خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - پيام - ارزيابي شرايط ايران ، انقلاب اسلامي ، جنگ و مسائل اجتماعي در پنجمين سالگردپيروزي انقلاب - 22 بهمن 1362

عنوان : ارزيابي شرايط ايران ، انقلاب اسلامي ، جنگ و مسائل اجتماعي در پنجمين سالگردپيروزي انقلاب
نوع : پيام
تاریخ شمسی : 22 بهمن 1362
تاریخ قمری : 8 جمادي الاول 1404
مخاطب : ملت ايران
جلد : 18

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
بارالها، از عنايات بي پايان و مراحم بي نهايتت خاضعانه تشكر مي كنيم كه ما را درآغاز ششمين سال پيروزي با سرافرازي قرين فرمودي . پنج سال از قطع يد ستمشاهي وستمكاران جهان بر ملت مظلوم ايران گذشت . محاسبات حسابگران شرق و غرب وايادي غربزده و شرقزده آنان غلط از آب در آمد. اينان كه چشمهايشان جز ظواهر و بند وبستهاي مادي را نمي بيند و از قدرت مافوق الطبيعه بي خبرند؟ محال مي پنداشتند كه يك ملت با دست خالي و بدون هيچ يك از ابزارهاي جنگهاي امروزي بر يك رژيم 2500ساله كه تا بن دندان مسلح به سلاحهاي امريكايي و غربي و شرقي بود چيره شود. و پس ازآن ، در محاسبات ديگرشان ، اين پندار كه هر انقلابي بايد يا متكي به غرب باشد يا به شرق ، و يا اين انقلاب اسلامي تازه و بيسابقه بيش از چند ماهي نمي پايد، غلط از آب درآمد. ماهها پس از ماهها و نيز سالها گذشت و ايران آرامش خود را باز يافت ؛ و انقلاب و رژيم اسلامي چون كوهي خلل ناپذير بر جاي ماند؛ و جهان شرق و غرب را با قدرتي الهي مواجه نمود. و به خواست خداوند متعال ، ملتهاي اسلامي و مظلومان جهان درسراسر گيتي ، با پرخاش بر قدرتهاي اتمي و هسته اي ، رو به انقلاب و قيام عليه باطل وديكتاتوري در شكل دمكراسي و جلادي در پوشش انساندوستي و غارتگري در لباس سوسياليستي آورده اند. و جلوي اين سيل عالمگير را با سلاح و زور نمي توان گرفت . و باعنايات خاصه خداوند متعال و نظر كريمانه ولي امر و صاحب عصر، ارواحنا فداه ، قدرتاسلام در ايران ، كه پرتوش در شرق و غرب جهان گسترده شده است ، زبانزد همه قدرتهاي شيطاني است ، تا آن حد كه در هر گوشه جهان كه به دست مظلومان وغارت شدگان قيام و انقلاب يا انفجاري رخ مي دهد مقامات بلندپايه قدرتهاي جهنمي مي گويند ايران در آن دست داشته است ، يا جوانهاي ايراني اين كار را كرده اند. وكاخهاي ابرقدرتها، چون كاخ سفيد، به دور خود ديوارهاي امنيتي مي كشند؛ و بر فرازكشتيها و ناوهاي آنان هواپيماهاي جنگنده در حركت هستند. و خداوند تعالي آرامش رااز آنان سلب نموده ، و نصر به رعب را نصيب مجاهدان در راه خود نموده است . (1) وشايعه سازان ، كه به خيال خود با دروغ و نسبتهاي ناروا مي خواهند انقلاب اسلامي راتضعيف كنند، با همين شايعه ها ايران و مجاهدان ايراني را تقويت مي كنند. و به دنبال آن ،ملتهاي زير ستم و مظلومان جهان روحيه اي قوي پيدا مي نمايند. و خداوند دين خود را بادست بدخواهان تقويت مي فرمايد.
بايد قدرتهاي جهان بدانند امروز مثل ديروز نيست كه با يك تشر ملتها چون دولتها ازميدان عقب نشيني كنند. امروز اين قدرت شيطاني امريكا و همداستان و دستان اوست كه با يك انفجار در گوشه اي از جهان كاخهايشان بسته مي شود و اطراف آنها ديوارهاي بتوني كشيده مي شود. جمهوري اسلامي ايران در عين حال كه در هيچيك از انفجارهادست نداشته است ، لكن اين هنر را كرده كه بتهاي عظيم تخيلي را شكسته ، و رعب ووحشت را از دل مظلومان برداشته و در دل ستمگران گذاشته است . و اين خود از يك ملت بي عده و عده كافي معجزه اي است كه به يد قدرت الهي تحقق يافته است .
امريكا بايد بداند كه تصميمات عجولانه و دست و پا كردنهاي بدون سنجش ، كه اخيرا اعلام نمود كه ايران را در ليست كشورهاي موافق يا دخيل در اعمال تروريستي قرارداده است ، گرهي را براي او باز نخواهد كرد و راه مفري پيش رويش نخواهد گذاشت ؛چرا كه اكنون جهان مستضعفان براي قطع يد ستمكاران ، چه به صورت قيام وانقلاب و چه به صورتهاي ديگر، بسيج شده اند. و براي ايران نيز مشكلي پيش نخواهدآورد؛ چرا كه امريكا پس از شكست در ايران با استفاده از همپيمانان غربي خود در اروپادست به محاصره اقتصادي ما زد و هرچه توانست انجام داد، و ما با گرمي تمام از آن استقبال كرديم . اداره كنندگان كاخ سفيد بايد بدانند كه دنيا عوض شده است ، و قدرتهاي شيطاني از حربه هاي استعماري كهنه و نو خلع سلاح شده اند. كارگزاران سياست امريكابايد طرز تفكر و سياستهاي خود را تغيير دهند. و گمان نكنند اداره كل جهان در دست آنهاست ، و همه كشورها چشم و گوش بسته در اختيار آنان هستند. بايد توجه كنند كه قطع رابطه و تحريم اقتصادي و ليستهاي دروغين آنها دنيا را بر كشوري تنگ نخواهد كرد.چنانچه وارد نمودن مصر را در سازمان كنفرانس باصطلاح اسلامي (2)، با آن مقدمات وموخرات و بست و بند نمودن با حسين (3) و حسن (4) و حسني (5) ، عقده هايي را كه ازبيداري ملتها و پرخاشگري آنها براي اينان حاصل شده است حل نخواهد نمود. عجب نيست كه امريكا و سرسپردگان او براي برگشتن مصر به جرگه اعراب به هر دري مي زنند؛تاسف آور و عجيب وضعيت سران اعراب است كه پس از آن مقدمات طولاني وتبليغات و رفت و آمدهاي پشت پرده و روي پرده و هياهوهاي عجيب و غريب وصحبت از طرحهايي كه در اجتماع ملوك و روساي جمهور و سران بلندپايه كشورهاي عربي و غير عربي مي شد شايد كساني كه آنان را نمي شناختند منتظر بودند كه در اين گردهمايي از مشكلاتي كه براي اسلام و مسلمانان و ملتهاي مظلوم جهان از دست ابرقدرتها پيش آمده بحث و گفتگو شود، و طرحهايي براي اصلاح حال ملتهاي دربندريخته شود و راه حل مشكلات جهاني آنها را پيدا كنند با آن همه تشريفات نشستند وبرخاستند و تمام مشكلات اسلام و مسلمين را خلاصه كردند در برگشت مصر معاهد بااسرائيل به حوزه اعراب ! آن روز مصر را براي قرارداد با صهيونيست خارج كردند؛ وامروز به خاطر تثبيت و شناسائي اسرائيل برگرداندند! آن روز مصر را براي پشت كردن به خواست اعراب خارج كردند؛ و امروز آن را به خاطر بوسيدن دست امريكا برگرداندند.