عنوان : تبيين شرعي بودن نهضت و وظيفه مردم در اين دوران
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 2 آبان 1357
تاریخ قمری : 21 ذي القعده 1398
جلد : 4
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
حال من امشب مقتضي اينكه مزاحمت دهم به آقايان نيست . اوضاع ايران براي ماحالي باقي نگذاشته است . هر روز تقريبا در ايران باز يك كشتار هست . باز اين رژيم منحط، اين رژيم سفاك ، به جان مردم افتاده است و دارد همه را قتل عام مي كند. در عين حال اوضاع رضايت بخش است ، در عين حال كه كشتار هست .
ياس شاه و آخرين غارتها
اوضاع طوري است كه ايشان را مايوس كرده است . ديگر ايشان از وضع خودش مايوس است و تصريح هم مي كند به اينكه من مايوسم ، و بايد هم مايوس باشد، لكن دراين حال ياسش الان دارد از يك طرف اموال ملت را مي برد بيرون - جواهرات سلطنتي را مي گويند با طياره حمل كردند به خارج آن جزيره اي كه براي كارهاي زشت درست كرده بودند و خيلي چيزهاي زياد در اينجا خرج شده بود و موسسات زياد، آنها را هم بعضي آقايان گفتند كه فروخته است به شركت نفت و پولهايش را حمل كرده است به خارج - و از يك طرف هم حالا كه مايوس شده است افتاده است به كشتار دسته جمعي ،و به هيچ كس رحم نمي كند.
سياست "گام به گام " در مبارزات با شاه اشتباه است
بايد ملت ايران مهلت به اين ديگر ندهد. بايد بدون مهلت اين را كنار بزند و قطع يد اورا از سر ملت بكند. اگر مهلت پيدا بكند اين ، مصيبت است براي ملت ما. گاهي يك پيشنهادهايي از بعضي اشخاصي كه خيلي توجه به تمام مسائل ندارند مي شود - از بعضياز آقايان ، از بعضي از محترمين - كه مثلا خوب است كه اصل رژيم باقي باشد و اين شخص برود، لكن بعضي تصريح به اين مي كنند كه ايشان هم باشد، لكن همان طوري كه قانون اساسي تكليف سلطان را معين كرده است كه سلطان باشد و حكومت نكند، همين سلطنت بكند؛ بايستي ما هم همين طور رفتار كنيم و بگوييم كه ايشان سلطنت بكند وحكومت نكند و حالا به اين مطلب قانع بشويم و بعد كم كم ، يك قدم يك قدم ، جلوبرويم ؛ اين جز اشتباهاتي است كه آقايان دارند. آنهايي كه سوءقصد دارند كه سوءقصددارند؛ يعني مي خواهند اين رژيم را حفظش كنند و بعد هم هر كاري مي خواهد بكند.آنهايي كه حسن نيت دارند و آنطور نيست كه بخواهند يك ظلمي ادامه پيدا بكند، آنهاهم اشتباه دارند.
سي سال جنايت مستمر
اگر چنانچه ملت ايران كه اين همه جنايات برايش واقع شده است ؛ اين آدم الان حدود سي سال است كه دارد جنايت مي كند، در اين سال اخير چقدر جمعيت از ايران به دست اين و به امر اين ، كشته شده است ؛ حالا بعد از اين همه كشتار، بعد از اينكه همه مخازن ما را، نفت ما را، همه چيز ما را، مراتع ما را، جنگلهاي ما را به ديگران واگذار كرده است و نفت را بكلي از بين برده است و زراعت را بكلي از بين برده است و اين ملت راهمچو كرده است كه بعد از چند سال ديگر، هيچ ندارد اين ملت ، هيچ پشتوانه ندارد؛ يك كسي كه اين همه جنايات را كرده ، ما بگوييم كه خوب آقا! شما حالا ديگر بفرماييد بالاي مسند بنشينيد و برويد سراغ الواطي تان ، به حكومت كار نداشته باشيد؟! اين ملتي كه اينقدر خون داده ، حالا آقا را سلطانش [كند]، به سلطنت قبولش بكند و بگويد كه خوب ،شما ببخشيد! حالا ديگر همان سلطنت بكنيد! آن آقا باشيد شما! ديگر لازم نيست كه قوه اجراييه هم باشيد!
