عنوان : ضرورت حفظ سرمايه ها، ارزشها و دستاوردهاي انقلاب
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 24 فروردين 1361
تاریخ قمری : 18 جمادي الثاني 1402
جلد : 16
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
بي نظير بودن حكومت ايران در دنيا
من قبلا بايد از آقايان تشكر كنم كه زحمت كشيدند و از راههاي دور تشريف آوردنداينجا و من خدمتشان رسيدم . و اين را من كرارا گفته ام كه يكي از بركات اين انقلاب همين است كه ما محروم بوديم از فيض زيارت آقايان در طول عمر، مگر آنهايي كه -مثلا - در قم بودند. آقاياني كه بعيد بودند، ما محروم بوديم و حالا بحمدالله - هرچندوقت يك دفعه ، از علماي بلاد تشريف مي آورند و ما را سرافراز مي كنند و از همه تشكرمي كنم . و از خداي تبارك و تعالي تشكر مي كنم كه اين توفيق براي بنده حاصل شد. واميدوارم كه همه مان موفق بشويم در اينكه اين راهي كه ابتدايش است - و موانع بحمدالله اكثرا برداشته شده است - ما بتوانيم ادامه بدهيم .
و من الان مي توانم خدمت شما اين ادعا را بكنم كه عجالتا در عصر ما - تا برسيم به عصرهاي سابق - در اين عصري كه ما الان هستيم ، شما در تمام دنيا يك حكومت و يكمردم و يك روحانيت مثل ايران پيدا نمي كنيد. اين را من به طور اطمينان عرض مي كنم .شما نمي توانيد پيدا كنيد در تمام [دنيا] يك حكومتي كه مردم دنبالش باشند و پشتيبانش باشند؛ علتش هم اين بوده است كه حكومتها آن كه اسلامي نبوده و آن كه اسلامي بوده است با اسم "اسلام " بوده ، ولي محتوا نبوده ، هيچ نبوده . شما همين حكومتهايي كه مي توانيد به آنها اطلاع پيدا كنيد - حكومتهاي اسلامي - گمان نكنيد كه هيچ يك از اين حكومتها مردم همراهشان باشند؛ براي اينكه آنها آن طوري كه اين حكومت با مردم است و مردمي است ، آنها نيستند.
شما ملاحظه كرديد سابق هم در ايران چه جور بود وضع ، وضع حكومتها در هربلادي چه بود. بنده در جواني ، خوب ، آن حكومتهاي زمان قاجار را ديدم ، بعد هم حكومتهاي زمان اينها را. يك حكومت در يك بلدي كه مي آمد، مالك جان و مال مردم كانه بود و مردم [بايد] در مقابل او بايد هيچ حرف نزنند. من خودم مشاهده كردم كه حكومتي كه در، مال ولايت "ثلاث "ها بود، در مركزش گلپايگان بود و آمده بودخمين . من بچه بودم . يكي از تجار درجه يك خمين را كه يك آدم بسيار متدين بود،بسيار آدم خوبي بود؛ حالا چه بهانه اي اين مرد خبيث پيدا كرد، [نمي دانم ] توي اتاقش رفته بودند، نشسته بودند، كشيدنش آوردندش توي حياط، بستندش به چوب و به كف پايش چوب زدند، بعد هم آن فراش خبيثي كه همراهش بود - من توي دالان وقتي داشت مي رفت ، ديدم - با چك به پشت گردنش زد تا بردند. حالا چي از او گرفتند، آن را ديگرمن نمي دانم . وضع حكومتها اين طور بود. وضع آن بالاتر از حكومتها [را] هم كه شمامي دانيد. خودتان كه ادراك كرديد زمان رضاشاه چه بود، حالا چه بود. و شما نمي توانيدالان پيدا كنيد يك رئيس جمهوري در تمام روساي جمهور، مثل اين رئيس جمهوري كه ما داريم ؛ كه روحاني باشد و واقعا روحاني باشد، واقعا علاقه مند به روحانيت باشد، يايك دولتي كه مردم همراهش باشند.