آن روز مصر را براي خيانت به آرمان فلسطين خارج كردند؛ و امروز براي امضاي دستجمعي آن خيانت آن را برگرداندند. و تاسف آورتر و ننگينتر آنكه مصر با كمال بي اعتنايي هيچ شرطي را قبول نكرد. و يكي از مقامات بالاي قاهره گفت سران عرب بايدبه اشتباه خود اقرار كنند! مسئله لبنان ، مسئله افغانستان ، و مسائل ديگر ملتهاي عرب مشكلي نبود كه باصطلاح سران كشورهاي اسلامي وقت عزيز خود را صرف امثال آن كنند! ملتهاي مظلوم و محترم غير عرب و عرب و مسلمانان اين ننگ را چگونه تحمل كنند كه اينان فرمانروايان آنها هستند. آيا وقت آن نرسيده است كه ملتهاي اسلامي ازجاي خود برخيزند و سردمداران خود را يا در مقابل شرف اسلام خاضع كنند، و يا با آنان همچون ايران عمل كنند؟ آيا حكومتهاي باصطلاح اسلامي در خواب اند و نمي بينند كه امروز وضع ملتها غير از سابق است ؟ نمي خواهند بفهمند كه چشم و گوشها باز شده است و فريبكاريهاي از قماش شرقي يا غربي توان خود را از دست داده است ؟ نمي دانند ونمي بينند كه انقلاب اسلامي صادر يا در شرف صدور است ، و با تاييدات خداوند متعال پرچم اسلام در آتيه اي نه چندان دور به دست ملت هاي اسلامي ، بلكه مظلومان تشنه عدالت اسلامي ، در سراسر عالم به اهتزاز در خواهد آمد؟ پس بهتر نيست كه حكومتها به خود آيند، و از گناه بزرگي كه در كازابلانكا مرتكب شدند و به شرف اسلام و مسلمانان ،خصوصا اعراب ، تجاوز كردند و براي خود ننگ تاريخي بجاي گذاشتند توبه كنند وبازگشت به خداي قادر قاهر نمايند، كه مبادا آتش قهر او تر و خشك را بسوزاند؟
اكنون در آغاز سال ششم پيروزي لازم است تذكراتي را كه كرارا عرض كرده ام بازگوكنم . فان الذكري تنفع المومنين . (6)1- اكنون كه بحمدالله در سايه عنايات خداوند متعال و ادعيه حضرت بقيه الله الاعظم ، روحي لمقدمه الفدا، جمهوري اسلامي با سعي و كوشش قشرهاي مختلف ملت با استقرار و پايداري به جلو مي رود، از ملت عظيم الشان خواهانم كه به طور فعال درصحنه حاضر، و از كمك به دولت خدمتگزار و جبهه ها و پشت جبهه ها دريغ ننمايند.مسئله دفاع از اسلام و كشور اسلامي و اموال و نواميس مسلمين از واجبات كفايي است . وهمه ما، به حسب امكاناتي كه در اختيار داريم ، لازم است احتياجات جبهه ها و پشت جبهه ها را، كه آن نيز كمك به دفاع است ، برآورده نماييم . و اينجانب با تشكر از ملت بزرگوار ايران ، كه انقلاب را با حضور خود و فداكاريهاي بيدريغ به ثمر رسانده و به پيش مي برند. مي خواهم كه به حضور فعال خود ادامه دهند؛ و در اين حضور رضاي خداوندتعالي را جلب نمايند. و اميدوارم كه حق تعالي با عنايات خود نسبت به اين ملت معظم ،همه را از مجاهدين في سبيل الله محسوب ، و در اجر مجاهدان صدر اسلام در ركاب پيامبر، صلي الله عليه و آله و سلم ، شريك فرمايد.
2- قلم و بيان اينجانب عاجز است از قدرداني و شكرگزاري از مجاهدين فداكاراسلام كه با مجاهدت و جانبازي در راه هدف و حفظ آرمانهاي اسلامي و پيروزيهاي عظيم در تمام جبهه ها موجب افتخار و سرافرازي جمهوري اسلام و اولياي خدا، عليهم الصلوه والسلام ، شدند. با چه بيان و قلم از جواناني كه به عشق خداوند و شوق لقا الله درسبقت در دفاع از حق و اسلام عزيز سر از پاي نمي شناسند و تنها سرمايه بزرگ خود را كه جان است فداي هدف مقدسي مي كنند كه انبيا و اولياي بزرگ خدا، همچون سيدمظلومان و سرور فداكاران ، نمودند و نداي هيهات مناالذله (7) آن بزرگمرد تاريخ را با قول وعمل خود در سراسر كشور بلكه جهان سر مي دهند، مي توان تجليل نمود. و با كدام قلم وبيان مي توان از عزيزاني كه سنگرهاي جنگ را به محراب مسجد و معراج الي الله تبديل كردند ثنا كرد. گيرم كه قلمفرسايان هنرمند بتوانند ميدانهاي شجاعت و دلاوري آنان وقدرت و جسارت فوق العاده آنها را در زير آتش مسلسلها و توپها و تانكها ترسيم نمايندو نقاشان و هنرپيشگان بتوانند پيروزيهاي هنرمندانه آنان را در آن شبهاي تار در مقابل موشكها و بمب افكنهاي دشمن غدار و عبور از پيچ و خمهاي سيمهاي خاردار وكوههاي سر به فلك كشيده و بيرون كشيدن دشمنان خدا از سنگرهاي بتوني و مجهز به جهازهاي پيشرفته را مجسم نمايند؛ لكن آن بعد الهي عرفاني و آن جلوه معنوي رباني ،كه جانها را به سوي خود پرواز مي دهد، و آن قلبهاي ذوب شده در تجليات الهي را با چه قلم و چه هنر و چه بياني مي توان ترسيم كرد. راستي اين غربيان و شرقيان و غربزدگان وشرقزدگان و ملي گرايان اين فداكاريها را با اين بعد معنوي و روح عرفاني و عشق الهي باچه چيزي توجيه و تحليل مي كنند؟ اينجا عمل و جسارت مطرح نيست ؛ انگيزه و روح وجهت لدي الربي آن مطرح است . عشق به محبوب حقيقي ، كه همه چيز را محو مي كند وهر انگيزه اي غير از عشق به او را مي سوزاند، مطرح است . در كدام جنگ و نهضت وانقلاب و شورش ، در طول زمان و سراسر خلقت ، سربازاني چنين و فداكاراني مانند ايران را سراغ داريد؛ جز در طبقه اولياي الهي و تربيت شدگان در مكتب آنان ، كه فرزندان اين ديار به نور آنان استضائه (8) كرده و از خود رسته اند. و در كجا، در لابلاي تاريخ ، چون مادران و پدران و همسران و خواهران و برادران و ساير بستگان اينان را سراغ داريد كه پس از چند قرباني باز براي قرباني ديگر فرزندان خود پيشقدم مي شوند. اين مكتب قرآن و اسلام راستين است ؛ و اينان فرزندان اين قرآن و اين مكتب و آن صاحب مكتبمان .سلام و تحيات خدا و رسولانش بر اين مادران و پدران و اين فرزندان عاليمقام . و درودبر اين جانبازان و از هر چيز در راه هدف گذشتگان باد.
