عنوان : تشريح وضعيت ايران در جنگ تحميلي و لزوم برخورد قاطع با متجاوز
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 10 اسفند 1359
تاریخ قمری : 23 ربيع الثاني 1401
جلد : 14
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
انتقال از شعار به شعور و عمل به اسلام
ضمن تشكر از اينكه آقايان آمدند از نزديك ، ايران را ببينند و مسائلي كه در ايران هست مشاهده كنند؛ اگر فرصت يك همچو امري داشته باشند يا علاقه به اينكه تشخيص بدهند ظالم را از مظلوم ، متعدي را از آن كسي كه به او تعدي شده است . من اگر بخواهم مسائلي كه در ايران بوده است و هست و مصايبي كه بر اين ملت گذشته است به طوراجمال هم بخواهم بگويم اين اسباب اين مي شود كه من سلامت خودم را از دست بدهم .شما هم وقتتان اقتضا ندارد. و لهذا بعض از مسائل را من به شما مي گويم . و من اميدوارم كه مسلمين و خصوصا سران مسلمين از شعار به اسلام - كه يك پوششي است براي عدم عمل به احكام اسلام - دست بردارند، و به اسلام به حسب آنچه كه هست فكر كنند وعمل كنند. تاكنون گرفتاري مسلمين و ملتهاي مظلوم اسلامي اين بوده است كه سران آنهابه شعار اسلامي اكتفا مي كردند؛ و در پوشش شعار مقاصد ديگري كه داشتند اجرامي كردند. من اميدوارم كه ملتهاي اسلامي ، و خصوصا دولتهاي آنها از شعار منتقل بشوند به شعور و عمل به اسلام و قرآن كريم .
توصيف اوضاع ايران در جنگ تحميلي
شما در كشوري آمديد كه دو هزار و پانصد سال تحت فشار و اختناق بوده است ، وزير چكمه سلاطين جور، به اسم عدالت ، به اسم تمدن ، به اسم انسان خواهي واقع بوده است . شما در كشوري آمديد كه بالفعل مظلومين ما مي خواستند از تحت فشار ظلم بيرون بيايند و خودشان استقلال و آزادي را تحصيل كنند؛ پس از سالهاي طولاني كه تحت فشار بودند و آزاد به هيچ وجه نبودند، و با اسم اسلام و با اسم ترقي ، كشورشان به دست عمال قدرتهاي بزرگ شرق و غرب پايمال شده است . هواهاي نفسانيه اين كساني كه وابسته بودند به كشورهاي ابرقدرت ، مجال اينكه اين ملت ما يك نفس بكشد در آزادي ندادند. شما به كشوري آمديد كه قريب شصت هزار شهيد داد، و بيش از صد هزار معلول [دارد] و قرب به پنجاه هزار خوانواده هاي بي سرپرست به جا گذاشت . در كشوري واقع شديد كه اين مصيبتها را داشته است . شما به كشوري آمديد كه بالفعل قريب يك ميليون و نيم آواره جنگي دارد كه آنها را از شهرهاي خودشان و منازل خودشان بيرون راندند، وهمه انواع ظلم را بر اين ملت و بر اين آوارگان سزاوار دانستند. و شما به كشوري آمديدكه ستمگرها به واسطه بستگي كه دارند به قدرتهاي بزرگ ، وارد شدند در اين كشور ازمرزهاي ما ناگهان گذشتند و بعض شهرهاي ما را به ظلم غصب كردند، و تمام جوانهاي مارا و كساني كه در آن جبهه بودند يا كشتند و يا بعضيشان را به اسارت بردند. شما دركشوري آمديد كه ملت مظلوم ما به جرم اينكه مي خواهد به اسلام خدمت كند و به اسلام برگردد و دست قدرتهاي بزرگ را - كه بر خلاف موازين انساني - اسلامي در اينجا به فعاليت مشغول بودند - قطع كند و حكومت جائر را از بين ببرد، و حكومت دلخواه خودش در اين كشور اقامه بكند و تحت لواي اسلام زندگي كند. و ابرقدرتها براي اينكه نمي خواهند ملتهاي اسلامي و دولتهاي اسلامي مجتمع بشوند، و مي ترسند از اينكه قريب يك ميليارد جمعيت اسلامي و مسلمين باهم باشند، و مي ترسند از اينكه همه اينهاتحت لواي اسلام باشند، به ما از هر طرف حمله كردند؛ حمله نظامي ، توطئه كودتا و اخيراهم حمله نظامي به دست يك نفر سرسپرده به اسم صدام حسين . شما در كشوري واردشديد كه مظلوم يا ظالم مقابل است ؛ مقابل است با يك اشخاصي كه ظلم مي كنند وستمگر هستند. شما اسم ملت عراق و ايران را نبايد ببريد. ملت ايران و عراق برادرند و هردو باهم هستند، و هر دو ملت ، دشمن اين حكومت عراق هستند. شما اگر بخواهيد اسلام را از شعار بالاتر حساب كنيد، بايد بياييد و ببينيد كه در شهرهاي ما به جوانهاي ما، به زنهاي ما، به اطفال ما چه گذشته است . شهرهاي مخروبه ما كه آثار جرم الان هست . شمااگر بخواهيد از شعار اسلامي به شعور اسلامي منتقل بشويد، و دولتهاي اسلامي اگربخواهند از شعار به شعور [و به ] باب واقعيت و عمل منتقل بشوند، بايد دست از هواهاي خودشان بردارند و دست از ستمگريها بردارند و به ملتها بپيوندند.