توصيه ائمه جمعه به همكاري با دولت
شما مي بينيد در اين جنگي كه واقع شده است اين مردم چطور فداكاري دارندمي كنند، اين جوانها و اين مادرها و اين پدرها چطور دارند فداكاري مي كنند، و اينهايي كه پشت جبهه هستند از همه صنف ، از آقايان روحانيين گرفته تا مردم ديگر. اين تحول يك تحول الهي است ؛ هيچ نمي شود غير از اين حساب كرد. اين يك بارقه الهي است كه دميده است به اين كشور و اين كشور را اين طوري زنده كرده است و تا اين بارقه هست ،هيچ ترس از آسيب نداريم . خدا نكند كه يك وقتي ما اسباب اين بشويم كه خداي تبارك و تعالي اين عنايت را بردارد، دستش را از روي سرما بردارد. ما بايد به تمام معنا،متوجه اين باشيم كه حفظ كنيم اين عنايت خدا را، اين چيزي كه به ما عنايت كرده ما بايدحفظش كنيم . و من از همه آقايان ، كه همه از خودمان هستند، مي خواهم كه درخواست كنم كه هرجا كه تشريف داريد، هم با مردم و هم با كساني كه از طرف دولت مي آيندآنجا، با هم همفكري كنيد و كارها را با معاونت هم ، با فكر هم پيش ببريد. خداي نخواسته يك وقت - فرض كنيد - يك خطايي از يك - فرض كنيد كه - اجزاي دولتي حاصل مي شود، در جماعت و جمعه نبرند كه آنجا فاش كنند و چه بشود؛ نصيحتش كنند،چه كنند، يا اگر نصيحت را قبول نكرد به مركز اطلاع بدهند كه اين آدم چطور است . و امااينكه بخواهند - خداي نخواسته - يك وقتي در گفتارشان يك صحبتي بشود، اين اسباب تضعيف مي شود و نبايد حالا ما يك همچو كاري بكنيم .
در هر صورت ، من از همه شما آقايان اميدوارم كه به اين جمهوري اي كه الان همه قلمها و قدمهاي خارجي - تقريبا - بر ضد اوست ، - كمي ما داريم از حكومتهاي خارج ،كمي هستند كه مخالفت نداشته باشند - همه مخالفت دارند، همه ، در صدد اين هستند كه اين اسلام را كه اينجا آمده ، نباشد. با صراحت يك - فرض كنيد - آدم مسلمان ، يك حاكم مسلمان ادعاي اسلام مي كند، مي گويد كه هرجا صحبت اسلام بشود، ما از بين مي بريمش . خوب ، حكومت مصر اين را گفت ، هر جا كلمه "اسلام " در كار باشد. ما اين را از بين مي بريم ؛ براي اينكه اين درست نيست . الان همه اينهايي كه با شماها مخالف اندبراي اين است كه شما مي خواهيد يك حكومت اسلامي باشد. اينها مخالف اند، براي اين هم مخالف هستند، به اينكه اگر يك حكومت اسلامي در يك كشوري باشد، نمي توانند به طور هرج و مرج ، دارايي آن كشور را ابرقدرتها ببرند.
