عنوان : بررسي قانون اساسي - انتخابات خبرگان - انتخابات مجلس و رياست جمهوري
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 24 تير 1358
تاریخ قمری : 20 شعبان 1399
مکان : تهران ، شميران ، دربند
جلد : 9
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
توطئه دشمن در ايجاد تفرقه ميان دانشگاه و حوزه
من اين چند روز كه شنيدم و خواندم كه دانشگاهيهاي اصفهان با علماي اصفهان مجتمع شده اند، بسيار از همه متشكرم و اميدوارم كه ادامه پيدا كند اين وحدت . اين اختلافي كه بين دانشگاه و روحاني ، مع الاسف در زمان رژيم بود يك چيز من باب اتفاق نبود يك مطلب حسابشده بود كه هم روحاني از او بيخبر بود و هم دانشگاهي .
به دانشگاه كه مي رفتند، [افراد] دستگاهي كه مامورند كه اين دو را از هم جدا كنند،راجع به روحانيين مطالبي مي گفتند كه مع الاسف جوانهاي ما باورشان مي آمد. پيش روحانيون كه مي رفتند مطالبي از دانشگاه مي گفتند كه آنها هم باور مي كردند، و هر دوقشر غالبا غافل از اين بودند كه دارند آنها را به كجا مي كشانند. هر دو قشر توجه نداشتندكه آنها قصد اين ندارند كه يك دانشگاه خوبي درست بشود، يا يك روحاني خوب .آنها دنبال اين بودند كه اين دو قدرتي كه قدرت متفكر ملت هست و ممكن است كه ملتهارا اينها بيدار بكنند، اينها را از هم جدا بكنند. نه فقط جدا، طوري بكنند كه مقابل هم بايستند، صف آرايي بكنند. آنها به اينها مطالبي بگويند، آنها به اينها، اينها سرگرم خودشان باشند و غافل از مسائل اصلي كه بر ملت و مملكت مي گذرد. چنانچه حالا هم ،كه من اين را بايد تكرار بكنم ، و اين را گفتم كه ما از اين تكرار هيچ اشكالي نمي بينيم براي اينكه يك مريضي اگر چنانچه سرش درد بكند پيش صد تا طبيب كه برود مي گويدسرم . نبايد بگويد كه چون تكرار مي شود و يك دفعه بگويد سرم ، يك دفعه بگويدپايم ، يك دفعه بگويد دلم كه مبادا تكرار بشود.
ما الان حكم يك مريضي را داريم كه بايد آن مرض خودمان را افشا كنيم ، بگوييم .هر دسته اي كه آمدند همان مرض كه هست بايد بگوييم . براي شما، براي ديگران هرچه كه هست ، هر واقعي كه هست بايد بگوييم . دردي كه بالفعل ما دچارش هستيم بايدبگوييم .
آن دردي كه دچارش هستيم الان اين است در اين حالي كه قانون اساسي دارد، طرح شده است و مي خواهد تصويب بشود تا مراحل نهايي اش ، در اين حال من مي بينم كه قشرهاي مختلفي مي آيند و يك مسائل ديگري طرح مي كنند و گاهي هم يك مسائلي كه دنبال آن ممكن است كه برخوردها باشد. و در روزنامه ها و مجلات هم بعضي مطالب رامي نويسند كه اين مطالب محرك است ، تحريك آميز است . و اين روي يك - آنطور كه به نظر آدم مي رسد - روي يك نقشه و حسابي است . يك توطئه اي است كه الان ماها رايا متوجه كنند به يك مسائلي غير از اين مسائل اصلي كه ما داريم ، يا منحرفمان كنند به طوري كه تا آخر منحرف بشويم از مسائل ، يا به جان هم بيندازند، دعوامان بيندازند كه آن هم اسباب انحراف است و آنها نگذارند كه ما اين مراحلي كه الان داريم ؛ يكي بررسي قانون اساسي ، يكي انتخابات خبرگان ، دنبالش مجلس شوراي ملي ، دنبالش ياهمراه او رئيس جمهور؛ كه اينها اساس يك مملكت است كه بايد اين اساس درست بشود، بعد كه اين اساس درست شد، روي آن مسائل ديگر بايد حل بشود.
صاحبنظران درباره قانون اساسي نظر دهند
ما الان آني كه گرفتارش هستيم اين اساس است ، و ما الان بالفعل هم آن كه گرفتارش هستيم ، قضيه بررسي قانون اساسي است . خوب ، شماها دانشگاهي هستيد و اهل نظر،مطالعه كنيد قانون اساسي را، هر نظري داريد بنويسيد و به مجلس سناي تهران بفرستيد، تاآنها بعد كه خبرگان آمدند آنها رسيدگي بكنند و دنبالش آن وقت كه اعلام مي شود كه انتخاب بكنيد خبرگان را، شما ببينيد كه چه اشخاصي بايد انتخاب بشوند، اشخاص مطلعاز اسلام . ما اسلام را مي خواهيم درست كنيم . ما نمي خواهيم يك مطلب اروپايي درست كنيم تا برويم سراغ كارشناسهاي اروپا. نمي خواهيم يك مسئله حقوقي اروپايي و غربي درست كنيم تا برويم سراغ حقوقدان اروپايي فهم . ما مي خواهيم يك مسائل اسلامي .همه اين ملت فرياد زدند كه ما جمهوري اسلامي مي خواهيم ، اين فرياد ملت بود. آنهايي كه مخالف با اين بودند، آن وقت نفسشان هم در نمي آمد، آنها رفته بودند، يا خارج ازاين مملكت بودند و هيچ كاره ، يا داخل در مملكت بودند و آن كنار نشسته بودند، تماشامي كردند، و شايد به شهيدهاي ما هم مي خنديدند، اينها اهل اين نيستند كه اسلام رابدانند چي هست ، تا اينكه قوانين را وقتي نگاه بكنند ببينند به اسلام مربوط هست يا نه .