اجازه سلطنت به شاه ، خيانت به مردم است
خوب كدام ، كدام مسلمان از ما يك همچو مطلبي را قبول مي تواند بكند؟ كدام آدم منصف قبول مي كند كه بچه هاي مردم ، جوانهاي مردم ، دخترهاي مردم ، بچه هايكوچك مردم را اين مرد، اين آدم سفاك به كشتن داده است ، خودش در 15 خردادمتصدي فرمان بوده و به طوري كه مي گويند پانزده هزار نفر جمعيت را با فرمان او كشتند،و امكان ندارد كه اين كشتارهايي كه مي شود بي فرمان او باشد، جرات نمي كند كسي بي فرمان او آدم بكشد، يك دفعه هم ايشان نگفته است كه من نكردم و مامورهاي من كردند؛ براي اينكه معلوم است مسئله ؛ يك آدمي كه يك عمر جنايت بر اين ملت كرده است ، يك عمر خيانت به اين ملت كرده است ، يك عمر خون بچه هاي اين مملكت راريخته ، حالا ما بگوييم كه خوب ، حالا براي اينكه آرامشي پيدا بشود، ايشان سلطان باشند، آقا باشند، ديگران خدمتگزار! اين را كدام ملت مي تواند از ما قبول كند؟ كدام آدم كه اعتقاد به خدا و اسلام دارد، مي تواند اين نقشه را پياده كند و تصديق اين مطلب بكند؟جز آن كس كه اشتباه كرده ؛ ما [به ] آن آدمي كه اشتباه كرده ، مي گوييم از اشتباه بيرون بيايد.
به شاه نبايد مهلت داد
و ثانيا بايد بدانند اين آقايان كه اگر اين آدم را امروز شما مهلت داديد و گفتيد سلطان باشد و حكومت نكند، اين "حالا" قبول مي كند. خودش هم در مجلس گفته است كه قانون براي من وظيفه معين كرده است و من هم قبول [دارم ]. اين را قبول كرده است ؛ اماهمين آدم مي خواهد شما را بازي بدهد، مردم را بازي بدهد تا حالا ساكت بشوند مردم ؛اين نهضتي كه الان پيدا شده است و همه ، دسته جمعي مي گويند كه ما نمي خواهيم اين آدم را، "مرگ بر اين سلطنت "، اين خاموش بشود. اينكه خاموش شد امكان ندارد دوباره مثل حالايش شود؛ يعني اين قيامي كه الان شده و اين نهضتي كه الان شده است و آن همه زحمتها كشيده شده است تا به اينجا رسيده ، اگر اين نهضت بخوابد و مردم بروندسراغ كارهايشان ، سراغ زندگي شان بروند، ديگر محال است كه برگردد اين [وضعيت ]،و اين نهضت پيدا بشود، و اين آدم از اين قدمي كه گذاشته برمي گردد؛ اين وقتي كه برگشت ، تمام مردم را، تمام مخالفين خودش را، خواهد قتل عام كرد بدتر از حالا.
طرح جانشيني سلطنت و شوراي سلطنت ، انحراف از نهضت است
كدام آدم ، كدام عقل اين مطلب را اجازه مي دهد كه ما يك دشمن سرسخت يكملتي را رسانديم تا آنجايي كه دارد حالا خاضع مي شود و دارد گورش را گم مي كندبرود، ما حالا مهلتش بدهيم كه بعدها، بعدها يك قدمي برداريم ؟ الان بايد اين [را]چاره كرد، الان بايد قطع كرد اين ريشه را. ما همه مان بايد شركت كنيم در اين مطلب ، همه قشرهاي ملت بايد شركت كنند در اين مطلب . اگر كسي در اين مطلب موافقت با ما نكند،اين سوءنيت يا دارد يا آدم نفهمي است ، جاهلي است ؛ آنكه جاهل است بايد به آن حالي كرد؛ آن كس كه سوءنيت دارد بايد به او تشر زد كه اين ، دست بردارد از اين [انديشه ].