تا اسلام تضعيف نشود، روحانيت تضعيف نشود، از بين نرود، نمي توانند اينهاكارهايشان را بكنند. و لهذا، از اولي كه رضاخان آمد به سركار تا آخر، از اول تا آخردرصدد اين بودند كه اسلام را تضعيفش كنند، با هر ترتيبي كه مي توانند؛ احكامش رايكي بعد از ديگري تضعيف كنند و روحانيت را هم ، كه خادم اسلام است ، اين را هم تضعيفش كنند و از بين ببرند. و ديديد كه رضاخان چه كرد با روحانيت و پسرش هم همين طور؛ هر كدام به يك راهي . و اين براي همين معناست كه مي خواهند اين اسلام نباشد در اينجا تا آن ها افسارشان باز باشد، هر كاري دلشان مي خواهد بكنند. واز اسلام اينها مي ترسند؛ از هيچ چيز نمي ترسند، الا از اسلام و اگر چنانچه كسي باشد كه با آنهاكاري نداشته باشد، البته آنها هم كاري با او ندارند؛ همان طوري كه از قراري كه گفته اند،انگليسي ها كه آمده بودند به عراق . كسي بالاي مناره اذان مي گفت . گفت : اين چه مي گويد؟ گفتند: اين اذان مي گويد. گفت : به امپراتوري انگلستان كه لطمه اي نمي زند؟گفت : نه . گفت : هرچه مي خواهد بگويد. ميزان ، لطمه نزدن به امپراتوري هاست . آن وقت به انگلستان ، حالا به امريكا. انسان اين معناست [كه بايد توجه كند].
اتحاد ملت مانع از دخالت بيگانگان
و من كرارا اين را گفته ام كه آذربايجان يك خصوصيت خاصي دارد در ايران . يك همسايه اي دارد كه خصوصيت خاصي دارد آذربايجان . و آذربايجان هميشه يك سدي بوده است در مقابل اين كارهايي كه مي خواسته بشود و حالا ان شاءالله ، بيشتر بايد باشد؛يعني ، علماي آذربايجان مردم را همين طوري مهيا نگه دارند؛ براي اينكه تا مردم درصحنه اند و مهيا هستند، اينها - ولو زور هم دارند - كاري نمي كنند، آن روزي كه در بين مردم يك اختلافي پيدا بشود، بين مردم و حكومت اختلاف پيدا بشود، بين خودروحانيون - خداي نخواسته - يك وقت اختلاف پيدا بشود، آن روز است كه ممكن است آنها يك وقتي دخالت بكنند. مادامي كه همه مردم با هم هستند، روحانيت هست درصحنه و مردم هم هستند در صحنه ، حكومت هم - با - مردمي است ، اسلامي است ، آنهانمي توانند كاري بكنند. قدرت دارند، اما عقل هم دارند، [مي بينند كه ] نمي توانند كاري بكنند. آن وقت اينها مي توانند كار بكنند كه از داخل ما را بپوسانند. اگر از داخل ما را باتبليغات ، با كارهاي اعوجاجي ، از داخل يك كاري كردند، آن وقت مي توانند و ما بايد[اين را] حفظ كنيم .
واقعا ما اگر چنانچه اسلام را مي خواهيم - كه بحمدالله مي خواهيد، همه مي خواهيداسلام را - اگر اسلام را مي خواهيم ، بايد اين جمهوري را حفظش كنيم . و اينكه از دهن بعضيها در مي آيد كه اين از زمان شاه هم بدتر است ، خوب ، معلوم است اين [كه ] ازدهان امريكا مي خواهد در بيايد، از دهان اينها در مي آيد. آنها خودشان ابتدا نمي گويند،از اين راه از راه حلقومهاي فاسد مي گويند. ما بايد حفظ كنيم اين جمهوري را ما بايد اين نعمتي [را] كه خدا به ما داده است حفظ بكنيم . شما مي دانيد كه آن روزي كه اينها بودند،روحانيت اصلا منسي بود، داشتند كنارش مي زدند كه ببرندش از بين . اگر اينها يك مدتي مانده بودند، بكلي از بين مي بردند؛ خدا خواست كه رفتند اينها و حالا بحمدالله ،روحانيت كارهاي خودش را دارد انجام مي دهد.
