عنوان : مخالفت با استعفاي نخست وزير
نوع : حكم
تاریخ شمسی : 15 شهريور 1367
تاریخ قمری : 24 محرم 1409
مکان : تهران ، جماران
مخاطب : موسوي ، ميرحسين "نخست وزير"
جلد : 21
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاي موسوي ، نخست وزير محترم
نامه استعفاي شما باعث تعجب شد.
حق اين بود كه اگر تصميم بدين كار داشتيد، لااقل من و يا مسئولين رده بالاي نظام رادر جريان مي گذاشتيد.
در زماني كه مردم حزب الله براي ياري اسلام فرزندان خود را به قربانگاه مي برند چه وقت گله و استعفا است . شما در سنگر نخست وزيري ، در چهارچوب اسلام و قانون اساسي ، به خدمت خود ادامه دهيد. (1) در صورتي كه نسبت به بعضي از وزرا به توافق نمي رسيد، چون گذشته عمل مي شود. اين حق قانوني مجلس است كه به هر وزيري كه مايل بود راي دهد.
تعزيرات از اين پس در اختيار مجمع تشخيص مصلحت است ، كه اگر صلاح بداند به هر ميزان كه مايل باشد در اختيار دولت قرار خواهد داد. همه بايد به خدا پناه بريم ؛ و در مواقع عصبانيت دست به كارهايي نزنيم كه دشمنان اسلام از آن سوءاستفاده كنند.
مردم ما ازاينگونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده اند، اين حركات هيچ تاثيري درخطوط اصيل و اساسي انقلاب اسلامي ايران نخواهد داشت .
از آنجا كه من به شما علاقه مندم ، ان شاءالله عندالملاقات مسائلي است كه گوشزدمي نمايم . والسلام .
15/6/67
روح الله الموسوي الخميني
پانویس :
1- آقاي ميرحسين موسوي كه يكي از كارگزاران امين و مورد علاقه و حمايت امام خميني در طول دوران تصدي پست نخست وزيري در حساسترين و دشوارترين مراحل تاريخ بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بود، پس از دريافت نظرامام خميني طي نامه اي استعفاي خويش را پس گرفت . متن نامه ايشان بدين قرار است : "بسم الله الرحمن الرحيم .محضر مبارك مقام رهبري ، حضرت امام خميني - مدظله العالي - ضمن تقديم سلام و تحيات ، پيام پدرانه و هشداردهنده حضرتعالي را به گوش جان شنيدم . اينجانب عزت و مصلحت را در تبعيت از مقام معظم رهبري مي دانم واستعفاي خود را كه با انگيزه دلسوزي براي اسلام و انقلاب و مصلحت كشور تقديم نموده بودم ، پس مي گيرم . مسائل ومواردي كه چاره جويي آنها را به مصلحت كشور مي دانم ، حضورا عرض مي كنم و در هر حال مطيع امر رهبري به عنوان يك مريد و مقلد بوده و هستم . ميرحسين موسوي ، نخست وزير".
بزرگتر کوچکتر