عنوان : توطئه هاي استعماري در انزواي روحانيت - بيان رسالت خطير روحانيون - لزوم وحدت حوزه و دانشگاه
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : ظهر 14 اسفند 1359
تاریخ قمری : 27 ربيع الثاني 1401
جلد : 14
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
روحانيون و دخالت در عرصه هاي اجتماعي و سياسي
با اينكه وقت كم است و تقريبا گذشته است ، لكن من چند كلمه با شما روحانيون وشما برادران و فرزندان اسلام در ميان مي گذارم .
دستهاي مرموز جهانخواران به وسيله اشخاص و گروههايي كه در قشرهاي ملتهاي اسلامي نفوذ كرده اند در طول ساليان دراز يك برنامه اي را انجام دادند. و مع الاسف انجام گرفت ، و ثمرات خبيث خودش را تحويل ملتها داد. و آن اين معنا كه روحانيون بايددر مساجد و در حجره ها و در زاويه هاي منزوي باشند؛ و تمام كار آنها اين است كه پيرمردانشان از منزل به مسجد و از مسجد به منزل بروند، و بر كنار از جامعه و بي توجه به چيزهايي كه بر جامعه مي گذرد باشند. حتي دخالت در امور اجتماعي و سياسي كشوريك ننگي بود، و خلاف عدالت و مقام روحانيت ! وظيفه جوانهاي روحاني هم خزيدن در گوشه مدارس و حجره هاي مرطوب ، و فقط تحصيل علوم [بود] آن هم نه آنچه مربوط به جامعه است و نه آنكه مربوط به سياست جامعه . حتي لباس جندي جز چيزهايي حساب مي شد كه اگر روحاني آن لباس را به تن كند از عدالت خارج مي شود! دخالت درامور سياسي يك وضعي تعبير شده بود كه اين بر خلاف روحانيت است ؛ و فلان آقا كه سياسي است ديگر نبايد در جرگه روحانيت باشد. اين امري بود براي منزويكردن روحانيت و كشاندن آنها به گوشه هاي انزوا و حجره هاي مدارس و گوشه هاي مسجد. طرح ريزي شده بود و در باور اكثر روحانيون و اكثر قريب به اتفاق ملت [بود].اگر يك امري كه مربوط به سياست ، مربوط به اجتماع ، مربوط به گرفتاريهاي سياسي واجتماعي اسلام و كشور اسلام بود، روحاني نبايد دخالت كند! اين امر را از اروپا گرفته بودند، آنها هم روحانيت خودشان را منزوي كرده بودند تا هر كاري كه مي خواهند به سرملتها بياورند و كسي نباشد چرا بگويد. در اينجا هم ، در مملكت ما در بلاد ديگر اسلامي هم ، همين نقشه بود. روحانيين اگر دخالت در يك امر سياسي مي كردند، ملت به آنهاايراد مي گرفت ؛ خود روحانيين هم ايراد مي گرفتند. آنها بايد منعزل (1) باشند از سياست واز گرفتاريهاي اسلام و مسلمين ؛ و اين امور بايد به دست سلاطين و وابستگان به آنهاسپرده بشود. اين يك نقشه اي بود كه سالهاي طولاني كشيده شد بود، و استفاده هاي بزرگي هم كردند. اگر اين نقشه نبود يا به ثمر نرسيده بود، كشور ما و كشورهاي اسلامي ،كه روحاني شان بايد در امور كشور دخالت كنند و بايد سياست مدن را در راس برنامه هاي خودشان بگذارند، اين گرفتاريها را پيدا نمي كرد. آنها خوب فهميده بودند كه اين طايفه كه پيش مردم هستند و نفوذ دارند و كليد باب ملت هستند، بايد به طوري عمل بشود كه ملت هم اجازه ندهد به اينها كه در امور سياسي دخالت كنند؛ و خودشان هم باورشان بيايد كه نبايد در امور سياسي دخالت كنند. همانطوري كه غربيها اين مطلب رانسبت به كليسا انجام دادند و كليسا منعزل شد از ملتها، اين امر در اينجا هم به دست آنهاانجام گرفت و ما را به اينجا رساند.