3- اي عزيزان اسلام و سرمايه هاي ملت ، مجاهده كنيد كه خوديت را از سر قلب خودبزداييد. و بايد بدانيد و بدانيم كه هر چه هست اوست و جلوه جمال او. جسم و جان وروح و روان همه از اوست . بكوشيد تا حجاب خوديت را برداريد، و جمال جميل او جلو علا را ببينيد. آنگاه است كه هر مشكلي آسان و هر رنج و زحمتي گوارا؛ و فدا شدن درراه او احلي (9) از عسل ، بلكه بالاتر از هر چيز، به گمان آيد. مبادا غرور شجاعت و جواني و پيروزي در دل شما راه يابد، كه با آمدن آن ، همه چيز فرو ريزد و طاق و رواق آمال درهم شكند. بكوشيد تا همه قشرهاي سلحشور، از ارتش و سپاهي و بسيجي وژاندارمري و كميته اي و شهرباني و عشاير، همه در هم ذوب شويد و تو و من را از ميان برداريد، و چون يد واحده و قدرت واحده بر دشمن بتازيد، و مقصد همه دفاع از اسلام و ميهن اسلامي باشد؛ تا پيروزي هر قشر پيروزي قشرهاي ديگر باشد؛ و هدف مطرح باشد، نه سپاه و ارتش و ساير سلحشوران .
اينجانب به همه قواي مسلح هشدار مي دهم كه اگر خداي نخواسته با دست شياطين ودشمنان انقلاب چنين مسائلي ولو در آينده پيش بيايد، مطمئن باشيد كه عنايت حق تعالي از شما سلب مي گردد، و در جنگ با دشمنان اسلام شكست نصيبتان خواهد شد؛ و درپيشگاه ملت اسلام رسوا شده و ننگ ابدي را بايد تحمل كنيد؛ و از آن بالاتر، در بارگاه قدس قادر متعال ساقط و با خذلان آخرت خداي نخواسته مواجه مي شويد. عزيزان من ،مطلب مهم است . ننگ و شرافت است و شقاوت و سعادت . پس ، لازم است جدا ازهواهاي نفساني ، كه ريشه شيطاني دارد، بر حذر باشيد؛ و دست برادري و برابري يكديگر را، كه تاكنون به توفيق خدا با هم فشرده ايد، بيشتر بفشاريد؛ و اسلام و مصالح كشور خود را در نظر بگيريد، و به چيز ديگري جز آن فكر نكنيد. خداوند يار و ياورتان باد.
4- از مسائل بسيار مهمي كه در آينده نزديك با آن مواجه هستيم مسئله انتخابات دوره دوم مجلس شوراي اسلامي است . اين مسئله از جهات مختلف آن قدر حساس وحياتي است كه هر چه درباره آن گفته شود بجاست . گويندگان محترم در هر موقع مناسبي و در هر اجتماعي ، در سراسر كشور، خصوصا در نماز جمعه ها، چه ائمه جمعه محترم وچه سخنرانان قبل از خطبه ها، جهات مختلف اهميت آن را به ملت گوشزد نموده ؛ وخطرات ناشي از سوء جريان آن را كه به سرنوشت ملت و اسلام بستگي دارد با آنان درميان گذارند. مجلس محلي است كه اكثريت قاطع مسائل مهم كشور بيواسطه يا باواسطه به آن وابسته است . هر چه به سر اين ملت مظلوم در طول زمان ، پس از مشروطيت تا دوره آخر انتصابات ستمشاهي آمد، به طور قاطع از مجلسهاي فاسد بود كه ملت در انتخاب نمايندگانش يا هيچ دخالت نداشت ، يا دخالت بسيار ناچيزي داشت . روحانيون را يكسره از دخالت بر كنار كردند؛ و با توطئه هاي موذيانه و تبليغات مسموم ملهم از غرب ، كه توسط روشنفكران و غرب و شرقزدگان خائن يا نفهم صورت مي گرفت ، مجلس را درنظر روحانيون و متدينين به گونه اي ساخته بودند كه دخالت در انتخابات از معاصي بزرگ و اعانت به ظلم و كفر بود! و روحانيت بكلي از صحنه خارج شد و به انزوا كشيده شد؛ و دست قلدران و شرق و غربزدگان باز شد؛ و كشور را به آنجا كشاندند كه ديديد وديديم . مع الاسف امروز هم آن افكار پوسيده در نادري از معممين بيخبر از دنيا ديده مي شود. در حالي كه اگر در هر شهري و استاني چند نفر موثر افكار، مثل مرحوم مدرس شهيد، را داشتند، مشروطه به طور مشروع و صحيح پيش مي رفت ، و قانون اساسي با متمم آن ، كه مرحوم حاج شيخ فضل الله (10) در راه آن شهيد شد، دستخوش افكار غربي ودستخوش تصرفاتي كه در آن شد نمي گرديد، و اسلام عزيز و مسلمانان مظلوم ايران آن رنجهاي طاقت فرسا را نمي كشيدند. به دنبال خروج روحانيون ، يا به عبارت ديگر، اخراج آنان از صحنه ، عموم متدينين ، از هر قشري از اقشار، چه فرهنگي ، چه كارگري ، چه اداري و بازاري و چه غير اينها، نيز از دخالت كناره گرفتند يا بر كنارشان كردند؛ و آن شدكه شد. اكنون ما بايد از آن توطئه ها و مفاسدي كه از انزواي متدينين پيش آمد و سيلي اي كه اسلام و مسلمين خوردند عبرت بگيريم ؛ و بدانيم و بفهميم كه نظام اسلام و اجراي احكام آسماني آن و مصالح ملت و كشور اسلامي و حفظ آن از دستبرد اجانب بستگي بهدخالت اقشار ملت و بويژه روحانيون محترم و مراجع معظم دارد. و اگر خداي نخواسته بر اسلام يا كشور اسلامي ، از ناحيه عدم دخالت در سرنوشت جامعه ، لطمه و صدمه اي وارد شود، يك يك تمام ملت در پيشگاه خداي قهار توانا مسئول خواهيم بود؛ ونسلهاي آينده ، كه ممكن است از كناره گيريهاي كنوني مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند،ما را نبخشند. پس ، يكي از وظايف مهم شرعي و عقلي ما براي حفظ اسلام و مصالح كشور، حضور در حوزه هاي انتخابيه ، و راي دادن به نمايندگان صالح كاردان و مطلع براوضاع سياسي جهان و ساير چيزهايي كه كشور به آنها احتياج دارد مي باشد؛ چه ازروحانيون باشند، چه نباشند. و مجلس چنانچه محتاج به علما و روحانيون مطلع از احكام شرعي و سياسي اسلام است ، محتاج به متخصصين رشته هاي مختلفي است كه كشوراحتياج به آنها دارد. مجلس امروز مواجه است با دنياي پرآشوب صنعتي و سياسي پيچيده و فرهنگهاي غربي و شرقي و صحنه هاي تنازع بقاي بين المللي . و چنين مجلسي بايد انباشته از مطلعين و دانشمندان و متخصصان در هر رشته باشد. و لازم است كساني كه كانديداهايي به ملت معرفي مي كنند در نظر داشته باشند كه از مطلعين هر رشته تخصصي چند نفري در بين كانديداهاي آنها باشد. و اگر كسي يا كساني را در غير گروه يا صنف خود يافتند كه از افراد گروهشان لايق تر است او را كانديدا كنند. مسئله انتخابات يك امتحان الهي است كه گروه گرايان را از ضوابط گرايان ممتاز مي كند، و مومنين و متعهدين را از مدعيان جدا مي نمايد. و كساني كه خود را كانديدا مي كنند، يا كانديدا گروههايي هستند، اگر خود را صالح براي وكالت در يك چنين مجلسي نمي دانند و وجود آنها دراين مكان نفعي براي كشورشان ندارد، خداي متعال را در نظر بگيرند و رضاي او را بررضاي خود مقدم دارند، و چنين خلاف ناشايسته اي را مرتكب نشوند. و حضرات روحانيون ، از ائمه جمعه و جماعات يا ساير آقايان محترم ، توجه كنند كه شهرهاي خودرا از خدمتگزاران به ملت و بندگان صالح خدا خالي نكنند، كه خدمت به مردم و رفع حاجات آنان و تربيت علمي و اخلاقي بندگان خدا، كه شغل شريف روحانيت است ، برهر چيز مقدم است ؛ مگر آنكه بدانند وجود آنها در مجلس براي خدمت به اسلام مفيدتراست . ميزان در نظر همه ارزش خدمت باشد، نه خداي نخواسته تحصيل مقام . و شمامي دانيد در جمهوري اسلامي مقاماتي كه در رژيمهاي ديگر مطرح است ، و براي تحصيل آن دست به همه نوع فعاليت مشروع يا غير مشروع مي زنند، مطرح نيست . واساسا اين مقامات ارزشي ندارد، مگر آنكه خدمت به خدا و خلق خدا باشد. شماها تابع آن بزرگ مرد تاريخ ، صلوات الله عليه ، هستيد كه درباره حكومت آن كلام را فرمود. (11)
و اما مردم در سراسر كشور در انتخاب فرد مورد نظر خود آزادند؛ و احدي حق تحميل خود يا كانديداهاي گروه يا گروهها را ندارد. هيچ مقامي و حزبي و گروهي وشخصي حق ندارد به ديگران كه مخالف نظرشان هستند توهين كنند، يا خداي نخواسته افشاگري نمايند؛ گرچه همه حق تبليغات صحيح براي خود يا كانديداهاي خود يا ديگران را دارند، و هيچ كس نمي تواند جلوگيري از اين حق نمايد. و البته لازم است تبليغات موافق مقررات دولت باشد. و احدي شرعا نمي تواند به كسي كوركورانه و بدون تحقيق راي بدهد. و اگر در صلاحيت شخص يا اشخاصي تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتندولي راي دهنده تشخيصش بر خلاف همه آنها بود، تبعيت از آنها صحيح نيست ، و نزدخداوند مسئوليت دارد. و اگر گروه يا اشخاص صلاحيت فرد يا افرادي را تشخيص دادندو از اين تاييد براي راي دهنده اطمينان حاصل شد، مي تواند به آنها راي دهد.
و بالجمله ، حكومت حكومت اسلام و مردم است ؛ و مجلس از مردم است ، و راي نيزاز آن مردم است ؛ و احدي تحت فرمان مقام يا مقاماتي نيست . لازم به تذكر است كه اهالي محترم هر حوزه انتخابيه فرد يا افرادي را كانديدا نموده ، و براي آنان فعاليت صحيح قانوني و شرعي انتخاباتي نمايند. و براي هرچه بهتر و پرشورتر شدن انتخابات هيچ حوزه اي براي حوزه ديگر كانديدا تعيين ننمايد. و همچنين صلاحيت و عدم صلاحيت شخص و يا اشخاص كانديدا را تاييد و تصديق ننمايد. دخالت در انتخابات هرحوزه به عهده خود آن حوزه مي باشد. و بهتر است كه نمايندگان تمامي اقشار حوزه هابراي تعيين فرد يا افراد مورد نظرشان تبادل نظر نمايند. با تمام اين اوصاف ، تمامي افراددر صورت دارا بودن شرايط لازم ، در تعيين كانديدا و يا كانديدا شدن آزاد و مختارند.