خيانت است به يك ملتي كه خون داده است حالا ما بگوييم كه خير، ما اين قدم اولمان كه برداريم كه ايشان حالا سلطان باشد و يا اين برود و فرح خانم سلطان مملكت ما بشود وشوراي مملكتي ، شوراي سلطنتي پيدا بشود و بعدش ، آن وقت بياييم قدم دوم بگوييم :نه ، او هم باشد! آقا، همين حالا بايد اين كار را كرد. اين اشتباه است . همين حالا، همين حالا بايد اين ملت تا اينجا كه رسانده ، حركت بدهد و همين طوري كه مثل سيل داردپايه ها را يكي بعد از ديگري مي ريزد، همه پايه ها را بريزد تا اين برود، اين خيانتكاربرود؛ و ما دنبال اين مطلب ؛ يعني همين حالا حرف ما اين است كه بايد تمام دستهايي كه در اين مملكت ، قدرتمندي كردند و با قدرتمندي دارند ذخاير ما را مي برند، اينها تمام بايد قطع بشود. اين دستها بايد قطع بشود و كنار بروند. مملكت مملكت ماست و ماخودمان مي خواهيم اداره كنيم مملكت را؛ مستشار امريكايي ما نمي خواهيم كه يكي گازما را ببرد و آن يكي - عرض مي كنم كه - نفت ما را ببرد و آن يكي مرتع ما را ببرد؛ و آن يكي جنگل ما را ببرد. چه براي مملكت ما باقي گذاشته اين آدم ؟
قطع ريشه ظلم
حرف ما اين است . و اين حرف ، حرف من نيست آقا كه من بگويم حقي مال من است و اين حقم را گذشتم ؛ اين حق حق الهي است ؛ اين حكم حكم خداست . مسئله ،تكليف شرعي الهي است ، كسي نمي تواند تخلف بكند، نبايد تخلف بكند. يك كسي كه سر تا پايش ظلم است بايد قطعش كرد. اين ريشه را بايد قطع كرد. اين - مسلمين را داردبه - مسلمين ايران را دارد به نابودي مي كشد؛ اين را بايد قطعش كرد تا اينكه مردم بتواننديك نفسي بكشند. پنجاه سال بيشتر، مردم خفقان گرفته بودند؛ مردم را سلب آزادي همه طرفه كرده بودند اينها. پنجاه سال است كه مردم زجر كشيدند، اولادهايشان را دادند، چه زمان آن پدر و چه زمان اين پسر؛ حالا كه مردم رسيدند به اينجا و قيام كردند، يك قيام مردانه كردند مردم ايران ، الان هم در ايران ، همين حالا كه من و شما اينجا نشستيم ،بلااشكال در ايران يك هياهويي هست و قم ، صدايش بوده است كه مي گفتند صداي تفنگها الان دارد مي آيد، همين امروز چه كردند، همدان هم كه آن قيام هست و اطراف كرمان هم لابد هست ، تهران هم كه هميشه يك چيزي هست در كار، الان كه اين مردم مهيايند و به اينجا رساندند و حاضرند مردم براي همه جور جانفشاني براي اسلام و براي ملت خودشان ، ما حالا بياييم بگوييم كه حالا باشد، بگذاريد بعدها اين كار را مي خواهيم بكنيم ؛ حالا اين قدم اولي را برمي داريم ، ايشان را مي گوييم : آقا سلطان باشد، لكن حكومت نكند! اين چه حرفي است كه از دهن ما بيرون بيايد؟ كدام ملت مي تواند اين مطلب را قبول بكند؟ خير، ايشان بايد بروند. اين سلسله بايد منقرض بشود. ايران ، اين سلسله را نمي خواهد. بچه هفت ساله اش هم نمي خواهد، پيرمرد هشتاد ساله اش هم نمي خواهد.