توطئه دشمن ؛ منزوي كردن روحانيون از عرصه سياست
امروز كه يك تحول بزرگي در ملت ما پيدا شده است ، و خداي تبارك و تعالي به اين ملت عنايت فرموده است و اين تحول به قدرت خود ايجاد فرموده است ، در روحانيين هم اين تحول حاصل شده است . الان در صف مجاهدين جهاد مي كنند و كشته مي دهندو شهيد مي دهند، و با سلاح در بين توده هاي مردم ظاهر مي شوند؛ و آن سد عدم دخالت روحاني در امور اجتماعي و سياسي و جنگي شكسته شد. بحمدالله شما آقايان و همه علماي بلاد و همه طلاب و روحانيين بلاد حاضر در صحنه هستند، و همراه با برادران سپاهي خودشان و برادران ارتشي خودشان در جبهه ها مي روند و فداكاري مي كنند.
برادران عزيز من ، فرزندان اسلام ! توجه داشته باشيد كه باز يك جرياني در كار است شما را منعزل كنند از اين امري كه در او هستيد. مبادا گروهها يا آنهايي كه نمي خواهندروحانيون در اين كشورها نفس بكشند شما را اغفال كنند و برگردانند به كنجهاي مدارس و منزوي كنند در حجره ها! شما همان طوري كه علم بايد بياموزيد و تقوا در راس برنامه شما باشد، [در] مهيا بودن از براي دخالت در امور سياسي و امور اجتماعي و دخالت درمشكلات مسلمين و حاضر بودن از براي دفاع از كشور اسلامي هم بايد كوشش كنيد.همين معنايي كه براي روحانيون نقشه كشيده بودند، براي جوانهاي غير روحاني - چه دانشگاهي ها و چه ساير جوانها - با طرزهاي ديگري نقشه كشيدند تا آنها در ميدان سياست حاضر نباشند، و در اموري كه كشور احتياج به آن دارد دخالت نكنند. عده كثيري كه در دانشگاهها و در مدارس بودند، با گماردن معلمين و اساتيدي كه بسياري ازآنها بر خلاف مسير اسلام و بر خلاف مسير ملت اسلامي بودند [و] جوانهاي ما را از آن راه منحرف مي كردند، و آنها را مانع مي شدند از اينكه براي اسلام زحمت بكشند. بدبين كرده بودند آنها را به روحانيت ، و روحانيت را به آنها دو جبهه تشكيل شده بود: جبهه روحانيت ، و جبهه دانشگاه . و از همين دو جبهه شدن آنها استفاده مي كردند. و الحمد لله اين سد هم شكسته شد، و روحاني در كنار دانشگاهي و دانشگاهي در كنار روحاني مشغول به فعاليت و مشغول به امور سياسي و امور اجتماعي و امور جنگي هستند. نبادا دربين شماها كسي بيايد و از دانشگاه بخواهد انتقاد كند. و نبادا در بين دانشگاهيها بروند و ازروحانيت انتقاد كنند. اين انتقاد از اينها و انتقاد از آنها نه براي نفع شماست ، و نه براي نفع آنها؛ بلكه براي نفع ابر قدرتهاست . آنها به اين زودي دست از اين كشورهاي اسلامي برنمي دارند و از ايران - كه سرچشمه هاي نفت ما به جيب آنها بود و تمام مخازن ما به نفعآنها بودند و تمام اشخاصي كه از آنها كاري انجام مي گرفت به نفع آنها بودند - اينها الان دستشان كوتاه شده است . و به اين زودي از ما دست بر نمي دارند.
عزيزان من ، برادران من ، خواهران من ! تمام قشرهاي ملت توجه بكنيد كه جريانهايي در كار است كه روحانيين را در چشم مردم يك نحو ديگري جلوه بدهند؛ و مردم را ازروحانيت جدا كنند، و دانشگاه را از روحانيون جدا كنند؛ و مقاصد خودشان را انجام بدهند؛ ولو با يك رژيمي كه به طور سالوسي در ملت ايجاد كنند؛ يعني يك رژيم به صورت صد در صد اسلامي و بيشتر از شما فرياد "وااسلاما" بكشد، لكن در باطن منافق باشد و در باطن بر خلاف مصالح كشور عمل كند. امروز حيله هاي شيطاني قدرتهاي بزرگ در كار است كه ملت را از روحانيت جدا كند و اينها را از ملت جدا كند و اينها را ازدانشگاه ها جدا كند و از قشر جوان ملت جدا كند. اين همان نقشه اي است كه آنهامي خواهند كه روحانيين منزوي بشوند در حجرات و در مساجد، و آنها كارهاي خودشان را انجام بدهند.