5- مسئله حوزه هاي علميه فقاهتي و مسئله دانشگاهها از اهميت ويژه اي برخوردارند،زيرا به منزله مواد خام مقدرات يك ملت و كشور هستند. اين دو مقام مرجع نشر حقايق اسلام و مسائل سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي ، و ديگر مسائل مورد اطلاع كشورمي باشند. با وجود اين قشر موتور حيات يك نظام به كار مي افتد. اينان هستند كه اصلاح و صلاح آنها كشور را به صلاح مي كشاند؛ و خداي نخواسته فسادشان منشاء فساد يك ملت است . مدرسه و دانشگاه اگر فعال و صالح بودند، مجالس گذشته و دولتهاي گذشته وقضاي گذشته به آن مصيبتباري نبودند و آن همه مصيبت براي كشور و ملت مظلوم ماپيش نمي آمد. اگر ملت ما بخواهد گرفتار چنگال قدرتهاي متجاوز و دنباله هاي آنان وهمچنين گرفتار حكومتهايي مثل دوره قاجار، و صد مرتبه بدتر از آن رژيم پهلوي ،نشود، بايد براي اصلاح اين دو قطب همت گمارد. و اگر طلاب و فضلا و علما و مراجع عظام و قشر دانشگاهي ، از اساتيد محترم و دانشجويان ، و همچنين كليه دانشمندان بخواهند كشورشان مبتلا به استعمار و استثمار جهانخواران نشود، بايد در تربيت صحيح اسلامي ، ملي ، انقلابي ملت كوشش كنند؛ و نيز دانشجويان و طلاب با كوشش فراوان به راهنماييهاي اساتيد و معلمان و مربيان در ساختن خويش تلاش نمايند؛ و نيز در تحكيم وحدت به صورتي جدي بين دانشگاهها و مدارس علوم اسلامي كوشش نمايند. چرا كه دشمنان ملت و ميهن از تفرقه بين اينان سودها بردند و كشور و اسلام ضررهاي جانكاه كردند. امروز فضلا و مدرسين علوم اسلامي طريقه سلف صالح را حفظ، و افكار خود رابراي هرچه پربارتر كردن فقه و تفسير و فلسفه و ساير علوم اسلامي به كار برند؛ وشاگردان خود را براي همين مقصد الهي هدايت كنند. و اساتيد و دانشمندان دانشگاههاهم خود را در مسائل علمي مختلفي كه يك امت بدانها احتياج دارد صرف نموده واستقلال علمي و فرهنگي را پي ريزي نمايند؛ تا پس از مدتي به خواست خداوند تعالي ، در سايه كوشش و به كار انداختن افكار عاليه خود و اعتماد به نفس ، احتياج علمي دانشجويان عزيز را آن گونه برآورند كه از رفتن به خارج مستغني شوند. و اين امري است شدني . و اگر تبليغات خارجي و داخلي عمال غرب و دلباختگان به غربي ها نبود، تاكنون تحقق يافته بود. لكن روشنفكران غربزده ، اين سرسپردگان به انگلستان و فرانسه در سابق و پس از آن به امريكا، نگذاشتند ما به خود آييم و جوانان ما را مايوس نمودند؛ و به سردانشگاهها آن آوردند كه ديديم . فساد مجلس و دولت و همه جاي كشور را فرا گرفت .اكنون وقت آن است كه به خود آييم و توطئه هاي استعماري را خنثي كنيم . و جوانان عزيزما، كه سرمايه هاي ميهن هستند، بايد بدانند كه رفتن به غرب و شرق براي آموختن علوم مختلف آنان را از رسيدن به مقصود، كه استقلال و آزادي است ، باز مي دارد، ووابسته ترشان خواهد نمود. دشمنان ما، كه به كشورمان چشم طمع دوخته اند، هرگزنخواهند گذاشت ما استقلال پيدا كنيم و از وابستگي رها شويم . بايد به خود تلقين كنيم كه در غرب هيچ خبري جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالي نيست . و بايد همه بدانيم كه دشمنان غارتگر ما چشم طمع به دانشگاهها دوخته اند كه ولو در آينده اي دوربه دانشگاهها رخنه كنند و جوانان پاكدل را با افسانه ها و دروغپردازيها منحرف نمايند، وراه را براي خود و چپاولگريها و استثمارها باز نمايند. اساتيد متعهد به مصالح كشور وجوانان پرشور وطنخواه ناظر باشند كه مبادا در صفوف آنها از غربزدگان فرصت طلب رخنه كنند، و مقاصد شوم جهانخواران را بتدريج تحميل نمايند. اگر كوچكترين انحراف را در اقوال و اعمال شخصي ديديد، آن را كوچك نشماريد، و بلافاصله در نطفه خفه كنيد. خداوند پناهتان باد.
6- قوه قضائيه ، كه ملجاء و پناهگاه مردم ستمديده است ، قوه اي است مستقل و هيچ مقامي حق دخالت در آن را ندارد. و اگر كساني پيدا شوند كه ندانسته در امور قضايي دخالت مي كنند، بايد بدانند كه برخلاف دستورات شرعيه و نظام جمهوري اسلامي عمل كرده اند. و اگر دانسته تخلف مي كنند، مستحق عقاب و تعقيب اند. و بر دولت و قواي اجرايي است كه از تجاوز و تخلف هركس در هر جا جلوگيري كنند. و كساني كه پس ازاحضار در محاكم قضايي از حضور در آن سرپيچي مي كنند بايد مورد تعقيب واقع وتعزير شرعي شوند. و كساني كه از حكم قضات شرعي تخلف مي كنند و در مقابل آن مقاومت مي كنند بر خلاف اسلام و امر خداوند عمل كرده اند، و بايد مورد تعقيب واقع شوند. و كساني كه از قاضي شكايت دارند، يا به حكم قاضي اعتراض دارند، بايد به مقامات صالحه رجوع نمايند؛ و به هيچ وجه خودسرانه عملي را انجام ندهند و بايدبدانند كه احكام صادره از قضات شرعي مادامي كه خلاف شرع بودن آن در محاكم ومراجع صالحه ثابت نشده ، واجب العمل است . مجلات و روزنامه ها و رسانه هاي گروهي توجه داشته باشند كه تضعيف قوه قضائيه برخلاف موازين اسلامي است ؛ و از پخش چيزهايي كه موجب تضعيف يا توهين مقام قضاست احتراز كنند. اين كشور اسلامي است ، و بايد هر امري موافق با موازين اسلامي باشد. شكايت از قاضي يا دادگاه بايد به حسب مقررات شرعي باشد. و شاكي هر كس هست حق ندارد در مطبوعات يا رسانه هاي گروهي يا در مجامع عمومي طرح دعوا كند، و عليه قوه قضائيه جوسازي نمايد. وروزنامه ها و مجلات و راديو تلويزيون توجه به اين مسائل و اشباه آن را داشته باشند. وبالجمله ، مسئله قضا و احترام از قضات محترم و اطاعت از احكام صادره آنها امري است كه مورد اهتمام اسلام است . خداوند همه را موفق فرمايد.
از طرف ديگر، دستگاه قضايي و قضات محترم توجه داشته باشند كه در حساسترين مكان نظام خدمت مي كنند. خيلي سعي كنند تا حتي اشتباهي انجام ندهند. و در صورتي كه متوجه اشتباه شدند، به هيچ وجه از برگشت از حكمشان خجالت نكشند؛ كه خجالت در پيشگاه خداوند متعال بسيار سنگينتر از خجالت از مردم است . سعي كنند با كمال دقت و مهرباني و قاطعيت با تمام افراد مواجه گردند، تا مردم از آنان راضي گردند؛ كه رضايت مردم رضايت خداوند را به دنبال دارد. قضات محترم سعي كنند مردم را بي جهت معطل ننمايند و هرچه زودتر به كار آنان رسيدگي نمايند.
