما را بردند و در خارج براي خودشان پاركها درست كردند؛ و ان شاءالله از آنها پس مي گيريم .
اين خائنين ، يك مملكت آشفته ، يك مملكت خراب براي ما گذاشتند؛ مملكتي كه كارگرش فقير، كشاورزش فقير، كاسبش فقير؛ مملكتي كه در حومه تهران ، متصل به تهران ، خود تهران محله هاي "زاغه نشين " دارد، بدبخت دارد؛ اينها را براي ما گذاشتند.
كسي نمي تواند ايران را به تنهايي ، قشري نمي تواند به تنهايي ، اين خرابه را آباد كند.دولت نمي تواند، روحانيت نمي تواند، بازاري نمي تواند، دهقان نمي تواند، كارگر،كارمند نمي توانند لكن "همه " مي توانند؛ همه با هم : يدالله مع الجماعه (2)؛ جماعتها وقتي كه باهم شدند كارها انجام مي گيرد. ديديد كه با وحدت كلمه و اجتماع و اتكال به خدا اين سدبزرگ را شكستيد؛ الان هم با اتكال به خدا و وحدت كلمه اين خرابه را بايد آباد كنيد .
شما كه در مرزها هستيد، در گمركات هستيد، به حد خودتان بايد عمل كنيد و آنها كه در مراكز هستند به مقدار خودشان ؛ نه شما بايد انتظار داشته باشيد كه يك قشر - دولت -كارها را انجام دهد و نه دولت بايد انتظار داشته باشد كه ملت بايد انجام بدهد. ملت ودولت همه با هم ، همه با هم ، ان شاءالله . همه با هم براي اسلام ، براي جمهوري اسلام ،براي قانون اسلام به پيش !
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
بزرگتر کوچکتر