اينهايي كه از روحانيون انتقاد مي كنند كجا هستند، در كدام زاويه هستند؟ كه وقتي انقلاب شد ريختند و اسلحه ها را به غارت بردند، و الان هم اسلحه ها در دست آنهاست ،و آن روز كه جنگ بود آنها كنار نشستند و منتظر اين اند كه عراق يا قدرت ديگري غلبه كند و ملحق به آنها بشوند. روحانيين ما در صحنه حاضرند. شهداي آنها الان در مقابل چشم من بسياريشان يا بعضيشان حاضرند. و خود جوانهاي روحاني با اسلحه از جنگ برگشتند. آنهايي كه انتقاد از روحانيين مي كنند در كدام جبهه رفتند؟ كدام شهيد را دادند؟بياورند عرضه كنند. آنها اسلحه ها را غارت كردند، و نشسته اند كه شكست به ايران بدهند. و آنهايي كه خوبان آنها - اگر در بينشان باشد - مي خواهند استفاده خودشان رابكنند؛ و آنهايي كه خون داده اند به كنار بروند، و منافعي كه اينها به دست آورده اند، آنهاببرند. آنها كه منحرفين هستند نه اسلام را قبول دارند، و نه روحانيت را، و نه دانشگاه را.
ضرورت استحكام پيوندها ميان حوزه و دانشگاه
بايد توجه داشته باشيد! بايد دانشگاهها و مدارس و همه جا توجه داشته باشد! دانشگاهپيوند خودش را با فيضيه محكم كند. و فيضيه محكم كند پيوستگي خودش را به دانشگاه .شما دو قشري هستيد كه اگر اصلاح بشويد، اصلاح مي شود ملتها. و اگر خداي نخواسته شما اصلاح نشويد، يا منزوي بشويد، مملكتتان و كساني كه مي توانند در مملكت كاري بكنند منزوي خواهند شد، و قدرتهايي كه منافع خودشان را از دست داده اند به ميدان مي آيند و يك حكومت وجيه المله مي آورند روي كار، و آن حكومت وجيه المله تمام چيزهاي ما را به باد فنا خواهد داد!
شما، برادران و عزيزان من ! همان طوري كه الان سلاح در دستتان است بايد در دست ديگر صلاح باشد. بايد شما صلحا باشيد. بايد شما رفتاري بكنيد كه اسلام را آن طور كه هست عرضه كنيد. شما بدانيد كه اگر خداي نخواسته از روحانيين و از كساني كه ملبس به لباس روحاني هستند مطلبي كه بر خلاف دستورات اسلام است صادر بشود، روحانيت را با اين اعمال منزوي خواهيد كرد؛ و قلمها بر ضد شما به كار مي افتد و شما را از ملت جدا مي كنند و ملت را از شما جدا مي كنند؛ و به سر اين كشور آن مي آورند كه در زمان رضاخان و پسرش آمد.