ويژگيهاي اعضاي مجلس خبرگان
شما بايد اشخاصي را تعيين كنيد كه علاقه مند به اسلام باشند. اينطور نباشد - كه فرض كنيد - يك جايش كه راجع به اسلام است يك قلمي رويش بكشند و آن هم كنارش بگذارند. علاقه مند باشند به اينكه اسلام بايد در اين مملكت ، در اين كشور تحقق پيدابكند. از اين ور و از آن ور هم نرفته باشند كه بخواهند منافع غرب را يا منافع شرق راتامين بكنند. مستقل در نظر باشند، مستقل در روحيه و فكر باشند، امين باشند، شناخته شده باشند. يك آدم مجهول را هر چه هم به شما بگويند خيلي آدم خوبي است ، تاخودتان نشناسيدش اين را تعيين نكنيد. اشخاصي كه مي شناسيد كه مسلمانند، مطلع براسلامند و گرايش نداشتند در عمرشان به اين طرف و آن طرف ، گرايششان ، گرايش اسلامي بود. مشي شان ، مشي اسلامي بوده است ، مطلع هستند از اوضاع كشورشان ، يك همچو اشخاصي را بايد تعيين بكنيد، كه ان شاءالله اين قانون اساسي را آنها مطالعه كنند و برطبق آن كه مصلحت ملت ما هست .
جاودانگي اسلام و احكام آن
اين را شما بدانيد، همه بايد بدانيد كه آني كه مصلحت ملت ماست كه از زير بارخارجيها و افكار خارجيها و اعمال خارجيها اين ايران را بيرون مي كند و يك مملكتعدل به تمام معنا آزاد، آزادي صحيح ، نه آزادي غربي ، و عرض مي كنم كه اقتصادش صحيح باشد، همه چيزش صحيح باشد، آن كه بتواند يك همچو كاري بكند اسلام است ،اسلامي است كه خدا قوانينش را وحي فرموده ، و بهتر مي داند كه براي اينها تا ابد چي لازم است . خيال نشود كه اسلام سابقا مي شده است پياده بشود، حالا نه ، ديگر نمي شود يابعضي اش نمي شود. اينها انحراف است يا بي توجهي است ، نفهمي است . بايد شمااشخاصي كه صددرصد معتقد باشند كه اسلام كهنه نيست ، الان تا ابد زنده است . اين نهضت شما ثابت كرد به اينكه اسلام الان هم متحرك است و كوبنده . الان هم ظلم را،دستگاه ظلم را انسان مي كند. اگر شما پيوند به اسلام نداشته بوديد و اشخاصي بوديد كه هركس براي مقصد خودش يك حرفي مي زد، حالا هم باز زير همان بارها بوديم ، ومحمدرضا هم اينجا باز سلطنت مي كرد و فرياد مي كرد "تمدن بزرگ " و ما را به آتش مي كشيد!
روحيه اسلامي و وحدت كلمه
اين وحدت كلمه شما و همه توجهتان به اسلام ، جوانها توجهشان به اسلام كه الان هم مي آيند مي گويند شما دعا كنيد ما شهيد بشويم ، و من مي گويم دعا مي كنم شما ثواب شهيد داشته باشيد، ديگر ما حالا ان شاءالله ميداني پيدا نمي كنيم تا شهادت باشد. ما حالاديگر دزدها را و كلاهبردارها را داريم [مجازات ] مي كنيم . در هر صورت يك همچوروحيه اي كه متحول شده بود از آن ترس به اين شجاعت ، از آن فرار به اين هجوم ، يك همچو روحيه اي شما را پيروز كرد. و اين روحيه ، روحيه اي بود كه اسلام به ما داده ؛ يعني مردم حالا متحول شده اند به همان اشخاصي كه در صدر اسلام ، سي هزارتاشان يك روم و يك ايران را به هم كوبيد و - عرض مي كنم كه - فتح كرد. آنها هم براي همين بود كه اسلام را سعادت مي دانستند؛ چه زنده باشند چه نباشند. شهادت را براي خودشان زندگي ابدي مي دانستند. اين روحيه در جوانهاي ما، من مي بينم كه پيدا شده است ، و جدامي آيند از من تقاضا مي كنند كه من دعا كنم شهيد بشوند، اين اسباب اين شد كه ماپيروز شديم .
الان كه وظيفه فعلي ما اين است كه همه مسائلي كه بعدها بايد درست بشود، همه گرفتاريهايي كه بعدها بايد درست بشود، همه را كنار بگذاريم . و همه متوجه به اين باشيم كه اين قانون اساسي كه بناست تصويب بشود، چي هست ، اشكالاتش چي هست .اشكالات را بگوييد، و كي بايد اين را بررسي بكند و چه اشخاصي بايد بررسي بكنند،همان اشخاص را تعيين بكنيد.
حل مشكلات با همراهي ملت ، استقرار دولت و مجلس شورا
ان شاءالله خداوند همه شما را حفظ كند. و همه مسائل بعد از تحقق يك دولت غيرانتقالي ، يك دولت مستقر و مستمر، بعد از او و يك قانون اساسي و يك مجلس شورايي كه ملي باشد، نه فرمايشي ، ان شاءالله همه اين مسائل حل مي شود و اين كار به دست خودملت همه اينها واقع مي شود. خداوند همه شما را حفظ كند و موفق .
پانویس :
بزرگتر