الان وقت كار است
و الان وقت كار است كه همه دست به هم بدهيم ؛ شماها كه در خارج مملكت هستيد،با تمام قوايي كه داريد كمك كنيد به اين مملكت ، به اهل مملكت خودتان . آنها دارندخون مي دهند، شما [با] قلم ، قدم - عرض مي كنم كه - تظاهر، هر چه بلديد، هر طوري كه مي دانيد، خطابه بخوانيد براي مردم اين مملكتها، صحبت كنيد برايشان ، مطالب ايران رابه آنها بگوييد، حالي شان كنيد كه در ايران چه مي گذرد و ما چه مصيبتهايي داريم وايراني ها گرفتار چه مصيبتهايي هستند، بلكه ان شاءالله ملتهاي ديگر هم بيدار بشوند. الان به ما مي گفتند كه ملت فرانسه همه الان راجع به اينكه اين بايد برود، همه قبول دارند كه اين بايد برود. راست هم مي گويند وليكن بايد فهماند به آنها، بايد گفت . خوب ، [با]تبليغات چقدر ساله الان آنجاست كه شايد بسياري از مردم ندانند كه اين بيچاره مردم چه چيز دارند مي گويند. خوب ، آزادي داده و كارتر مي گويد: چون آزادي تندي داده است به مردم ، از اين جهت مردم با او مخالفند؛ آخر اين چه حرف احمقانه [اي ] است ؟ مردم ،آزادي چون دادند به آنها، حالا دارند داد مي كنند كه آزادي بده ؟ مردم را، مملكت راچون رو به ترقي دارد مي برد، از اين جهت ، مردم از ترقي مملكتشان بدشان مي آيد؟
اگر مهلت دهيم ، ملت نابود خواهد شد
مملكت را برده تا لب هلاكت ، و اگر اينطور اين آدم ، خداي نخواسته باقي بماند، چندسال ديگر، شما بعد از چند سال ديگر، نه نفت داريد، "براي اينكه تمام لوله ها را بازكردند و همين طور دارد مي رود" نه نفت داريد، نه زراعت داريد؛ بعد كه نفت نيست وزراعت نيست ، چي ديگر؟ ما چه چيز داريم ؟ هيچي ، اين آدم اگر چند سال [ديگر]باشدما را مي كشد به نابودي ؛ ملت نابود خواهد شد.
وحدت براي قطع ريشه
الان وقت اين است كه همه دست به هم بدهيم و اين ريشه را قطع بكنيم ، و دنبالش ريشه هاي ديگر [را]هم قطع بكنيم . مملكت مال خودمان است و حرف حق داريم وحرف صحيح داريم كه مملكت خودمان را مي خواهيم خودمان اداره بكنيم . ما داريم اشخاصي كه اداره كنند مملكتمان را؛ ما رجال صالح داريم ، ما رجال مسلم داريم ، ماتحصيل كرده ها داريم ، عده كثيري در اروپا و امريكا اصلا نمي توانند برگردند به مملكت ؛ براي اينكه مورد زجر و حبس و اعدام و اين چيزها واقع مي شوند، آنها مي آيندبه مملكت خودشان ، زندگي مي كنند و اداره مي كنند مملكت را.
شايعه كمونيست شدن ايران !
نباشد ايشان ، كمونيست مي شود، يك حرف غلطي است ؛ كمونيستي ديگر در كارنيست ، ايران كمونيستي ندارد؛ چهار تا بچه اگر يكوقتي يك چيزي بازيشان بدهند، يكبين مي روند اينها، چيزي نيستند اينها تا اگر ايشان نباشند. . . يك مملكتي كه سي ميليون جمعيت علم بلند كرده و داد مي زند: اسلام ، اسلام . اين ديگر مي شود كمونيستي باشد؟خفه مي كنند كمونيست را؛ مگر مي شود يك همچون چيزي ؟ اين تبليغات شاه است براي اينكه خودش را نگه دارد و براي اينكه چند روزي زنده بماند؛ اين مي گويد: خير،اگر من نباشم كمونيست مي شود. خودت از كمونيست هم بدتر هستي !
تكليف ، همراهي با نهضت
در هر صورت شما همه ، ما همه ، موظفيم به اينكه كمك كنيم به رفقايمان در آنجا.كمك ما در اينجا و در ممالك خارجه اين است كه تبليغات كنيم ؛ يعني هر كدامتان يك مبلغ ، يك خطابه خوان باشيد براي مردم . مي رويد توي مدرسه تان ، آنجا چند نفر را پيدامي كنيد صحبت كنيد، بگوييد كه مسئله اين است ، مملكت ما اينطور است ، مردم اين رامي خواهند، اين آدم اين كار را كرده . اين حرف را كه مي دانيد همه تان ، همه تان اطلاع داريد كه الان چه مي گذرد به مملكت ما. ان شاءالله خداوند همه تان را موفق كند و حفظكند و سالم باشيد، و خودتان را بسازيد براي مملكتتان . ان شاءالله همه با هم وارد مملكتتان بشويد و سالم باشيد؛ مملكتتان از خودتان باشد. ان شاءالله . [صلوات حضار].
پانویس :
بزرگتر کوچکتر