اين اسلام امروز در دست همه ماها، سرتاسر كشورهاي اسلامي و خصوصا ايران كه جمهوري اسلامي - انساني را در اين كشور اعلام كرده ؛ امانت است ؛ امانت بزرگ است .اين امانت به دست ماهاست چنانچه به اين امانت خيانت بكنيم ؛ خيانت به اسلام است -خيانت به احكام نوراني خداست ؛ و خيانت به ملتهاي ضعيف است . توجه كنندروحانيون در سرتاسر كشور، چه جوانها كه در ميدانها مي روند و فداكاري مي كنند و چه آنهايي كه در مدارس مشغول تحصيل علوم هستند و چه آنهايي كه مشغول به تدريس هستند و چه آنهايي كه ائمه جمعه و جماعات هستند و چه آنهايي كه در دادگاهها ومقامات قضايي هستند و چه آنهايي كه در كميسيونها و جاهاي ديگر هستند، توجه كنندكه اسلام در دست شما طايفه بالخصوص امانت است . انحراف شما ولو بعضي از شماموجب مي شود كه اشخاصي كه با شما و با اسلام دشمن هستند با قلمهاي خودشان وگفتار خودشان به شما حمله كنند و يك مطلب را بزرگ كنند: مجاهدات شما يك كلمهاز آن گفته نشود، لكن انحراف شما دائما گفته بشود و به گوش مردم خوانده بشود؛ مردم را از مجاهدات شما اغفال كنند. از زحماتي كه از 15 خرداد تاكنون بر شما وارد شده است و بزرگان شما را برده اند در حبسها و زجرها، و انجام دادند كارهايي را كه با دزدان آن طور انجام نمي دهند، اينها را ذكري از آنها نديدم بكنند! قلمها راجع به اين مسئله شكسته است ! اما اگر در يك دادگاهي يك كاري بشود كه مثلا در نظر آنها انحراف باشد، ياخداي نخواسته به حسب واقع انحراف باشد، عمال آنها دوره بيفتند و اين طرف و آن طرف و تبليغ كنند كه ديكتاتوري آخوندي در كار است ! ديكتاتور روحاني در كار است .اين كلمه ، كلمه اي است كه دشمنهاي اسلام درست كرده اند و مي خواهند كه روحانيون راكنار بگذارند و روحاني برود گوشه مسجد و مسائل اسلامي را، نه آنكه مربوط به جامعه است ، نه آنكه مربوط به مشكلات جامعه و اسلام است ، بلكه مسائل عبادي را فقط انجام بدهند؛ لكن ديگران در صحنه باشند و آن كنند به ما كه محمدرضا كرد.
وظيفه روحانيون ؛ انجام كارها بر طبق موازين شرعيه
بايد بيدار بشويد شما! بايد ملت ما بيدار بشوند. ملت ما در خيابانها، در بازارها، درساير نقاطي كه هستند، در كارخانه ها، در صحراها مشغول به خدمت هستند، بيدار باشندكه اينكه گفته مي شود "ديكتاتوري آخوندي " اين كلمه اي است كه به باطل گفته مي شودبراي مقصد باطلتر! و الا پيدا كنند آنها اين روحانيوني كه ديكتاتوري مي كنند. اگرديكتاتوري معنايش اين است كه احقاق حق مظلوم را از ظالم مي كنند و اگر ديكتاتوري معنايش اين است كه احقاق حق مظلوم را از ظالم مي كنند و اگر ديكتاتوري اين است كه در دادگاهها امثال نصيري ها را از بين مي برند، اين چيزي است كه اسلام كرده است وامري است كه با امر اسلام انجام مي گيرد. و اگر ديكتاتوري معنايش اين است كه تحميل به ملت چيزي را مي خواهند بكنند، مي خواهند با قدرت ، ملت را آزار بدهند و مقاصدخودشان را انجام بدهند، اين يك دروغ واضح است . بايد مردم اشخاصي كه اين رامي گويند، بگيرند آنها را و از آنها بپرسند كه اين كدام يك است و چه كرده است و چهكار ديكتاتوري انجام داده است ، تا بفهمند ريشه اين مطلب از كجاست .
شما آقايان تكليف داريد كه كارهايي كه انجام مي دهيد، در تمام قشرهاي روحانيت كه در ملت هستند و مشغول خدمت هستند، كارها بر وفق موازين شرعيه باشد، هيچ تخلف از موازين شرعيه نشود تا بهانه به دست دشمن ندهد. اين تكليف شماست كه تخلف از احكام اسلام نكنيد، و ان شاءالله نمي كنيد. و تكليف ملت است كه تبعيت ازروحانيون بكند؛ و حرفها و تبليغاتي كه بر ضد روحانيت مي شود گوش به آن ندهد.پيگيري كند اگر يك جايي گفتند، ببينند كه آيا اين ديكتاتوري كه آنها مي گويند در كجاواقع شده است . آيا رئيس مجلس ما يك ديكتاتور است و دارد ديكتاتوري مي كند؟ يامقامات ديگري كه در كشور هستند. كدام يك از اينها مشغول ديكتاتوري هستند؟ يازبانهاي غير متعهد اشخاص دارند ديكتاتوري مي كنند و مي خواهند روحانيت راتضعيف كنند و جمهوري اسلامي را تضعيف كنند. زبانهايي كه بر خلاف مصالح اسلام به روحانيت حمله مي كنند بدون حجت شرعي ، يا به جمهوري اسلامي حمله مي كنند بدون يك دليل واضح . اينها زبانهايي هستند كه گويندگان آنها ديكتاتورند؛ و مي خواهندروحانيت را از صحنه بيرون كنند، و آن وقت يك حكومتي به دست بيايد كه اين حكومت موافق ميل آقاي ريگان باشد يا مطابق ميل شوروي باشد!