7- امروز كشور ايران ، به جرم آنكه مي خواهد احكام مترقي اسلام را اجرا كند وقدرتهاي بزرگ از آن هراس دارند و حكومت هاي منطقه نيز به توهم غير صحيح از آنخوفناك اند، مورد هجوم همه زورگويان شده است و از هر تبليغات و تسليحاتي بر ضدآن فرو گذار نمي كنند. در اين جو جهاني ملت و دولت بايد با تمام توان از هم پشتيباني كنند؛ و هر چند گله هاي برادرانه از هم داشته باشند، دست برادري و برابري به هم دهند.دولت با تمام توان در خدمت ملت است . و اگر نقيصه اي در كار باشد، اجتناب از آن درنظامي كه تازه مولود است و هنوز دوران انقلاب را پشت سر نگذاشته است و در حال جنگ است ، آن هم جنگ با جهانخواران شرق و غرب كه در تمام ابعاد با هم به ستيزبرخاسته اند، غير ممكن است . و استقامتي كه دولت در اين جو جهنمي نموده قابل تقديرو تشكر است . بايد ملت با تمام توان از آن پشتيباني كند؛ و نقيصه ها را به خود دولت گوشزد كند، و با آن در رفع آنها همدست شود. و دولت نيز لازم است در رفع نقيصه هااهتمام داشته باشد. و بالجمله ، اگر تمام اقشار ملت و تمام اعضاي دولت و قواي مسلح وعشاير همدست و همداستان از كشور خود و اسلام دفاع نكنند و خداي نخواسته شكستي پيش آيد، همه در مقابل خداوند تعالي مسئول ، و در مقابل نسلهاي آينده ومظلومان جهان مردود خواهيم بود. و آنچه ذكر شد به آن معنا نيست كه انتقاد سازنده وهشدارهاي پدرانه و برادرانه از طرف مجلس كه حق آن است اشكال داشته باشد؛ بلكه آن مطلوب است . و هرگاه كه خداي نخواسته انحرافي ديدند، اعتراض كنند، و حتي درحد استيضاح پيش روند.
8- ملت و دولت ايران ، بلكه تمام مسلمانان متعهد و متوجه به مصالح اسلام و جهان ومستضعفان آگاه از مسائل جهان ، اين ستمديدگان تاريخ ، از بعض اعمال دولتمردان منطقه و ساير كشورهاي اسلامي ناراضي و ناراحت هستند و اعمال آنان را برخلاف شئون اسلام و كشورهاي اسلامي مي دانند. و تلاش سران اين كشورها در قالب كنفرانسهارا در راهي كه جز شناسايي اسرائيل غاصب و باز كردن هرچه بيشتر دست امريكا درمنطقه و كشورهاي اسلامي و كمك به چپاولگري ذخاير عظيم مسلمين و كمك و دامن زدن به جنگي كه عليه مسلمين لبنان مظلوم بپا كردند و كمك به تجاوز صداميان درجنگي كه به ايران تحميل كردند، كه آن هم به استحكام پايه هاي حكومت غاصبانهاسرائيل كمك مي كند، [نيست ] همه را محكوم مي كنند. ما كنفرانس مراكش را، چه ازجهت محل و چه از جهت محتواي آن ، محكوم مي نماييم . شما محلي را انتخاب كرديد وشخصي را به رياست كنفرانس قبول نموديد كه در همان هنگام كه كوشش در قبول طرح "كمپ ديويد" يا فهد مي شد، ملت مراكش را به خاك و خون كشيد؛ و موج اعتراض ملت مراكش همه شهرها را فرا گرفت . و ميزبان شما بار ديگر دستش تا مرفق به خون مظلومان مظلوم [و] مسلمانان مظلوم آغشته گشت . با همه اين مصايب و مسائل كه اعراب و سايرمسلمانان جهان دارند، باز از آنجا كه مقدراتشان به حسب اسلام بزرگ به هم پيوندخورده است ، پيشنهاد مي كنم كه علما و روشنفكران همه كشورهاي اسلامي ، به انگيزه پيدا كردن راهي براي نجات كشورهاي اسلامي از چنگال ابرقدرتهاي غرب و شرق وبراي بيرون كردن سران كشورهاي اسلامي از تحت سلطه جهانخواران و براي ايستادگي در مقابل استعمار و استثمار، طرحي بريزند كه هرچه بيشتر با يكديگر در تماس باشند. واساس طرح را بر بيداري خلقهاي محروم بگذارند. و به يقين باور كنند كه راه را خواهنديافت و پيروز خواهند شد. اميدوارم خداي متعال و بندگان او از آنها راضي شوند و در دوجهان رو سفيد شوند، و نامشان به نيكي در جهان و نسلهاي آينده زبانزد شود. و مطمئن باشند كه وضع دنيا به طور اساسي در شرف تغيير است ؛ و دنياي امروز اجازه نمي دهد كه در جهان دو قدرت هر كاري مي خواهند بكنند و در كشورها يك عده سرنوشت ملتها رادر دست گيرند. پس ، بهتر است علما و روشنفكران متعهد قبل از تحول عمومي ،خودشان را به ملتها نزديك كنند و آنان را به حساب آورند، و تحت فرمان قرآن كريم وسنت رسول اكرم ، صلي الله عليه و آله و سلم ، با آنها رفتار نمايند. و با اين ترتيب نظر ملتهارا به خودشان جلب تا اين جدايي كه بين روشنفكران هر جامعه و توده هاي زحمتكش وفقير جوامع پيدا شده است يا بكلي رفع ، و يا كم گردد. امروز مردم ما صحبتهاي روشنفكرمابانه را نمي فهمند. بايد با زبان مردم درد مردم را بيان كرد. تنها در اين موقع است كه مردم پشتيبان شما مي شوند، و از تحت سلطه ذلت بار ابرقدرتها و وابستگان آنانبيرون مي آيند، و در حصن حصين (12) كلمه لا اله الا الله در خواهند آمد. و درست در اين صورت است كه همه ملتهاي اسلامي با يكديگر دست برادري داده ، و به زندگي شرافتمندانه اي كه لذتش صدبار از اين زندگاني پرتشويش و متزلزل بالاتر و بالاتر است ،به سوي تعالي و ترقي در دين و دنيا، پيشرفت مي نمايند. و آن دسته از مردمي كه فريب تبليغات شرق و يا غرب را خورده و شرق و يا غربزده شده اند از فرهنگ اسلام آگاهي كامل ندارند؛ والا همه با روي گشاده به آغوش اسلام مي آيند. اميد است روشنفكران ماو تمام كشورهاي اسلامي حس اتكا به نفس و استقامت در مقابل تمامي ابرقدرتها را بابياني ساده براي مردم كشورهاي اسلامي بيان كنند و مطمئن باشند كه هيچ كس ذاتا مايل نيست كه وابسته باشد. ما بايد با تمام توان كوشش كنيم تا مردم متوجه گردند كه مي شودروي پاي خودمان بايستيم ؛ مي شود در مقابل شرق و غرب از فرهنگ و حيثيت ملي اسلاميمان دفاع كنيم ؛ و مي توانيم دنياي مادي را شكست دهيم و پرچم لا اله الا الله ومحمدا رسول الله را در تمامي دنيا به اهتزاز درآوريم .