بركات نمازهاي جمعه
اين نماز جمعه اي كه در همه جا هست ، شما ببينيد چه بركتي است اين نماز جمعه !واقعا انسان اگر بگويد كه اگر نبود الا اين نماز جمعه - تقريبا مردم را مهيا مي كند، مردم رابيدار مي كند اين نماز جمعه - و اگر نبود اين ، براي ما خيلي كار شده بود و بحمدالله ، همه چيز الان هست و همه چيز در راه [درست ] شدن است . و ما البته نبايد توقع داشته باشيم كه يك حكومتي كه همه با آن مخالف اند؛ همه با آن از خارج مخالف اند با آن ، اين يكدفعه بتواند يك مملكت [را] كه خرابه بود و اين طور با آن همه فساد دست ما داده اند- با آن همه فسادهايي كه شما مي دانيد كه چه فسادهايي [بوده ] بازارش چه بود، خيابانش چه بود، تا برسد به عشرتكده ها و تا برسد به جاهاي ديگر چه خبر بود - يكدفعه بتواندحكومت اين را منقلبش كند به يك بهشت برين . خوب ، نمي شود؛ هيچ وقت هم نشده تاحالا؛ هيچ وقت هم نخواهد شد. بنابراين ، همراهي مي خواهد كه اين حكومت راهمراهي كنند تا بتواند كار را انجام بدهد.
و ما مطمئنيم كه اين اجزايي كه الان [در] مجلس هست ، [در] حكومت هست ، [در]قوه قضائيه هست ، [در] نهادهاي انقلابي هست ؛ همه اينها، اينها همه مي خواهند براي خدا كار كنند، براي اسلام مي خواهند كار بكنند، منتها به اندازه قدرتشان مي خواهند كاربكنند؛ زايد بر قدرت نمي توانند كاري بكنند. يا فرض كنيد كه ما به اندازه قضاوت درتمام كشور، افراد نداريم ؛ از باب اينكه ما از اول مجهز براي اين كار نبوده ايم . ما سالها- يعني ، از اول تا حالا - دست ما نبوده است قضاوت ، دست ديگران بوده ، حالا كه آمده ،ما افراد نداريم كه شرايط را داشته باشند. اين افراد هم افرادي هستند كه خوب ، تا حتي الامكان بهتر از اين است كه شارب الخمري بيايد قاضي بشود. شما وضع دادگستري رانمي دانيد چه خبر بوده است . ما هم درست الان نمي دانيم كه وضع دادگستري چه خبربود. شايد از همه جاها فساد دادگستري بيشتر بوده . حالا بخواهيم اين دادگستري رايكدفعه متحولش كنند به يك دادگستري اسلامي ، افراد لازم دارد، كار لازم دارد و بايدبا تدريج ، كمك ، كمك مي خواهد؛ يعني ملت ، روحانيت - خصوصا - در باب قضاوت ،روحانيت بايد خيلي كمك بكند و الحمدلله ، مشغول هم هستند براي اينكه تهيه بكنند.من از خداي تبارك و تعالي سلامت و سعادت همه آقايان را مي خواهم .
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- آقايان : مسلم ملكوتي "امام جمعه تبريز"، باقري بنابي "امام جمعه بناب "، مروج "امام جمعه اردبيل "، يكتايي "امام جمعه خلخال "، آل محمد "امام جمعه اهر"، دادي زاده "امام جمعه جلفا"، روحاني "امام جمعه هشترود"، قاسمي "امام جمعه صائين دژ"، حججي "امام جمعه ميانه "، فيض پيرسلطاني "امام جمعه خسروشهر"، فرخي "امام جمعه گرمي "،كريمي "امام جمعه پارس آباد مغان "، عشقي "امام جمعه مشكين شهر"، عظيمي "امام جمعه آذرشهر"، انتظاري "امام جمعه زنوز"، كمالي "امام جمعه سراب "، اسلامي "امام جمعه گوگان "، محمدي "امام جمعه مرند"، امينيان "امام جمعه ملكان "، مدرس "امام جمعه بستان آباد"، شفيعي "امام جمعه بيله سوار"، ارجمندي "امام جمعه ماكو"، حريصي "امام جمعه مياندوآب "، حسيني "امام جمعه هريس "، فصيحي "امام جمعه عجبشير"، نجمي "امام جمعه سلماس "، شرقي "امام جمعه مراغه "، عالمي "امام جمعه شبستر".
کوچکتر