خطر اسلام بدون روحانيت
من به همه روحانيين سرتاسر كشور اعلام خطر مي كنم ! من به همه ملت اعلام خطرمي كنم ! به روحانيون اعلام خطر مي كنم كه چنانچه خداي نخواسته در بين شما كسي است كه بر خلاف موازين اسلام عمل مي كند، او را نهي كنيد. اگر نپذيرفت از جرگه روحانيت اخراج كنيد. اگر نكنيد اين كار را، خداي نخواسته صورت روحانيت - كه عزاسلام است - اين را مشوه مي كنند. و با مشوه كردن صورت روحانيت ، اسلام به انزواخواهد [رفت ]. اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است . گويندگان شما ودانشمندان شما بايد توجه داشته باشند كه حوزه ها را با تدبير، با نصيحت و همين طورجاهاي ديگري كه روحانيين مشغول كارهايي هستند، آنها را با تدبير و با نصيحت واداركنند به اينكه خداي نخواسته از آنها كاري صادر نشود كه بهانه به دست آنهايي كه مي خواهند شما را از صحنه خارج كنند بيفتد، و قلمها به كار برود و خدمتهاي شما ناچيز وناديده گرفته بشود، و لغزشي اگر در يكي از شما يا در دو تا از شما پيدا شد به حساب روحانيت بگذارند. بايد تهذيب بشويد شما، خودتان را تهذيب كنيد. كساني كه درحوزه ها هستند، اساتيدي كه در حوزه ها هستند كوشش كنند كه حوزه ها مهذب باشد.
و اعلام خطري كه به ملت مي كنم اين است كه جرياني در كار است كه روحانيت را كناربگذارند؛ و جرياني در كار است كه شما را از روحانيت جدا كنند، و آن كنند به سر ملت كه در زمان محمدرضا آمد، منتها به يك صورت ديگري .
بيدار بشويد اي ملت ! و بيدار بشويد اي روحانيت ! و بيدار بشويد اي دانشگاهيان ! وبيدار بشويد اي كارگران ! اي كارمندان ! اي بزرگان ! اي كوچكان ! اي زنها! اي مردها!بيدار بشويد و اين جريان را خنثي كنيد، و نگذاريد ملت شما و مملكت شما انحراف پيداكند از آن راهي كه شما داريد - كه راه اسلام و راه خدا و خط رسول اكرم است .
هدف دشمن ؛ ايجاد اختلاف بين همه اقشار ملت
من يك كلمه هم تكرار مي كنم و مكرر گفته ام . و آن كلمه براي اشخاصي است كه متصدي امور مملكت هستند، از رئيس جمهور تا هر جا كه باشد و هر كس كه باشد و هرارگاني كه اشتغال به يك كاري در اين كشور داشته باشد؛ از ارتشيها و ژاندارمري و سپاه پاسداران و پاسبانها و همه عشاير و قشرهايي كه از ملت هستند و مشغول خدمت هستند.به همه آنها اين كلمه را مي گويم كه توجه كنيد كه شما را دارند مي كشند به سوي اختلاف .توجه نداريد به اين مطلب ! مي آيند پيش اين دسته از آن دسته شكايت مي كنند؛ و پيش آن دسته از آن دسته شكايت مي كنند. اشخاصي در مرزها هستند و در آنجاهايي كه جوانهاي ما دارند خون خودشان را مي دهند، مي روند و مي خواهند پاسدارها را از ارتش جدا كنند، و ارتش را از پاسدارها و هر دو را از ژاندارمري . بين خود ارتش هم قشرهايمختلفي درست كنند، و اختلاف بين خود ارتش بيندازند. توجه كنند كه اينهايي كه به عنوان خيرخواهي پيش آقاي رئيس جمهور مي روند و حرفهايي از ديگران مي زنند؛شياطيني هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان . و آنهايي كه پيش اجزاي دولت مي روند، پيش نخست وزير مي روند، پيش ديگران مي روند، و از آقاي رئيس جمهورانتقاد مي كنند؛ اينها هم شيطانهايي هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان . آنهايي كه مي خواهند بين شماها اختلاف بيندازند، دشمني ايجاد كنند، مي خواهند كه اين مملكت را به دست غير بسپارند، همه شما را از بين ببرند، و يك دولتي به دست امريكا يا به دست شوروي در اين مملكت ايجاد كنند.