9- از اموري كه هر چه بيشتر بايد به آن توجه شود رفاه حال زندانيان است . چه گروههايي كه بر ضد جمهوري اسلامي قيام مسلحانه نموده و مردم بيگناه كوچه و بازار رابه خاك و خون كشيده اند؛ و چه كساني كه با فروش و توزيع مواد مخدره فرزندان كشوررا به فساد كشانده اند؛ و چه ساير گناهكاران . اينان اكنون اسيران شما هستند، و به دست خود به اسارت كشيده شده اند. با اسراي خود، چه اينان و چه اسراي جنگي ، رئوف ومهربان باشيد و برادرانه رفتار كنيد؛ و زندانها را به يك مدرسه آموزش و تربيت اخلاقي مبدل كنيد، چنانچه تاكنون عمل كرده ايد، تا منحرفان و گناهكاران شيريني عدالت اسلامي را بچشند، و به اسلام و نظام اسلامي روآورند؛ و از روي حقيقت توبه كنند وبازگشت به اسلام و خداي متعال نمايند، كه باب رحمت گنهكاران را بهتر جذب مي كند.حتي آن كس كه مستحق حدود الهي است ، از قتل و ديگر جزاها، بايد از عطوفتماموران ، تا پاي دار و محل مجازات ، برخوردار باشند. و شورايعالي قضايي و ستادپيگيري در بررسي وضع زندانيان تسريع نمايند. و هر كس استحقاق عفو دارد به فوريت معرفي نمايند تا عفو شوند و به زندگي آزاد خود ادامه دهند، و ان شاءالله عضو فايده بخش و فعال براي ميهن خود گردند.
10- از هموطناني كه خارج كشور هستند و مي توانند براي كشور خود خدمت و به ملت مظلوم خود كمك كنند، چه اطباي محترم و چه متخصصان در رشته هاي مختلف وچه ديگران ، تقاضا دارم كه قدري به حال ملتي كه در طول تاريخ گرفتار رنج و زحمت بوده اند و زير بار ظلم ستمكاران كمرشان خميده شده است بينديشند، و ببينند كه آياوجدان بيدار و شرافتمند ايراني به آنها اجازه مي دهد كه با خيالهاي باطل و تبليغات دروغين راديوها و مطبوعات خارجي ، كه همه دشمن ميهن و ملت شمايند، و باشايعه افكنيهاي منافقين و سلطنت طلبان ، كه جز سود خود و امريكا را در نظر ندارند ومي خواهند كشور را چون رژيم ستمشاهي به دامن امريكا بيفكنند، در خارج وطن خودبنشينند و به كشورهاي دشمن خود و وطنشان و دينشان خدمت كنند و صداي مظلوميت همكيشان و هموطنانشان را بشنوند و بي تفاوت باشند و در غم و رنج آنها شركت نكنند؟آنچه در خارج از رسانه هاي گروهي مي شنويد چيزي جز تبليغات بي اساس نيست . بياييدو از نزديك ببينيد كه ملت و كشور شما آزادي و استقلال خود را يافته و دست غارتگران را كوتاه كرده و مقدرات خود را خود به دست گرفته است ؛ و از وابستگي سياسي و نظامي و فرهنگي بكلي خارج ، و در بعد اقتصادي نيز به سوي خودكفايي پيش مي روند. بياييد وتحولي را كه در تمام قشرها پيدا شده است ببينيد. بياييد و خدمتهايي را كه در اين چندسال به محرومان تاريخ شده است ببينيد. و توجه كنيد كه با همه گرفتاري كه دولت و ملت به آن مبتلا بود، همچون نفس انقلاب و پيامدهاي آن ، و جنگ افروخته شده از جانب قدرتهاي بزرگ و كوچك ، و شرارتها و خيانتهاي گروهها و گروهكهاي داخلي ، وفشارهاي كمرشكن از قبيل محاصره اقتصادي و تحريمها، و تبليغات رسانه هاي گروهي جهان ، و هجوم آوارگان جنگ و تبعيدهاي حزب بعث و آوارگان افغاني ، توانستند اينكشور را از انحراف به چپ و راست نجات دهند. بنابراين ، شما هم بياييد و به ميهن خودخدمت كنيد و دين خود را به كشور خود ادا كنيد. اگر به اسلام معتقد هستيد، ببينيد مظاهراسلام امروز چيست و در رژيم پهلوي چه بود. اگر ملي هستيد، ببينيد كه امروز ايران درجهان به عنوان تنها كشوري كه در مقابل امريكا و شوروي ايستاده است داراي چه قدرتي است و داراي چه شهرتي است . و به همين دليل است كه تمام هم دولتها و قدرتها ورسانه ها براي جلوگيري از اين شهرت و نفوذ است . بياييد و ببينيد كه ايران در چه وضعي است . در حالي كه در رژيم سابق كه شاهش در رديف نوكرهاي امريكا و ملتش را آن طور وابسته كرده بودند كه در چنگال امريكا بود، چه بدبختي و ذلتي گريبانگير همه بود.البته روي سخن با آنان نيست كه خوردند و دزديدند و بردند و هم اكنون هم در لجنزارشهوات و فسادها دست و پا مي زنند؛ بلكه روي سخن با اشخاص شريفي است كه وجدان انساني خود را از دست نداده اند.
11- عرض من به روحانيت محترم و ائمه جمعه و جماعات آن است كه هميشه آقايان محور وحدت كلمه در مردم بوديد. و چنانچه مي دانيد، امروز بيشتر از هر وقت محتاج به وحدت كلمه هستيم . امروز كه دستهاي ناپاك براي تفرقه افكني در فعاليت هستند و ازوحدت كلمه ملت خوف دارند، و ممكن است ساده دلان را كه از انقلابهاي جهان بي خبرند تحت تاثير قرار دهند، بهترين قشري كه با اين طبقه تماس دارد شما هستيد كه مي توانيد با روشنگري خود آنان را از دست بدخواهان و توطئه گران نجات دهيد؛ و به آنان گوشزد نماييد كه انقلاب را شماها كرديد و خود را از قيد و بند اسارت امريكا وديگر جهانخواران و از ستمهاي رژيم پهلوي رها كرديد. اكنون اگر به سمپاشيهاي بدخواهان و وسوسه هاي وابسته و پيوسته به امريكا و ديگران گوش فرا دهيد و خداي نخواسته در صفوف فشرده شما تفرقه پيدا شود، تمام زحمات طاقت فرسايتان و خونهاي پاك شهدايتان به هدر مي رود، و باز اسلام و كشورهاي اسلامي و نسلهاي آينده تان دردست اجانب و دشمنان اسلام و ميهن اسير خواهد شد؛ و اسلام كه به دست تواناي شماتجديد حيات كرد با دست شما سالها و قرنها شكستي جبران ناپذير خواهد خورد، و درنزد خدا و نسلهاي آينده مسئول و محكوم خواهيد شد.