بي معنا بودن صلح بين اسلام و كفر
شما اگر مدتي در اينجا بمانيد و از آن تبليغاتي كه بر ضد ايران شده است گوشهاي خودتان را يك قدري تخليه كنيد و در ايران واقع بشويد و مسائل ايران را ببينيد و مقاصدملت ايران و دولت ايران را ببينيد كه آيا اينها اسلام را مي خواهند و به اسلام پناه مي خواهند ببرند؛ يا اينكه خير، اينها مي خواهند گروه گرايي كنند، ملت گرايي كنند، وفرس را مي خواهند ببرند به بالا، و عرب را مي خواهند بياورند پايين ؟
شما و اشخاصي كه در كنفرانس طائف بودند هشتاد دقيقه به حرفهاي صدام گوش كرديد. در اين هشتاد دقيقه يك دقيقه مطابق رضاي خدا حرف نزد. چنانچه اسم از اسلام برد، اسلامي بود كه از اروپا و از امريكا براي او هديه آوردند؛ نه اسلامي كه از مدينه وحجاز براي او آمده است و براي همه . شما هشتاد دقيقه گوش كرديد به اراجيفي كه او درعين حال كه در كشورما واقع شده است و لشكر او در كشور ما مشغول آدمكشي است ،مي گويد كه ايران متجاوز است ، و شما سئوال نكرديد از او كه تجاوز ايران كجاست . آياالان ما در مملكت عراق داريم جنگ مي كنيم ، يا در مملكت ايران داريم جنگ مي كنيم ؟ اگر در مملكت ايران جنگ مي كنيم ، تجاوز مال عراق است . اگر ما يك روز به عراق حمله كرديم ، تجاوز مال ما هم هست اگر ما دفاع مي كنيم از حقوق ملت و دفاع مي كنيم از اسلام و دفاع مي كنيم از حقوق عراق و دفاع مي كنيم از مسلمين ، نبايدكنفرانس طائف ساكت بنشيند؛ نبايد شما فكر كنيد كه دو تا ملت در مقابل هم هستند. همان طوري كه ملت ايران انزجار دارد از اين حكومت ، ملت عراق بيشتر انزجار دارد.براي اينكه ملت عراق علمايي از دست دادند، جوانهايي از دست دادند، پيرمردها وجوانها و بچه هايي را از دست دادند، همه به دست اين رژيم فاسد. شما اگر بخواهيد به اسلام فكر كنيد، بايد آيات قرآن را منشاء قرار بدهيد؛ همان طوري كه دستور داده آيه قرآن كه چنانچه يك طايفه اي از مسلمين - بر فرض اينكه مسلم باشند اينها - يك طايفه اي از مسلمين به طايفه اي ديگر هجوم بكند، بر همه مسلمين واجب است كه با اوقتال كنند. (1) شما به همين يك واجب الهي عمل بكنيد. ما بيشتر از شما توقعي نداريم .شما به همين يك واجب كه خدا امر فرموده است به شما و به همه مسلمين كه چنانچه يك طايفه اي از مسلمين به طايفه ديگر تجاوز كرد بايد با او مقاتله كنيد، تجاوز را ببينيد.و بفرستيد، اگر خودتان وقت نداريد، يك نمايندگاني تعيين كنيد بفرستيد، در سرحدات ،در بلادي كه مورد تجاوز اينهاست ، مشاهده كنند. بفرستيد در قبرستانهايي كه براي ماآنها تشكيل دادند و قبرهايي كه ما از شهدا داريم و آوارگاني كه ما از شهدا داريم و ازمردم ستمديده غرب و جنوب داريم آنها را ببينند، و ببينند كه آيا ما تجاوز كرده ايم ، ياآنها تجاوز كردند. اگر تشخيص داديد كه ما تجاوز كرديم ، با ما جنگ كنيد. و اگرتشخيص داديد كه آنها تجاوز كرده اند، با آنها جنگ بكنيد. صلح بين اسلام كفر معناندارد. هيچ مسلمي نبايد خيال كند كه بين اسلام و غير اسلام و مسلم و غير مسلم بايد صلح ايجاد بشود. بايد حكم خدا عمل بشود. بايد ما همه تابع قرآن كريم باشيم .