عقل سياسي اقتضا مي كند كه ما امروز با آن اشخاصي كه در رويه هم حتي با مامخالفت دارند، لكن در اصل مقصد با ما موافق اند، با ملت موافق اند، مسيرشان مسير ملت است ؛ عقل سياسي اقتضا مي كند كه ما امروز دست از تمام اين اختلافات برداريم ، تا اين مملكت را آرام كنيم و اين مقصد اصلي كه ما داريم ، و آن اينكه اسلام در اين مملكت پياده بشود و جمهوري اسلامي با محتواي حقيقي خودش در اينجا پياده بشود، موفق بشويم ان شاءالله . من به همه ، به همه آنها عرض مي كنم كه شما دست از اختلافات برداريد. اين طور نباشد كه هر كدام در يك اجتماعي كه پيدا كرديد بر ضد ديگران صحبت كنيد. اين طور نباشد كه هر كدام قلم به دست گرفتيد بر ضد ديگران قلمفرسايي كنيد. همه شما اميدوارم كه به اسلام معتقد و به جمهوري اسلامي متعهد باشيد؛ و در اين صورت همه شما مسيرتان يك مسير است ولو عقايدتان در بعضي از امور [و] رويه هاتان اختلاف دارد. لكن امروز وقت اعمال رويه هاي مختلف نيست . من اين را از همه كساني كه متصدي امر هستند - چه آقاياني كه در مجلس هستند و چه آقاياني كه در جاهاي ديگرمتصدي امر هستند - من به آنها با كمال اخلاص سفارش مي كنم كه اين يك تكليفي است شرعي الهي ؛ و تخلف او خلاف مسير اسلام است .
ضرورت اتحاد ملت ، روحانيت و دانشگاه
ما همه پشتيبان ارتش هستيم . ما همه پشتيبان فرماندهان ارتش هستيم . اگر كسي بگويدكه ملت با ارتش نيست ، اين يك دروغ واضح است . شاهدش اين است كه ارتش كه درآنجا دارد خدمت مي كند، تمام مردم اين ملت دنبال او دارند به آنها خدمت مي كنند.آنهايي كه مي گويند ارتش و روحانيت با هم مخالف هستند دروغ مي گويند؛ براي اينكه همين روحانيون عزيزند كه از بلاد مختلف ، و الان از قم و مشهد - دو مركز بزرگ علمي -در اينجا حاضرند با تفنگها، كه هم شهيد داده اند و هم مجروح ، و الان آمده اند اينجا وبعد هم ان شاءالله مي روند و ان شاءالله پيروز مي شوند. همه ملت بايد پشت سر ارتش باشد،و آنها جبهه ها را نگهداري كنند. پاسدارها و پاسبانها و ژاندارمري و ارتش ، همه آنها وساير قواي مسلح و غير نظامي ، همه در آنجا با هم هماهنگ باشند، و ملت هم پشت سرآنها باشد تا اينكه ان شاءالله اين جنگ تحميلي به آخر برسد و ان شاءالله با پيروزي شماها به پيش برويد. و من به شما و تمام نسلهايي كه بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار مي دهم كه ملت و روحانيت ، دانشگاه و روحانيت ، از هم جدا نشوند كه جدا شدن اينها از هم ؛هلاكت ملت و هلاكت اسلام و هلاكت كشور است .
والسلام عليكم
پانویس :
1- بركنار شده .
بزرگتر کوچکتر