و به ملت عزيز و توده هاي ميليوني ايران عرض مي كنم كه هيچ انقلابي بدون شهادت خواهي و فداكاري و سختي و گراني و فشارهاي مادي موقت تحقق نيافته ، و پس از اين نيز تحقق پيدا نخواهد كرد. ولي با مقايسه با انقلابهاي ديگر، هيچيك از انقلابهاچون انقلاب اسلامي ايران براي محتواي اسلامي خود، كه توده هاي اسلامي را به دنبال خود كشيد و به دنبال آن ساير هم ميهنان همچون اقليتهاي مذهبي به ميدان آمدند و ملت بحمدالله تعالي با يكپارچگي به پيروزي رسيد، پيروزي آنچناني اي كه جهان را تكان داده است و موج آن سراسر جهان را فرا گرفته است كم ضايعه تر و پرثمرتر نبوده است . واگر هيچ نبود جز مطرح شدن اسلام در جهان و به عزا نشاندن ابرقدرتها و ستم پيشگان ،براي ملت عزيز افتخاري بزرگ كسب گرديده بود. و اكنون براي حفظ اين افتخار بزرگ صبر و بردباري و كوشش و مجاهده لازم است . و شما بحمدالله تعالي تاكنون به تكليف اسلامي و ملي و ميهني خود به طور شايسته عمل نموده ايد؛ و ان شاءالله تعالي از اين پس نيز عمل خواهيد كرد.
و به آن دسته از تحصيلكردگان و روشنفكران و دانشمندان كه به مرض غرب وشرق زدگي مبتلا نيستند و حاضر نيستند شرف اسلامي ، ملي و ميهني خود را فداي اميال قدرتمندان كنند، يا در راه لذات و شهوات زودگذر فدا نمايند، عرض مي كنم همت بگماريد كه قلم و بيان خويش را براي تعالي اسلام و كشور و ملت خود به كار گيريد؛ و باتوده هاي محروم همصدا و همدست شويد، كه آزادي از چنگال شرق و غرب را كه امروز نصيبتان شده حفظ كنيد. و در اين خدمت از هيچ كوششي و مجاهده اي دريغ ننماييد، كه براي هيچيك از ملتهاي جهان اين فرصت نبوده است ؛ و يا براي كمتر ملتي اين فرصت پيش آمده است . خداوند همه ما را توفيق شناخت وظيفه عنايت فرمايد.
12- دست گناهكارمان را به سوي خداوند بخشنده بلند مي كنيم ، و از درگاه مقدسش عاجزانه استدعا مي كنيم كه ما را لحظه اي به خود وامگذارد؛ و سايه عنايت خود را بر سرمسلمين جهان بويژه ملت ايران مستدام بدارد. ما مي دانيم كه بي نظر رحمت آن وجودمقدس ، ما را توان مقاومت با تبهكاراني كه عالم را تحت سلطه شيطاني خود قرار داده اندنيست ، و اين حفظ تواست كه اين كشور را با آن همه فشارهاي سياسي و نظامي واقتصادي و تبليغاتي حفظ كرده است ، تو خود ما را توفيق عنايت فرما كه به راه تو، براي تو، و بندگان مظلوم تو ادامه دهيم ؛ و تو خود ما را از لغزشها حفظ فرما.
بارالها، شهيدان ما را، كه دلباخته تو بوده اند، به جوار خود بپذير و در صف اولياي خود قرار ده ؛ و به شهداي زنده ما، كه تا مرز شهادت پيش رفتند و سلامت خود را در راه دفاع از اسلام و بندگان مظلوم تو از دست داده اند، اجر شهداي صدر اسلام را عنايت فرما، و سلامتشان را به آنها بازگردان . خداوندا، تمام مفقودين عزيز ما را هرچه زودتر به دامن پرمهر و عطوفت اين ملت و خانواده هاي عزيزشان برگردان . بارالها، اسراي ما اسيرجانيترين دژخيم زمان مي باشند، مقاومت آنها دنيا را شگفتزده كرده است ، هرچه زودترآنها را براي خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما؛ و به خاندان محترم همه صبر و اجر وسلامت و مغفرت عنايت فرما؛ و به ملت شريف و بزرگوار ايران سعادت و سلامت وبركت مرحمت كن ؛ و به رزمندگان عزيز پيروزي نهايي را به اسرع وقت عطا فرما؛ و به همه ما قصد خالص لطف كن ، و از شر شيطان و نفس اماره نجات ده .
و صلوات و سلام بي پايان خداوند بر انبياي عظام ، خصوصا اشرفهم و خاتمهم ، و براولياي عظام ، سيما ولي عصر و امام زمان ، ارواحنا لمقدمه الفدا، باد. والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته .
روح الله الموسوي الخميني
پانویس :
1- برگرفته از مضمون آيه 26، سوره احزاب . 2- اشاره به تشكيل كنفرانس اسلامي در شهر كازابلانكا درمراكش است كه در آن به بازگشت رژيم مصر به كنفرانس وجامعه اعراب ، اتخاذ تصميم شد.
3- ملك حسين ، پادشاه اردن هاشمي .
4- ملك حسن پادشاه مراكش .
5- حسني مبارك رئيس رژيم مصر. 6- سوره ذاريات ، آيه 55: "يادآر "خدا" را كه يادآوري به مومنان ، سود مي رساند". 7- دريغ و افسوس برخواري . دور باد از ما ذلت و خواري . 8- روشني خواستن ، روشن كردن ، روشني پذيرفتن . 9- شيرين تر. 10- شيخ فضل الله نوري از روحانيون صدر مشروطيت ، كه به خاطر پافشاري بر جنبه اسلاميت نهضت مشروطيت به شهادت رسيد. 11- امام علي "ع " پس از بيان علل پذيرش خلافت فرمود: "دنياي شما نزد من از عطسه بز ماده بي ارزشتر است ".نهج البلاغه خطبه سوم "معروف به خطبه شقشقيه ". و در كلامي ديگر خطاب به ابن عباس فرمود: "حكومت و خلافت نزد من از اين كفش [پر از وصله ] بي ارزشتر است ". همان خطبه . 12- قلعه محكم .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 172,563,986