دستور اسلام ؛ محاكمه و تاديب متجاوز
شما گمان نكنيد كه در ايران امروز يك حكومت مستبد است كه بتواند صلح بكند باكسي كه ملت با او مخالف است ؛ و يك رئيس جمهور مستبد است كه بتواند با ديگران صحبت كند و يك شخص مستبد است كه بتواند بر خلاف ميل ملت اينجا عملي بكند.اينجا آرا ملت حكومت مي كند. اينجا ملت است كه حكومت را در دست دارد. اين ارگانها را ملت تعيين كرده است . و تخلف از حكم ملت براي هيچيك از ما جايز نيست وامكان ندارد. شما اگر ماموريتي داريد براي اينكه اين آتش جنگ را بخوابانيد - كه آن هم آمال همه مسلمين است - بايد متجاوز را به پاي ميز محاكمه بكشيد، و متجاوز راتاديب كنيد؛ افرادي [از آنها] كه در مملكت ما هستند به كنار بفرستيد و از صدام بخواهيد، تحكيم كنيد بر او كه از كشور ما برود بيرون و لشكر او از تجاوز دست بردارد.بعد از اينكه از تجاوز دست برداشت ، يك هيات بين المللي در اينجا باشد؛ آن هيات بين المللي كه در يك جايي تشكيل شد، رسيدگي كنند به جناياتي كه شده است ؛ اگر ماجنايتكار هستيم ، ما را تاديب كنند. و اگر صدام جنايتكار است ، صدام را تاديب كنند. اين طريقه اسلام است .
اسلام به ما دستورهاي صحيح داده است . ما را گفته است كه همه باهم باشيم و تفرق نداشته باشيم ؛ (2) از شعار بيرون برويم و به حسب واقع باهم باشيم . اكتفا نكنيم به اينكه يك اجتماعاتي ، يك سيمنارهايي تقرير كنيم بدون اينكه يك واقعيتي در آن تحقق پيداكند. شما توجه كنيد به اين معنا كه آيا اين كنفرانسي كه در طائف تشكيل شد راجع به مظلوميني كه ما داريم و مظلوميني كه در فلسطين هست و مظلوميني كه در لبنان هست آياچه عملي كردند؟ آيا چه كاري براي مسلمانها كردند؟ فقط ما اجتماع كنيم كه ما مسلمان هستيم و فرياد بزنيم اسلام را؟ اين فرياد را فقط ماها نمي زنيم ؛ اين فرياد را بيشترش رامحمدرضا مي زد و بيشترش را صدام مي زند؛ و بيشترش را اشخاصي كه الان بر اسلام وبر حكومتهاي و بر ملتهاي اسلامي سلطه بيجا دارند و ظالم اند ظالمانه دارند اين فرياد رامي كشند. لكن شماها اگر بخواهيد كه بررسي كنيد واقعا و اگر حسن نيت داريد و آمديدبراي اينكه آتش را خاموش كنيد، بايد به حكميت (3) بنشينيد و بايد سرحدات را ببينيد؛آن طرف را ببينيد، و اين طرف را؛ بايد ملتها را ملاحظه كنيد؛ ملت عراق را ببينيد كه آياملت عراق اين حكومت را قبول دارد يا نه ؟ و ملت ايران را هم ببينيد كه آيا ملت ايران اين حكومت را قبول دارد؟ اين رئيس جمهور را قبول دارد؟ اين نخست وزير را قبول دارد؟اين مجلس را قبول دارد؟ چنانچه ملتها مقبول بود پيششان اينها، پس اينها حكومت قانوني هستند. و اگر غير مقبول بود؛ حكومت غير قانوني هستند. و بايد دنيا حكومت غيرقانوني را [به رسميت نشناسد] اگر راست مي گويند كه بايد ملتها حكومت كنند، اگرصحيح مي گويند كه حقوق بشر بايد مراعات بشود؛ بايد رجوع كنند به ملتها. و ماحاضريم كه شما بياييد در اينجا رفراندم كنيد و ناظر قرار بدهيد بر رفراندم كه آيا اين حكومت و اين مجلس و اين رئيس جمهور را شما قبول داريد يا قبول نداريد. و با يك ترتيبي هم برويد عراق و بدون سرنيزه ، سرنيزه در كار نباشد، اختناق در كار نباشد، آنجاهم يك رفراندم بكنيد، ببينيد كه آيا ملت عراق هم همان طوري كه ملت ايران مي گويند،قبول دارند يا نه ؟ اگر ملت ايران حكومت ايران را طرد و رئيس جمهور را و مجلس راطرد كرد، بايد بگوييد آنها كنار بروند. و بايد ملت خودش عمل بكند. و اگر طرد نكرد،برويد عراق آنجا هم همين طور رفراندم كنيد و بگوييد كه مردم آيا قبول دارند اين حزب را، قبول دارند اين مجلس حزبي را، قبول دارند اين صدام را، و اين رئيس جمهور به اصطلاح خودشان را، يا قبول ندارند؟ اگر قبول دارند، آن وقت بنشينيد باهم مصالحه كنيد. و اگر آنها هم قبول ندارند، ما هم قبول نداريم ، هيچ كس قبول ندارد او را، مگر يك دسته اي كه همراه او هستند، و مگر امريكا و مگر شوروي [. . . ]
اگر همين باشد مسئله اجتماعات شما اثري ندارد و صحبتهاي ما و صحبتهاي شما به جاي نخواهد رسيد. همه بايد تحت بيرق اسلام و تحت پرچم اسلام برويد، لكن نه به طور شعار، به طور واقع و به طور حقيقت . اگر به طور حقيقت تحت پرچم اسلام رفتيم ، آن وقت مي توانيم فعاليت بكنيم . اما اگر تشريفاتي باشد، يك روز در طائف يك تشريفاتي باشد، يك روز هم در ايران يك تشريفاتي باشد، يك روز هم يك جاي ديگر، تا آخر همين طور خواهد بود، و مسلمين تحت فشار اجانب تا آخر خواهند بود، وما مظلوم خواهيم بود تا آخر، و شماها هم مظلوم خواهيد بود تا آخر. آن روزي مي توانيم ما و شما از تحت سيطره ظلم ، ظلم قدرتهاي بزرگ ، بيرون برويم كه با يك ميلياردجمعيت و با آن همه ذخايري كه ما داريم خودمان را پيدا كنيم و اسلام را پيدا كنيم و توجه به اسلام بكنيم و با فرما خدا عمل بكنيم . اگر با فرمان خدا عمل بكنيم ، خداي تبارك وتعالي ما را نصرت خواهد كرد ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم . (4)
و السلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- اشاره است به آيه 9 از سوره حجرات : "و ان طائفتان من المومنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احديهما علي الا خري فقاتلوا التي تبغي حتي تفي الي امر الله فان فات فاصلحوا بينهما بالعدل واقسطوا ان الله يحب المقسطين " و اگردو گروه از مومنان با يكديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتي برقرار كنيد؛ و اگر يك گروه بر ديگري تعدي كرد، باآن كه تعدي كرده است بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد؛ پس اگر بازگشت ، ميانشان صلحي عادلانه برقرار كنيد و عدالت ورزيد كه خدا عادلان را دوست دارد. 2- اشارت است به آيه 103 از سوره آل عمران : "واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا" به ريسمان خدا چنگ بزنيدو پراكنده نشويد. 3- داوري . 4- سوره محمد "ص "، آيه 7: "يا ايها الذين آمنوا ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم " اي اهل ايمان ؛ اگر شماخدا را ياري كنيد خدا شما را ياري مي كند و ثابت قدم مي گرداند.
بزرگتر کوچکتر